نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مشاور:چگونه یک تیم کاری شکل می‌گیرد

اگر مدیر یک سازمان باشید، ممکن است یکی از دغدغه‌های شما، نحوه تشکیل‌ تیم‌های کاری منسجم، با برنامه و حرفه‌ای باشد. شما نیاز به افرادی با ویژگی‌ها و مهارت‌های متنوع دارید که معمولا زمینه‌های کاری و فکری و حتی فرهنگی- اجتماعی متفاوت دارند. هدایت صحیح این منابع (افراد، مهارت‌ها و دانش) در قالب یک تیم کاری، مهارتی است که می‌تواند در سازمان تغییرات مثبت ایجاد کند.
اما تشکیل تیم، یکباره اتفاق نمی‌افتد. اعضای تیم علیرغم تمام تفاوت‌هایی که دارند، باید قادر باشند بطور یکپارچه و همراه در جهت دستیابی به یک هدف مشترک حرکت کنند.
مراحل شكل گيري کار تیمی
 شكل‌گيری و توسعه تيم، فرايندی پوياست. بيشتر تيم‌ها خود را دائماً در حال تغييرمی‌يابند و ممكن است هرگز به مرحله‌ای ثابت نرسند. اما صاحبنظران معتقدند كه بيشتر تيم‌ها فرايند تكاملی را طی می‌كنند. براساس مــدل «تــوكمــن» تيم‌هـا چهار مرحله (شكل‌گيری، طوفان‌زايی، هنجارسازی و عمل) را طی می‌كنند. استيفن رابينز به فرايند توسعه و تكامل تيم از ديدگاه توكمن مرحله «فروپاشی» را نيز اضافه كرده كه به نظر می‌رسد، مراحل مدل توكمن را كامل ساخته است. اين مراحل عبارتند از:

۱- شكل‌گيری
 مرحله‌ای است كه در آن اعـــضای گروه برای اولين بار دورهم جمع میشوند و در خصوص کار تیمی به بحث و تبادل نظر می‌پردازند و مشتاق هستند در مورد فرایند و علت تشکیل تیم کاری گفتگو کنند. در این هنگام نقش فردی به عنوان رهبر تیم مشخص می‌شود که لازم است افراد را از اهداف شکل‌گیری تیم و نقش هرکدام آگاه کند.

۲ – طوفان زايی
 در این مرحله، اهداف و فعالیت‌های تیم تا حدود زیادی مشخص می‌شود و افراد شناخت نسبی به یکدیگر و به کار پیدا می‌کنند . این مرحله آغاز گفتگو، تبادل نظر و تعارض در یک تیم است و اگر به درستی هدایت نشود ، احتمال فروپاشی وجود دارد. از جمله مواردی که باعث بروز تعارض می‌شود: کمبود مهارت‌های ارتباطی، فقر اطلاعات، دیدگاه‌های نادرست، کم توجهی به نظرات دیگران، نیازها و ارزش‌های فردی، تجربیات کم و برنامه‌ریزی ضعیف است که با حضور یک رهبر کارآمد به مسیر درست هدایت می‌شود. در اين مرحله شخصيت‌ها با هم اصطـكاک پيدا می‌كنند. هيچكس به راحتی نكته‌ای را نمی پذيرد. از همه مهمتر، ارتباطات بسيار كمی اتفاق می‌افتد و هيچكس گوش شنوايی ندارد و بعضي از افراد هنوز تمايلی به گفتگوی آزاد ندارند.

۳ – هنجارسازی (ضابطه‌مندی)
 توانمندی رهبر تیم باعث خواهد شد که اعضای تیم به مرحله سوم راه یابند. از اتفاقات مهمی که در این مرحله رخ می‌دهد، گذر ابرهای توفانی از بالای سر تیم و آرام شدن آسمان آبی برای آنان است. افراد در کنار هم احساس آرامش داشته و از اینکه در کنار یکدیگر مشغول کارند، رضایت دارند. آنها دوست دارند مشکلات موجود در تیم را برطرف کنند و به بحث و تبادل نظر بپردازند و به همین خاطر به یکدیگر بازخوردهای سازنده می‌دهند و در جهت رشد یکدیگر تلاش می‌کنند.
 اکنون همه به دنبال آن هستند که استانداردهای لازم در تیم تدوین شود. هدف‌ها به روشنی مشخص شوند. آن گونه که اعضای تیم با وظایف تعیین شده بتوانند فعالیت نمایند. در این مرحله تلاش‌ها در جهت ضابطه‌مندی درتیم است تا افراد بر اساس اصولی مشخص بتوانند مسیر خود را هماهنگ، طی کنند. یکی از اتفاقاتی که در این مرحله رخ می‌دهد آن است که اقتدارگرایی رهبر تیم کاهش می‌یابد و گویی این قدرت رهبری به آهستگی در بین اعضای گروه پخش می‌شود و اکنون تک تک اعضاء می‌توانند بر اساس ضابطه‌مندی‌های مشخص شده و با ارائه روش‌های ارزشمند، تیم را به سوی هدف، هدایت نمایند.

۴ – عمل (مرحله کار و تلاش)
 در این مرحله، اعضای تیم فعالانه تلاش می‌کنند و اشتیاق و همکاری برای رسیدن به هدف در تیم بالاست.انگیزه درونی افراد رشد کرده و اعتماد و اطمینان در تیم حاکم شده است. تمامی اعضاء به دنبال آن هستند که کیفیت کار را افزایش دهند. رهبری تیم در وجود تمامی اعضای تیم نهادینه شده است و تعاملات و تصمیماتی که گرفته می‌شود، تیم را به سوی هدف و ماموریت هدایت می‌نماید. این مرحله‌‌ای است که اگر یک تیم به آن دست یابد با گذر زمان تکامل می یابد ومی‌تواند به گروهی هدفمند و تاثیر‌گذار تبدیل شود که علاوه بر آنکه زمینه رشد و تحول تیم را فراهم می‌کند، می‌تواند ثمرات ارزشمندی را در جامعه یا سازمان به همراه داشته باشد. گاهی نیز تیم‌ها ممکن است در مرحله تکاملی خویش به جایگاهی دست یابند که بار دیگر پوسته پاره کرده و در ساختار جدید به فعالیت‌های خود ادامه دهند. در این مرحله تیم از هم پاشیده می‌شود و ساختار جدید از دل آن روییده می‌شود که می‌تواند تاثیرات بیشتری در پی داشته باشد و یا آنکه به اهداف نهایی تعیین شده دست یابد و به ماموریت خویش پایان دهد و بار دیگر ماموریتی جدید را آغاز نماید.
 رسيدن به اين مرحله، حد اعلای تكامل كار تيمی است. در اين مرحله تيم، سيستمی را وضع می‌كند كه اجازه می‌دهد نقطه نظرها و ديدگاه‌ها آزادانه و بدون رودربايستی مبادله شود و درجه بالايي از حمايت‌های درون گروهی برای تصميم‌گيری شكل می‌گيرد. همچنين توان اعضا از سطح « تبدیل به تیم شدن» به «دانستن» تحول يافته و در انجام وظايف ضروری يكديگر را همراهی می‌كنند. خطری كه در اين مرحله تيم را تهديد می‌كند «گروه انديشی» groupthink است.

۵ – فروپاشي
 در اين مرحله تيم به دلیل دسترسی به اهداف و اتمام وظایف، آماده انحلال است. در این شرایط، ديگر مبرم‌ترين وظيفه، بالابردن سطح انجام وظيفه نيست. درعوض، توجه معطوف به پايان دادن به فعاليت‌ها است. البته تیم ممکن است که بعد از به اتمام رسانیدن وظایف، کارها و فعالیت‌های جدیدی برای خود تعریف کنند. نكته مهمی كه در مراحل شكل‌گيری تيم می‌توان به آن اشاره كرد اين است كه تيم‌ها فرآيند تكاملی خاص خود را دارند. اين فرآيند وقتی كامل می‌شود كه نقش رهبری تيم به موازات بلوغ تيمی از حالت «اقتدارگرا» به «هماهنگ كننده» تغيير يابد. همچنين لازم به توضيح است که هميشه تيم‌ها به طورشفاف از مرحله اول به مرحله بعدی نمی‌روند. درواقع در برخی موارد، مراحل متعدد، به طور همزمان شكل می‌گيرند.

 


:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مدیریت فروش از مباحثی است که در سالهای اخیر مطرح شده و بیشتر به برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل نیروی فروش تاکید می کند.

برای درک و اهمیت مدیریت فروش، ابتدا باید مشخص کرد فروش چیست ؟

فروش عبارتست از کمک کردن به مشتری به منظور خرید چیزی که آنرا برای رفع نیازهای خود می خواهد. فروش عبارتست از فرآیندی که دارای سه مرحله زیر است:

1.درک نیازهای مشتری

2.ارائه راه حلی برای رفع این نیازها

3.کسب رضایت مشتری

کالاها و خدمات توسط شرکتها تولید شده و روانه بازار می گردند و با انجام عملیات فروش توسط فروشندگان بدست خریداران رسانده می شوند. فروشندگان نقش پل ارتباطی بین تولید کننده و مصرف کننده را بازی می کنند، لذا فعالیتهای فروشندگان می‌بایست توسط مدیران فروش به نحوی مقتضی، برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت و کنترل شود.
 وظايف مدير فروش چيست؟

اساساً وظايف مدير فروش نيز همانند هر مدير ديگري شامل برنامه ريزي، سازماندهي، گزينش نيروي انساني و انگيزش، هدايت و كنترل نيروهاي تحت سرپرستي خود مي باشد.

مدير فروش بايد اهداف فروش را مشخص كند و اين اهداف را با اهداف بازاريابي و اهداف كل شركت هماهنگ سازد. بعبارت ديگر، اهداف بازاريابي شركت به اهداف فروش تبديل مي شوند. اهداف فروش نيز حجم فروش را با توجه به هر خط توليد تعيين مي كند. اهداف فروش را مي توان برحسب مبالغ فروش يا واحدهاي فروش رفته تعيين كرد. اين اهداف را مي توان برحسب مناطق فروش، انواع مصرف كنندگان و دوره هاي زماني نيز تقسيم بندي كرد. بعلاوه اهداف را مي بايست همواره ارزيابي، نظارت و كنترل كرد و در صورت لزوم آنها را تعديل نمود، تا از طريق فروش، سودكافي حاصل گردد.

مدير فروش همچنين بخشي از اوقات خود را جهت رسيدگي به موارد زير اختصاص مي دهد.

1) گزينش و استخدام افراد مورد نياز براي تكميل نيروي فروش

2)فراهم نمودن امكانات جهت آموزش كافي براي نيروي فروش خود

3)اطمينان از اينكه سياستها و برنامه هاي حقوق و دستمزد موجب انگيزش جهت فروش بيشتر در پرسنل فروش مي شود.

4) ارزيابي هر چند وقت يكبار از عملكرد نيروي فروش

در زير هر يك از وظايف مديران فروش را به تفكيك در حوزه عمليات مديريت فروش مورد بررسي قرار گرفته است.

• برنامه ريزي

مديران فروش در عمليات خود ابتدا بايستي به برنامه ريزي فروش بپردازند. فرايند برنامه ريزي عبارتست از مجموعه اي از تصميمات به هم پيوسته كه در نهايت تصوير تمام نمايي از مراحل عمليات به دست مي دهد. البته لازم به يادآوري است كه برنامه ريزي فروش بايد به دقت با برنامه ريزي كلي شركت هماهنگ و در قالب چهارچوب آن باشد.

اهميت برنامه ريزي به معناي تفكر پيشاپيش و پيش بيني راه حلهاي احتمالي آينده است. يكي از اهرمهاي عالي برنامه ريزي فروش كه مورد استفاده مديران فروش مي تواند قرار گيرد، تدوين بودجه دقيق فروش و هزينه هاي توزيع و فروش، تعيين مناطق فروش و ايجاد سهميه هاي فروش براي فروشندگان مي باشد. براي تدوين بودجه فروش مي بايستي مديران فروش دست به پيش بيني فروش بزنند.

پيش بيني فروش يك تخمين از فروش هاي نقدي يا واحدهاي فيزيكي بر پايه يك دوره زماني معين در آينده تحت يك برنامه بازاريابي طراحي شده و مجموعه مفروضاتي از شرايط و عوامل محيطي مي باشد. اساساً پيش بيني و بودجه فروش پايه و اساس تمامي برنامه ريزي هاي عملياتي يك شركت را تشكيل مي دهد

•سازماندهي

دومين وظيفه مدير فروش سازماندهي است كه كاري بس دشوار و حساس و نسبت به مسائل موجود در فعاليتهاي تجاري و بازرگاني، نيازمند دانش و تجربه بالا است. سازماندهي در صورتي به درستي انجام مي شود، كه فرايند طرح ريزي به دقت انجام شده و اهداف شركت بطور اعم و اهداف بخش فروش بطور اخص مشخص شده باشد.

مدير فروش بايد به خوبي بخش خود را سازماندهي كند تا به نحو مطلوب و موثري وظايف متعدد و متنوع بخش فروش به انجام رسد. زماني كه ساختار سازماني بخش فروش به خوبي طراحي شود، خطوط گزارش دهي و روابط كاري، مسئوليتها و اختيارات، تفويض اختيار، روشها وكنترل ها مشخص خواهد شد. مجموع اين عوامل موجب مي گردد تا تيم فروش با يكديگر به خوبي همكاري نموده و در جهت اهداف شركت به نحو موثري حركت نمايند.

• تامين نيروي انساني

فروش عملي است كه به نيروي انساني نياز دارد و خدمات كامپيوتري نمي تواند آنرا از انسان بي نياز كند. چنانچه قرار باشد عمليات فروش به نحو مطلوبي صورت گيرد، در درجه اول توانائي ها، دانش، معلومات و كوشش جمعي افراد استخدام شده در بخش فروش اهميت مي‌يابد.

موفقيت آميز بودن عمليات فروش به انتخاب و گزينش صحيح فروشندگان بستگي دارد و بنابراين مدير فروش بايد به امر انتخاب و به كارگيري، آموزش و سيستم پرداخت حقوق و مزاياي فروشندگان توجه زيادي مبذول دارد. مدير فروش براي تامين نيروي انساني مورد نياز به برنامه ريزي نياز دارد تا از طريق آن بتواند نيروي متخصص مورد نياز خود را به نحو مطلوب انتخاب كند

يكي از مسائل مهم در برنامه ريزي نيروي انساني، مسئله آموزش نيروي انساني است. مديران فروش با برگزاري دوره هاي آموزشي مختلف سعي مي كنند كه شناخت فروشندگان از ساختار شركت، محصولات، اهداف و برنامه ها، مشتريان و شيوه هاي فروش افزايش يابد.

• هدايت

وظيفه ديگر مدير فروش، اداره و مديريت بر نيروي فروش است. او بايد نيروهاي انتخاب شده براي پست هاي مختلف بخش فروش را به گونه اي هدايت كند كه به نحو مطلوبي انتظارات شركت را تحقق بخشند.

اصولا مديران فروش با تخصيص مناطق فروش و سهميه فروش براي فروشندگان مي توانند فرايند عمليات فروش آنها را هدايت كنند.

مناطق فروش عبارتست از حوزه جغرافيايي تخصيص داده شده به فروشنده جهت انجام فعاليتهاي فروش. سهميه فروش نيز عبارتست از تخصيص بخشي از فروش كل شركت به يك فروشنده يا يك منطقه خاص.

• كنترل

براي اطمينان از اينكه فعاليتهاي نيروي فروش در چهارچوب برنامه ريزي انجام شده صورت مي پذيرد، از عنصر كنترل در فرايند مديريت فروش استفاده مي شود. كنترل به معناي مقايسه نتايج بدست آمده با نتايج مورد انتظار و بررسي علل مغايرت آنها است.

 

فرآيند مديريت فروش

بطور كلي فرايند مديريت فروش شامل 5 مرحله زير است:

1-تعريف و ايجاد پايگاه اطلاعاتي به منظور جمع آوري اطلاعات مربوط به فروش

در اين گام با مطالعه داده هاي مربوط به فروش محصولات مختلف شركت، پايگاه اطلاعاتي تعريف و ايجاد مي شود. در اين پايگاه كليه اطلاعات لازم جمع آوري مي شود.

2-تحليل اطلاعات و بدست آوردن روندهاي مختلف

در اين مرحله با انجام تحليل هاي مختلف بر روي داده هاي فروش روندهاي مختلف بدست مي آيد. در اين گام از تكنيك هاي مختلف آماري جهت تحليل اطلاعات استفاده مي شود.

3-پيش بيني فروش هاي آتي براساس روندهاي قبلي

در اينجا براساس روندهاي قبلي، ميزان فروش هاي آتي تخمين زده مي شود. اهداف بازاريابي شركت نيز در تعيين اين ميزان دخيل مي باشند.

4-تعيين سهميه و مناطق فروش

در اين گام بازار هدف شركت به مناطق مختلف تقسيم شده و بر اساس اين مناطق سهميه فروش تعيين خواهد شد.

5- تعيين تعداد فروشندگان و عاملين فروش

در مرحله پاياني تعداد فروشندگان و عاملين فروش بر اساس سهميه هاي فروش تعيين مي شون



:: برچسب‌ها: مدیریت فروش ,
:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مقدمه

انبار در اقتصاد کشور ما اهمیت فراوانی دارد، زیرا درصد قابل توجهی از دارائی های سازمان ها در موجودی های انبار آنها انباشته شده است، همچنین اداره انبارها سخت و گران است و سازمان ها درصددند تا بهترین عمل بهینه ای را که متضمن حداقل هزینه باشد را معین نمایند و در این راستا از فنون و علم مدیریت انبارها، بهره ای شایان می برند چرا که زمان و هزینه و دقت از عناصر اصلی تصمیم‌گیری بشمار می آید. جهت تصحیح سیستم های انبارداری و طراحی متناسب آنها تکیه بر دانش و تکنیک های متنوع حاصل از رشته های مختلف، جهت حذف اتلاف ها (اتلاف ناشی از تولید بیش از حد نیاز، اتلاف ناشی از خرید بیش از حد کالا، اتلاف ناشی از دوباره کاری یا ضایعات نمودن کالا، اتلاف ناشی از حرکت های اضافی در محیط کار، اتلاف ناشی از فرآیندهای ناقص، اتلاف ناشی از انتظار تامین کالا، اتلاف ناشی از نقل و انتقالات، اتلاف ناشی از زمان، اتلاف ناشی از اختصاص فضای اضافه برای کالا) ضروریست.

مباحث این وبلاگ براساس چندین سال تجربه اینجانب در زمینه انبار و مدیریت انبار گردآوری شده است که برخی مباحث بنا به روش های علمی و تجربی استفاده شده در اکثر صنایع و شرکت های تولیدی در ایران و حاصل از اجراء می باشد در این وبلاگ سعی شده است به صورت چکیده و عملی اصول مدیریت انبارهای صنعتی بیان شود.

 دلایل نگهداری موجودیها و انبار کردن آنها:

–      امکان دسترسی به موقع به مواد و کالای مورد نیاز.

–      تعیین بهترین الگوی سفارش دهی و بهترین مقدار موجودی.

–      استفاده از تخفیفهای کلی در خرید عمده از تامین کننده کالا.

–      عدم توقف عملیات تولید و زیان ناشی از آن، در صورت خرید یا تولید نشدن پیش از موعد مصرف کالا.

–      کاهش آثار ناشی از نوسانات قیمتها در تامین مواد و کالا.

–      جلوگیری از افزایش دفعات و مراحل خرید مواد و کالا و هزینه های سفارش آن (کاهش دفعات خرید باعث کاهش هزینه سفارش می شود).

–      امکان برنامه ریزی دقیق تولید بر اساس موجودی های انبار.

–     مراقبت و نگهداری کالاها از سرقت، صدمه، ‌ضایعه و طبقه بندی یا قفسه بندی صحیح اقلام.

–      جوابگویی مطمئن به تغییرات احتمالی در افزایشتقاضایمصرف.

قابلیت ها و مهارت های انباردار:

–       آشنایی کامل با عملیات دریافت، جابجایی، انبارش، تحویل کالا.

–       آشنایی کامل به اصول انبارداری، کدگذاری کالا، آشنایی به انواع سندهای انبار.

–       تسلط و آشنایی کامل با مواد اولیه، قطعات، محصولات نیمه ساخته، تمام شده و ضایعات.

–       توانایی کار با رایانه و سیستم نرم افزاری انبار.

–       آشنایی با سیستم گردش موجودی FIFO  و LIFO.

–       آشنایی با مشخصات جابجایی، انبارش و Layout انبارها.

–       آشنایی با مباحث لجستیکی مرتبط با انبار.

–       آشنایی با اصول ایمنی در انبارها.

–       آشنایی با اصول ساماندهی و آراستگی محیط کار (5S).

–       آشنایی با روش های کنترل موجودی (حداقل موجودی، حداکثر موجودی،  نقطه سفارش، میزان بهینه سفارش و…).

–       آشنایی با تعریف فروشندگان و تولیدکنندگان کالا، کارپردازان، واحدهای درخواست کننده کالا (مراکز هزینه)، افراد تحویل گیرنده کالا.

وظایف عمومی مدیریت انبار (Warehousing Management):

–     توصیه و پیشنهاد روش های انبارداری و اصلاح روش های موجود.

–     اقتصادی کردن عملیات انبار و انبارداری.

–     برنامه ریزی و کنترل موجودی های کالا در انبار.

–     نظارت بر انجام عملیات انبارداری و تحویل گرفتن، نگهداری و تحویل کالا.

–     مشخص نمودن دستور العمل بازرسی، بازبینی و بازنگری موجودیهای کالا در انبار و حفاظت انبارها.

–   ایجاد هماهنگی و برقراری ارتباط اصولی و روشمند با سایر واحدها.

–     اداره کارکنان و سازماندهی انبار.

–     نظارت بر اجرای صحیح محلیابی و جانمایی اقلام انبار و تجهیزات انبار.

–     سرویسدهی و خدماترسانی و همکاری با سایر واحدها.

–     سر و سامان دادن وضعیت انبارها و حل و فصل مسائل مربوط به اداره انبارها.

–     هدفمند نمودن روش طبقهبندی موجودیهای کالا و نحوه چیدن، قرار دادن، جابجایی و حمل آنها در انبار.

 اهداف برنامه‌ریزی مدیریت انبار:

           کاهش هزینههای انبار و نگهداری کالا، انجام فعایت های ضروری به صورت کارا.

           ارائه اطلاعات صحیح و دقیق به سایر بخش ها.

           حفظ و نگهداری مناسب کلیه اقلام در انبارها.

           کاهش هر گونه ضایعات و صدمات و آسیب رساندن به کالاهای موجود در انبار.

           ارائه خدمات موثر و جلب همکاری و رضایت سایر بخشها و کارکنان.

           کاهش میزان سرمایهگذاریها و پایین نگه داشتن حجم سرمایهگذاریها در انبار.

           سرعت بخشیدن به امور جاری و عملیاتی انبار.

           بکارگیری و آموزش کارکنان انبار با مهارتهای انبار.

           ارائه بهینه خدمات و برقراری ارتباط منطقی روشمند با کلیه قسمتها.

           تعداد انبارهایی که باید ساخته شوند و بهترین اندازه هر انبار.

           خدمت دهی بالا به مشتری.

هزینه های انبارداری: 

هزینه های انبارداری را در دو بخش می توان بررسی کرد:

1 – در بخش پروژه ساخت و پیاده سازی انبار: شامل هزینه های طراحی، ساخت، استقرار فضا و ساختمان انبار، هزینه تجهیز و خرید وسایل حمل بار، پیاده سازی سیستم انبار، خرید نرم افزار و سخت افزار مورد نیاز، هزینه های قفسه بندی و محدوده بندی، هزینه های ایمنی و انرژی انبار.

2 – هزینه های عملکردی: شامل فقدان برنامه برای مدیریت انبار، عملکرد نامناسب مدیریت انبار، عدم پیاده سازی سیستم کنترل موجودی و سفارشات مناسب، هزینه ناشی از فقدان برنامه خرید، فقدان سیستم حمل و نقل مناسب، فقدان کنترل کیفی و کمی اقلام ورودی به انبار، فقدان سیستم مناسب توزیع. 

تعریف انبار و کالا:

بطورکلی انبار محل و مکانی (تحت کنترل) است، که یک یا چند نوع کالای بازرگانی، صنعتی، مواد اولیه یا فرآورده های مختلف به طور منظم، طبقه بندی و صحیح در آن برای مدتی نگهداری می شود.

کالا:هرگونه ملزومات، قطعات یدکی ماشین آلات، ماشین آلات تولید، مواد اولیه، قطعات نیمه ساخته، محصول نهایی، ابزار تولید و ساخت، اقلام مصرفی غیر مستقیم تولید و ساخت، تجهیزات رایانه ای، ملزومات اداری، کالای تجاریکه برای تولید یا پشتیبانی تولید یا فروش یا انجام خدمات استفاده می شود و تحت کنترل انبار می باشد، کالا نامیده می شود.

انبارداری و انبارش کالا (Warehousing and Storage):

به عملیات دریافت، تخلیه، بارگیری و نگهداری کالاهای مورد نیاز افراد و سازمان در مکان هایی با شرایط مناسب، صحیح و تحویل به موقع آنها به مصرف کننده، اطلاق می شود، انبارداری شامل سیستم‌های قرار گرفتن جنس در انبار و ایجاد روش‌ها و اعمال مدیریت کنترل موثر از زمان ورود تا لحظه تحویل است.

به عبارت دیگر انبارداری عبارت است، از دریافت جنس یا کالا از خارج یا داخل سازمان و نگهداری آن طبق نظم و اصولی که متضمن سهولت در تحویل دادن (صدور) و تحویل گرفتن (ورود) باشد.

انواع موجودی کالا:

اقلام مواد اولیه مستقیم بر مصرف تولید (Raw Materials): شامل انواع مواد اولیه یا خام مصرفی بکارگیری جهت تولید محصول یا کالای دیگر می باشد.

اقلام مصرفی غیر مستقیم تولید: شامل روانکارها، قطعات تند مصرف ماشین آلات، قطعات یدکی ماشین آلات (Spare Parts)، ابزارهای مرتبط با ماشین آلات و… که در روند تولید یا پشتیبانی تولید استفاده می شود.

محصول نهایی (Finished Goods): کالایی که مطابق سفارش مشتری یا بازار فروش، کلیه مراحل تولید و ساخت را طی کرده و تأییدیه های لازم کیفیت را دریافت کرده و آماده فروش و عرضه به مشتری باشد، محصول نهایی شناخته می شود.

ملزومات (Supplies): لوازم خدماتی، ساختمانی، بهداشتی، رفاهی، اداری را ملزومات گویند.

قطعات نیمه ساخته (Goods In Process) Work In Process: کلیه قطعات میانی تولید شده (یک یا چند مرحله تولید انجام شده باشد) که پس از مونتاژ یا عملیات تکمیلی محصول نهایی را تشکیل می دهند.

کالای امانی: کلیه کالاهایی که به صورت امانت در اختیار تحویل گیرنده یا سازمان قرارگرفته و انتظار می رود تا پس از طی اقدامات مربوطه به سازمان یا تحویل دهنده عودت داده شود.

کالا یا محصول نامنطبق: به هر قطعه یا محصولی که در هر یک از مراحل تولید مشخص شود، که مطابق با خواسته های سیستم کیفیت یا بازار فروش نباشد یا مستهلک و غیر قابل تولید باشد اطلاق می گردد، که این کالاها بعد از تعیین تکلیف شدن، ترمیم و به چرخه تولید بر می گردد یا غیر قابل ترمیم وضایعات شناخته می شوند.

کالای تجاری خریداری شده جهت فروش: این سری از کالاها شامل اجناسی هستند که توسط سازمان خریداری شده و بدون هیچ گونه تغییری در آنها برای فروش عرضه می گردد.

ضایعات یا اقلام اسقاطی: هر گونه کالا یا محصول نامنطبق که قابل تعمیر یا ترمیم نباشد و جهت صدور برای بازیافت یا فروش در انبار نگهداری می شود.

دارایی ثابت: کالاهایی هستند که سازمان آنها را نگه میدارد تا فرایند تولید کالاهای دیگر (ماننده: ماشین آلات تولیدی، زمین، ساختمان و…) یا ارائه خدمات به سازمان یا مشتریان (مثل رایانه، میز، کمد اداری و…) تسهیل گردد (مصرف نمی شوند).

در انبار قبل از هر کاری باید کالاها شناسایی شده و با توجه به تعاریف فوق هنگام تعریف هر کالا نوع آن که می تواند یکی از موارد زیر باشد مشخص می شود:

مواد خام – کالای نیمه ساخته – کالای ساخته شده – دارایی ثابت – کالای تجاری – کالای مصرفی – ضایعات.

موجودی کالا عبارت است از: دارائی های شهودی یا بعبارتی دیگر ذخیره ای از مواد و کالاست که برای مدت زمانی مشخص به صورت ثابت نگهداری می شود، کالاهای نامشهود جزء موجودی نمی باشد.

مدیریت موجودی: موادی که باید انبار گردند و مقدار هر یک از مواد.

 عوامل موثر در چیدمان و انبارش کالا در انبار:

        محل و موقعیت و شکلظاهری و نوع ساختمان انبار و محل درب های ورودی و خروجی.

         امکانات و تجهیزات انبار، وسائل حمل و نقل داخل انبار.

        خصوصیات فیزیکی کالا شامل وزن و سنگینی، نوع بسته بندی، به عنوان مثال: اجسام نگینتر را در کف انبار یا قفسه چیده و اجسام سبکتر را در قفسه های بالاتر قرار می دهند، کالاهایی که دارای بسته بندی مناسب بوده و دارای شرایط پذیرش انبارش روی هم را داشته باشند روی هم قرار گرفته و فضای کمتری را اشغال می کنند.

        خصوصیات کیفی کالا شامل مدت فساد، سریع الاشتعال بودن، قابلانفجار و سمیبودن.

        میزان تقاضا و مراجعه به کالا، به عنوان مثال محل قرارگیری کالاهای پر گردش باید طوری باشد تا در زمان تحویل گرفتن یا تحویل دادن به کمترین جابجایی ها نیاز باشد.

        تشابه کاربردی و ذاتی، مراحل انجام کار و هم گروهی، همه اقلام هم خانواده را که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند در مکانهای مشترک و حتی المقدور نزدیک به هم قرار می گیرد.

       تجزیه و تحلیل وگروه بندیABC (مراجعه شود به بخش برخی مباحث مدیریت انبار).

         اندازه ابعاد کالا: برای تعیین فضای هر نوع کالا باید ابتدا به حجم و اندازه آن به دقت توجه کرد تا در فضا،وقت و هزینه حمل صرفه جویی شود.

  فعالیت های اصلی در انبار عبارتند از :دریافت – جابجایی- نگهداری – تحویل.

 عوامل موثر در انتخاب بهترین اندازه انبار:

–       تعداد محصولات.

–        نوع تقاضا برای هر محصول، مقدار تغییرات، میانگین سفارش.

–       شاخصه های فیزیکی محصولات بخصوص اندازه و وزن.

–       شرایط انبارش خاص نظیر کنترل دما، بسته بندی و…  .

–       سطح هدف برای خدمت دهی به مشتری.

–       زمان های انتظار تامین مواد و زمان انتظار تعهد شده به مشتریان.

–       اقتصادی بودن مقیاس.

–       انواع تجهیزات جابجایی مواد، جانمایی انبار.

 انبار از لحاظ فرم ساختمانی:

–       انبارهای کاملا پوشیده: مکانی که از تمام اطراف بسته باشد و دارای سقف، درب و ایمنی کامل می باشد.

–       انبارهای سرپوشیده یا هانگارد: این انبار دارای سقف بوده ولی چهار طرف آن باز یا با فنس محصور است، این نوع انبارها کالاها را از باران و آفتاب حفظ می کند.

–       انبار در محوطه های باز: ‌این انبار به صورت محوطه ای بوده و با سیم خاردار یا فنس و بلوک حفاظت می شود و جهت نگهداری ماشین آلات و لوازم سنگین مورد استفاده قرار می گیرد.

محل انبار می بایست تحت کنترل باشد معمولا از انبارهای دور باز جهت نگهداری ماشین آلات و لوازم سنگین استفاده می شود به طوری که جابجایی کالا در آن نمی تواند از دید انباردار پنهان بماند، قطعات کوچک، سبک در انبارهای کاملا پوشیده نگهداری می شوند.

 انواع انبار براساس نوع انبارش:

انبار مواد اولیه: کلیه مواد اولیه مندرج در لیست مواد اولیه (BOM) که جهت تولید محصول استفاده می گردد در این انبار ذخیره می شود.

انبار محصول نهایی: کلیه محصولات تولید شده آماده عرضه به مشتری و بازار.

انبار ضایعات: محل قرار گیری ضایعات بدون بازگشت تولید، جهت بازیافت یا فروش نگهداری می شود.

انبار قطعات و ملزومات: کلیه ابزارآلات تولید و ساخت، قطعات یدکی ماشین آلات، اقلام مصرفی غیر مستقیم تولید، تجهیزات رایانه ای و اداری، لوازم خدماتی، محوطه سازی، بهداشتی و رفاهی، کالاهای تجاری در این انبار ذخیره می گردد.

انبار نیمه ساخته: مکانی جهت نگهداری قطعات حین تولید، قطعاتی که از شکل مواد اولیه خارج شده و یک یا چند مرحله تولید یا مونتاژ روی آن انجام گرفته باشد ولی هنوز به محصول کامل در نیامده باشند.

انبار کالای امانی: کالایی در این انبار نگهداری می شود که به صورت امانت در اختیار سازمان باشد و در آینده به امانت دهنده عودت داده می شود.

انواع سند های اصلی انبار:

در زیر به شرح چند نمونه از اسناد مهم انبار پرداخته و اطلاعات تکمیلی و نحوه استفاده از آنها در روش اجرایی انبار و روش اجرایی خرید در ادامه مبحث توضیح داده شده است.

رسید موقت انبار:

فرمی است موقت و ارزش آن تا صدور رسید قطعی انبار است و زمانی از آن استفاده می شود که نیاز به انجام پروسه هایی برای امکان صدور رسید قطعی لازم باشد، عموماً رسید موقت انبار جهت کنترل اقلام از نظر مقداری و کیفی قبل از رسید دائم صادر می شود، این فرم از نظر حسابداری مبنای عملیات نمی باشد.

هرگاه کالایی وارد انبار می شود ابتدا رسید موقت شده بعد از انجام کنترل های لازم رسید قطعی و دائم صادر می شود.

رسید انبار:

از مهم ترین اسناد رایج انبار است و به آن رسید دائم هم می گویند، انبار به محض این که کالایی تحویل گرفت، اقدام به تکمیل و صدور رسید انبار بعد از رسید موقت و کنترل های لازم می نماید. این رسید به منزله تایید نهایی تحویل کالا تلقی می شود.

برگ درخواست کالا از انبار:

برای این که هر واحدی اعم از واحدهای تولیدی و غیر تولیدی اجناس مورد نیاز خود را از انبار دریافت کند، بوسیله ی تکمیل فرم درخواست کالا تقاضای خود را به اطلاع انبار می رساند، فرم در خواست کالا از انبار تکمیل و به امضای واحد متقاضی رسیده و توسط مدیر مربوطه تائید و برای تحویل گرفتن اجناس مورد نیاز به انبار مربوطه مراجعه می شود. 

انبادار بر حسب موجودی و مشخصات اجناس یا کالای مورد تقاضا و صحت برگ درخواست کالا از انبار چنانچه اجناس یا کالای مورد تقاضا موجود باشد اقدام به تحویل کالای درخواستی متقاضی و صدور سند حواله انبار می نماید، در غیر اینصورت در صورت نداشتن موجودی اقدام به تهیه و تنظیم فرم درخواست خرید کالا و ارجاع آن به واحد تدارکات و خرید می نماید. 

حواله انبار:

از مهم ترین اسناد رایج دیگر انبار حواله انبار است، انبار بعد از دریافت فرم درخواست کالا از انبار و تحویل هر گونه کالا از انبار به واحدهای متقاضی یا خریداران و خروج کالا از انبار اقدام به صدور سند حواله نموده و این سند به منزله تایید نهایی خروج کالا از انبار می باشد و در حسابداری انبار ریالی و ثبت سند می گردد.

برگ سفارش خرید:

برگ سفارش خرید خرید فرمی است که توسط انبار در صورت کسری موجود کالاها و با در نظر گرفتن سیستم کنترل موجودی صادر و با استفاده از آن واحد بازرگانی و خرید قادر است اقلام را به استناد آن خریداری و کالای مورد نیاز را تامین نماید. 



:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 97
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 10002-مراحل ارائه خدمت ، مدیریت ارتباط با مشتری

در اولین مرحله ارائه خدمت مدیریت ارتباط با مشتری، پایگاه اطلاعاتی بر مبنای اطلاعات و داده‌های مشتریان تهیه می‌شود. سپس اطلاعات جمع‌آوری شده در پایگاه اطلاعاتی بر مبنای تکنیک‌های مختلف تحلیل می‌شوند. پس از تحلیل اطلاعات مشتریان، مشتریان هدف براساس معیار سودآوری برای شرکت انتخاب می‌شوند. در مرحله بعد برای مشتریان هدف، آمیزه بازاریابی مناسب طراحی می‌شود. سپس با استفاده از اطلاعات مراحل قبل با مشتریان ارتباط برقرار شده و درنهایت پس از اجرای بازاریابی رابطه‌مند نتایج حاصله مورد کنترل و ارزیابی قرار می‌گیرد. ( شکل 1)

ایزو 10002-مراحل ارائه خدمت ، مدیریت ارتباط با مشتری



:: برچسب‌ها: ایزو 10002 , مشاوره ایزو 10002 , اخذ گواهینامه ایزو , مشاوره ایزو ,
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مهندسی ارزش

برای مهندسی ارزش تعریف های مختلفی ارائه شده است که مفهوم کلی آنها یکسان است .از جمله تعریف آقای مایلز مبتکر و بنیانگذار مهندسی ارزش:
 مهندسی ارزش دیدگا هی خلاق و سازمان یافته با هدف شناسائی کار آمد هزینه غیر ضروری است.یعنی هزینه ها یی که :نه به کیفیت,نه به بهره برداری,نه به عمر مفید,ه به زیبایی ظاهری ونه به مشخصات در خواستی کارفرما مربوط می شود. البته میتوان مهندسی ارزش را روشی برای تعیین الویت ها و هزینه کردن پول ومنابع برای کار های دارای ارزش بیشتر وهزینه کمتر و تخصیص بهینه منابع دانست. مهندسی ارزش را نباید با تحلیل های متعارف مربوط به کاهش هزینه اشتباه کرد.زیرا روشی کارکرد گرا,خلاق,جامع و پویا است و بر اساس تحلیل کارکرد ها به بررسی جز به جز و خلاقانه در مقاطع مختلف زمان,در طول عمر میپردازد. مهندسی ارزش به صورت یک روش فنی ویژه,در سا لهای پس از جنگ دوم,در اواخر دهه 1940 شکل گرفت.
آقای مایلز (lawrence miless)مهندسی ارشد شرکت جنرال الکتریک که ماموریت یافته بود راه حلی برای جایگزینی مواد و قطعاتی که سبب کمبود,تولید را دچار مشکل می کرد پیدا کند,در یافت که در مواردی  با تغییر مواد و قطعات بدون کاهش کیفیت و حتی با بهبود کیفیت,هزینه تولید کاهش میابد.با این تجربه ,شرکت جنرال الکتریک به وسیله آقای مایلز روش تحلیل ارزش را به عنوان یک استاندارد در شرکت خود برقرار نمود.

مهندسی ارزش (به انگلیسی: Value Engineering)، تلاشی است سازمان یافته که با هدف بررسی و تحلیل تمام فعالیت‌های یک طرح، (از زمان شکل‌گیری تفکر اولیه تا مرحله طراحی و اجرا و سپس راه اندازی و بهره برداری)انجام می‌شود و به عنوان یکی از کارآمدترین و مهم‌ترین روش‌های اقتصادی در عرصه فعالیت‌های مهندسی، شناخته شده‌است.

مهندسی ارزش در چهارچوب مدیریت پروژه، ضمن اینکه به تمام اجزای طرح توجه می‌کند، هیچ بخشی از کار را قطعی و مسلم نمی‌داند. هدف مهندسی ارزش، زمان کمتر برای رسیدن به مرحله بهره برداری بدون افزودن بر هزینه‌ها یا کاستن از کیفیت کار است.

برنامه کاری

برنامه کاری مهندسی ارزش ارایه‌ای از رویکردها وعملکرد لازم برای بدست آوردن جواب بهتر و موثرتر برای مساله می‌باشد. برنامه مهندسی ارزش شامل شش فاز می‌باشد. البته به دلیل اینکه اگر نتایج یک مطالعه مهندسی ارزش اجرا نگردد، عملاً هیچ فایده ای نداشته است، بعضی افراد فاز اجرا را نیز جزو فازهای برنامه کاری می دانند.

  • ۱- فاز اطلاعات
  • ۲- فاز تحلیل کارکرد
  • ۳- فاز خلاقیت
  • ۴- فاز ارزیابی
  • ۵- فاز توسعه
  • ۶- فاز ارائه
  • ۷- فاز اجرا

در طول فاز عمومي ، روند را با سازمان دهي نيروي آار ، مشخصن نمودن تصميم گيرنده ، انتخاب محدوده آار ، تخصيص عملكرد به هر آدام از اجزا و جهت دهي مطالعات به آار گروهي سامان مي دهيم . آار مهندسي ارزش عبارت از حل مسايل براي تصميم گيرنده است .

در فاز اطلاعات مساله به اشكال خاص تجزيه مي شود . از آلي گويي پرهيز مي شود . تمامي اطلاعات مربوط ، به طور دقيق و معني دار جمع آوري مي شوند تا در تصميم گيري آمك نمايند . حقايق جمع آوري و هزينه ها تعيين مي شوند . بار مالي و يا پولي هر آدام از خصوصيات مشخص مي شود .کاملا طبيعي است آه در برخورد با موانع بايد آنها راشناسايي و از آنها عبور کرد .

فاز عملكرد مشتمل بر کليه تلاش هايي است که براي ارزش صورت مي گيرد . در اينجا عملكردهاي اصلي و فرعي تعريف مي شوند . سنگ بناي مهندسي ارزش اين است که عمل را در ترآيب دو آلمه فعل و اسم بيان آنيم. اولي بيانگر عملي است آه جز مورد نظر انجام مي دهد و اسم بيانگر شي مورد عمل و يا آن چيزي است آه عمل روي آن صورت مي گيرد .

در فاز خلاقيت ، روش هاي خلق ايده هاي جديد به آار گرفته مي شوند . اين روش براي خلق انبوهي از ايده ها در رابطه با محصولات ، فرآيندها ، روش ها و غيره براي رسيدن به عملكرد يا عملكردهاي تعريف شده به آار مي رود. اين روش شامل دو فرآيند ذهني است : خلق و قضاوت . با مهار کردن قوه قضاوت ، آرايه اي از ايده ها براي عملكردهاي تعريف شده ايجاد مي شوند . تصفيه ، ارزيابي و غيره در فاز بعدي صورت مي گيرد .

در فاز ارزيابي ، ذهن قضاوت گرا به فعاليت وادار مي شود . عقايد و ايده هايي که در فاز خلاقيت ايجاد گرديد حالا تصفيه ، اصلاح و ترآيب مي شوند تا پيشنهاد مورد نظر حاصل شود . گزينه هاي مربوط به عملكردها توسعه داده مي شوند ، اين گزينه ها براي تحليل هزينه ها مقايسه و تخمين زده مي شوند و بهترين ايده ها انتخاب مي شوند .

ايده هاي خلاقي آه در بالا تصفيه ، ارزيابي و مقايسه شد ، در فاز تحقيق و بررسي در معرض تجديد نظر قرار مي گيرند . مشاوره با فروشنده ، آمك گرفتن از مشاورين صنعتي ، استفاده از استانداردهاي شرآت و استانداردهاي ملي آه مورد استفاده قرار مي گيرد منجر به راه حل هاي منطقي ، عملي با هزينه پايين مي شود بدون آنكه مجبور شويم ، اعتبار ، آيفيت ، ايمني ، قابليت اطمينان و دوام را فدا آنيم . در اين فاز آزمايش هاي متنوع و متعددي به آار گرفته مي شود .

همچنين سوال اساسي ” آيا شما پول خود را به اين طريق خرج مي آنيد ؟ “ قبل از اينكه روي ارزش شايسته تصميم گيري شود ، جواب داده خواهد شد . ماداميكه آليه افراد به سوال فوق پاسخ مثبت ندهند نمي توان به درجه ارزش ايجاد شده اعتماد کرد .

تا اينجا گزينه تغيير ارزش آماده براي توصيه و تاييد و در نتيجه اجرا مي باشد . بعضي از متخصصين ارزش بر جنبه هاي توصيه اي تاآيد دارند . چگونه آن را تهيه کنيم که عملكردهاي مطلوب را تقويت کند و چگونه آن را ارايه دهيم  تصميم گيرنده آن را تاييد نمايد . بعضي ديگر از متخصصين  بيشتر تا کيد بر اجراي آن دارند . جنبه هايي از قبيل چه چيز احتياج دارد ؟ ( منابع ، Rudy Kemper  بودجه ، زمان ،افراد ، آمك و غيره ) . اين فاز را فاز اجرا مي گويند

خاستگاه اصلی مهندسی ارزش؛ ایجاد كنترل برای مجموع هزینه‌ها در طول عمر محصول (خدمات) است، بدون اینكه كیفیت فدا شود و یا قابلیت اطمینان خدمات كاهش یابد.در مهندسی ارزش فعالیت‌های زیر انجام می‌شود: افزایش توانمندی‌ کارکنان و مدیران به‌منظور شناخت زمینه‌های بهسازی و افزایش خلاقیت در انتخاب و اجرای طرح، افزایش قابلیت ارزیابی هزینه‌های فرصت و بیان کمی آنها،‌ ایجاد فرصتی برای بحث، نظرسنجی و ارزیابی سناریوهای مختلف و مستندسازی دلایل تصمیم‌گیری در انتخاب پروژه‌ها، افزایش ارزش کالاها، خدمات و سرمایه‌گذاری، کاهش هزینه‌ها تا سطح قابل‌قبول، کاهش ریسک، ارائه یک استراتژی مشخص برای موقعیت‌های پیچیده، ارتقاي دانش اعضاي تیم،‌ تعیین اصول کاهش هزینه‌های آتی پروژه،‌ پیشبرد کار تیمی،‌ امکان ایجاد نقطه‌نظرات مختلف و ایده‌های جدید در بررسی‌ها، دستیابی به توان رقابتی در بازارهای داخلی و بین‌المللی و‌ تامین نیازهای کمی‌وکیفی مشتریان با بهترین قیمت. مهندسی ارزش، به مجموعه تکنیک های نظام مند و کاربردی اطلاق می شود که برای تشخیص کارکرد یک محصول، خدمت و تولید با حداقل هزینه مورد استفاده قرار گیرند.  به عبارتی دیگر؛ «مهندسی ارزش، تلاشی است سازمان یافته که با هدف بررسی و تحلیل تمام فعالیت‌های یک طرح، (از زمان شکل‌گیری تفکر اولیه تا مرحله طراحی و اجرا و سپس راه اندازی و بهره برداری) انجام می‌شود و به عنوان یکی از کارآمدترین و مهم ترین روش‌های اقتصادی در عرصه فعالیت‌های مهندسی، شناخته شده‌است». متدولوژی ارزش، سازمان را قادر به رقابت موثر و كارا در بازار خواهد كرد زیرا با بكارگیری مهندسی ارزش سازمان می‌تواند به اهداف زیر دست یابد: كاهش هزینه، افزایش سود، بهبود كیفیت، افزایش سهم بازار، انجام كار در زمان كوتاهتر و استفاده كاراتر از منابع. موفقیت سریع تکنیهای مهندسی ارزش و فراگیری آن در آمریکا موجب شد تا در اواخر دهه شصت میلادی، انجمن مهندسی ارزش آمریكا (Societyof American Value    Engineering )  بنیان گزارده شود و متعاقب آن قوانین و مقرراتی در رابطه با الزام در اجرای مهندسی ارزش در آمریکا تصویب و به اجرا گذاشته شد. در حال حاضر، براساس قوانین مصوب در ایالات متحده، كلیه سازمانهای اجرایی وابسته به دولت ملزم به ایجاد و بكارگیری روشهای موثر مهندسی ارزش در  پروژه‌هایی هستند كه با سرمایه‌ای بیش از یك میلیون دلار انجام می‌گیرد. به طور کلی مهندسی ارزش به  عنوان یک ابزار مدیریتی می تواند منجر به نتایج ذیل شود :

1.  پایین آوردن هزینه تولید

2.  به حداقل رساندن پیچیدگی های تولید

3.  کم کردن زمان تولید

4. استفاده از اندیشه ها و خلاقیتها

5.  تامین کامل نیازهای مشتری و افزایش رضایت آنها

6.  افزایش رضایت و انگیزه همکاران به واسطه افزایش سطح عملکرد آنها

7.  بهینه کردن فرایند های کاری

8.  کاهش مخارج سرمایه گذاری

9. ارتقاء یا ثبات کیفیت ( نه کاهش هزینه به قیمت کاهش کیفی)

10. افزایش سهم بازار و حصول اطمینان برای سود آوری

11. افزایش توان رقابت در بازار.

در دیدگاه مهندسی ارزش، کم کردن هزینه ها به تنهایی مد نظر نیست ، بلکه یک تلاش کلی در جهت افزایش ارزش محصول یا خدمت با توجه دقیق به کارکردهای آن مد نظر می باشد. از نقطه نظر مهندسی ارزش، کاهش هزینه ای که مترادف با قربانی کردن کارکردهای مورد نیاز و در نهایت کیفیت باشد ، کاهش هزینه خوانده نمی شود .



:: برچسب‌ها: مهندسی ارزش , ایزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 ,
:: بازدید از این مطلب : 55
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 10002-مدیریت ارتباط با مشتری

بر اساس دیدگاه بازاریابی مبادله، صرفنظر از اینکه مشتری قدیمی باشد یا جدید. برنامه‌های بازاریابی به گونه‌ای طراحی می‌شدند که بتوانند مبادله تولیدات و کالاها را تسهیل کنند. همه این عوامل دست به دست هم دادند، تا بیشترین تمرکز بر بحث مبادله اعمال شود. در نتیجه، تمام تلاشها در جهت افزایش دفعات و مقدار خرید مشتری بود، که این امر موجب صرف بودجه بسیار اندکی برای ایجاد رابطه پایدار و با ثبات با مشتریان قدیمی شده بود. در این مقطع قیمت بعنوان یک بحث مهم جلوه‌گر شده، و بازاریابان سعی می‌ کردند به طور متوالی خریداران را به خرید مجدد تشویق کنند. بدون توجه به این که آیا هر یک از خریداران از قبل خریدی انجام داده است یا خیر. در این وضعیت، رقابت اصلی بر حفظ ارائه خدمات و توسعه محصول به مشتری و تسهیل خرید مشتری بود نه حفظ و نگهداری رابطه با مشتریان موجود.
 با شدت گرفتن رقابت، امروزه شاهد پیشی گرفتن تمرکز بر روی روابط به جای تمرکز بر روی مبادله هستیم. در وضعیت جدید بازاریابی انبوه کارآیی چندانی نداشته و از سودآوری کمتری برخوردار است. در شرایطی که میزان عرضه زیاد است و بیشتر بازارها در مرحله بلوغ به سر می‌برند، مشتریان جدید به سختی یافت می‌شوند. علاوه بر این اعلام شده است که کسب یک مشتری جدید حدود 6 الی 9 برابر حفظ مشتریان قبلی هزینه دربر خواهد داشت. بنابراین، نیاز مبرم به نگهداری مشتریان فعلی بشدت در شرکتها و بنگاهها احساس می شود.
 براساس دیدگاه بازاریابی ارتباط با مشتری، رابطه بین طرفین مبادله، هسته اصلی پدیده بازاریابی قرار می‌گیرد. در این دیدگاه خریدهای مستمر و فرصتهای فروش مجدد، از طریق مدیریت مناسب روابط پیگیری می‌شود.

تعریف مدیریت ارتباط با مشتری( CRM)
مدیریت ارتباط با مشتری، بر مبادله ارزش بین مشتری و سازمان بنا شده و بر ارزش ایجاد شده در این ارتباط تاکید می‌ کند.
 بنابراین، تلاش سازمانها برای توسعه ارتباط بلندمدت با مشتریان، بر مبنای ایجاد ارزش برای هر دو طرف از اهداف اصلی مدیریت ارتباط با مشتری است. به عبارت دیگر هدف ارتباط با مشتری ارائه مزایایی از طریق مبادله دو جانبه و عمل به وعده‌ها است.
 مدیریت ارتباط با مشتری، یک راهبرد کسب و کار است که با پیشرفت فناوری تقویت می‌شود و از طریق آن، شرکتها به ایجاد ارتباطات سودمند بر پایه بهینه‌سازی ارزش دریافتی و ادراکی مشتریان می‌پردازند. اصطلاح مدیریت ارتباط با مشتری با مفاهیم زیر نیز ارتباط تنگاتنگی دارد:
� بازاریابی پایگاه داده‌ای
 � بازاریابی تک به تک



:: برچسب‌ها: ایزو 10002 , مشاوره ایزو 10002 , اخذ گواهینامه ایزو , مشاوره ایزو ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 10002-مزایای مدیریت ارتباط با مشتری

مزایای مدیریت ارتباط با مشتری برای مشتریان
 مبنای مدیریت ارتباط با مشتری ارزشی است که به مشتری ارائه می‌گردد و این ارزش، چیزی است که مشتری درک مثبتی از آن دارد. این ارزش می‌تواند مزایایی را به شکلهای زیر برای مشتری فراهم سازد.
تضمین کیفیت، ایجاد تصور مثبت در قبال محصول، افزایش قابلیت اطمینان، ضمانت مرتبط با علامت مشخصه محصول که از طریق برنامه‌های بازاریابی حاصل می‌شود.
در یک مطالعه موردی که به مزایای حفظ ارتباط با مشتری توجه شده، مزایای مشتریان از ایجاد ارتباط در سه طبقه به شرح ذیل ارائه گردیده است:
o اطمینان: کاهش سردرگمی، اطمینان به ارائه‌دهنده خدمات و احساسی آکنده از اعتماد به او
o مزایای اجتماعی: متمایز کردن مشتریان، آشنایی مشتریان با کارکنان و توسعه روابط دوستانه با مشتریان
o بهرمندی از خدمات بیشتر: خدمات اضافی، قیمتهای ویژه و اولویت بالاتر نسبت به دیگر مشتریان
 البته باید توجه داشت که مشتریان متفاوتند. در نتیجه ارزش روابط و نوع رابطه برقرار شده با آنان نیز متفاوت است که این امر باید در ایجاد ارتباط مدنظر قرار گیرد.

مزایای مدیریت ارتباط با مشتری برای سازمانها
مد نظر قرار دادن مدیریت ارتباط با مشتری می‌تواند مزایای بیشماری برای سازمانها فراهم کند که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود:
11. از آنجا که یکی از مهمترین دارایی یک سازمان مشتریان آن هستند، با استفاده از این روی کرد، حفظ مشتریان فعلی و ترغیب آنان به خریدهای مجدد، زمینه ساز بقای سازمان است که هدف اصلی هر سازمانی است.
22. از جنبه دیگر، با ورود فناوری اطلاعات به سازمانها زیر چتر مدیریت ارتباط با مشتری، زمینه‌ای فراهم می‌شود تا سازمانها به سمت سازمانهای هوشمند و دانش محور حرکت کنند و با به کارگیری نرم افزارهای مدیریت ارتباط با مشتری، هزینه‌های پردازش اطلاعات را کاهش دهند و ارتباطات با مشتریان در زمان کمتر و با سرعت بیشتری صورت گیرد که نتیجه نهایی آن، افزایش قدرت رقابتی سازمان در محیط پرتلاطم امروزی است.
33. مزیت دیگر این است که مدیریت ارتباط با مشتری، با جمع آوری اطلاعات کامل مشتریان در یک پایگاه داده، امکان طبقه‌بندی مشتریان را براساس راهبردها و معیارهای سازمان فراهم می سازد، که این می‌تواند در رسیدن به هدف مدیریت ارتباط با مشتری یعنی(( حذف، کاهش و عدم ترغیب مشتریان غیر سودآور)) را تسهیل کند. توضیح این که موسسات برای افزایش ارزش دارایی سهامداران و ذینفعان بوجود می‌آیند، لذا حذف مشتریان غیرسودآور می‌تواند منجربه افزایش سود و کاهش هزینه در سازمانها شود، مگر این که ملاحظاتی در این میان وجود داشته باشد.



:: برچسب‌ها: ایزو 10002 , مشاوره ایزو 10002 , اخذ گواهینامه ایزو , مشاوره ایزو ,
:: بازدید از این مطلب : 41
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 9001-توسعه شغلی

تنوع بیشتری از وظایف و فعالیت‌ها را به شغل اضافه می‌کند به طوری که شغل مذکور خسته کننده نباشد.
 این کار باعث عریض تر شدن شغل می‌شود. یعنی تعدادی از وظایف مختلف را یک کارمند انجام می‌دهد. این کار را می‌توان به وسیله گردش شغلی هم انجام داد.
 از سوی دیگر، غنی سازی شغلی، محرک‌های بیشتری را اضافه می‌کند، به شغل عمق بیشتری می بخشد و شامل کنترل بیشتر، مسئولیت و صلاحدید درخصوص چگونگی انجام یک کار می‌باشد. این شیوه برخلاف توسعه شغلی که به آسانی تنوع بیشتر به کار می‌دهد، اختیارات بیشتر را که مورد نیاز کارمند هست به او می‌دهد.
ازجمله مزایای غنی سازی شغلی عبارت است از:
• رشد فردی
• رضایت شغلی بهتر برای افراد
• افزایش خودواقع بینی در افراد
• عملکرد بهتر کارکنان برای سازمان
• به طور طبیعی کارکنان با انگیزه تری عاید سازمان می‌شود.
• کاهش غیبت، انتقالی و شکایت برای سازمان.
• استفاده کامل از منابع انسانی برای جامعه.
• جامعه صاحب سازمانهای موثرتری می‌شود.
شیوه‌های متنوعی برای بهبود غنی سازی شغلی وجود دارد که از آن جمله عبارتند از:
11. تنوع مهارت: انجام وظایف مختلفی که مستلزم مهارتهای مختلف است. این با توسعه شغلی که ممکن است مستلزم کارکنانی باشد که وظایف بیشتری را انجام می‌دهند، تفاوت دارد، اما مستلزم مجموعه‌ای از مهارت‌های مشابه است.
22. شناسایی وظیفه: ایجاد یا انجام اجزای کامل یک کار، این عمل حس تکامل و مسئولیت را در قبال کالا یا کار افزایش می‌دهد.
33. اهمیت وظیفه: این مفهوم عبارت از مقدار اثری است که کار روی افراد دیگر دارد، آنطوری که کارکنان آن را درک می‌کنند.
4. استقلال داخلی: این شیوه به کارکنان اختیار و کنترل فراتر از تصمیمات مرتبط با مشاغل را می‌دهد.
55. بازخورد: اطلاعاتی که بیان می‌کند کارکنان چگونه در حال انجام کار هستند. این عمل می‌تواند به طور مستقیم از طریق شغل (بازخورد وظیفه ای) یا به شکل شفاهی (زبانی) و یا شیوه‌های دیگر انجام شود.

رفتار سازمانی علم مطالعه و کاربرد دانش درباره نحوه برخورد مردم، افراد و گروه ها در سازمانها می باشد. این کار با رویکرد سیستمی انجام می شود. یعنی روابط بین مردم و سازمانها را در ارتباط با کل افراد، گروه ها، سازمانها و سیستم های اجتماعی تشریح می نماید و هدف آن دستیابی به اهداف انسانی سازمانی و اجتماعی با ایجاد روابط بهتر می باشد.
● عناصر رفتار سازمانی
 اساس یک سازمان برپایه فلسفه مدیریت، ارزش ها، بینش و اهداف می باشد و این عناصر خود از فرهنگ سازمانی که ترکیبی از سازمان رسمی و غیررسمی و محیط اجتماعی است نشات می گیرند،
▪ فرهنگ:
 نوع رهبری، ارتباط و پویایی گروه ها را تعیین می کند. کارکنان فرهنگ را به مثابه کیفیت عمر کاری که به میزان انگیزه آنها جهت می دهد، نگاه می کنند. پیامد نهایی این کار، عملکرد، رضایت فردی، رشد شخصی و بهبود می باشد. همه این عناصر برای ایجاد مدل یا چارچوبی که سازمان بر مبنای آن عمل می کند با هم ترکیب می شوند.
● مدل های رفتار سازمانی
چهار مدل یا چارچوب اصلی وجود دارد که سازمانها بر مبنای آنها عمل می کنند که عبارتند از:
6. 1) مدل استبدادی
 مبنای این مدل، قدرت با گرایش مدیریتی اقتدار است. کارکنان به سوی فرمانبرداری گرایش داشته و به روسای خود وابسته اند. کارکنان نیاز دارند که وضعیت معیشت آنها در نظر گرفته شود. نتیجه عملکرد در این حالت حداقل است.
7. 2) مدل مراقبتی
 مبنای این مدل منابع اقتصادی با گرایش مدیریتی پول است. کارکنان تمایل به امنیت و سود داشته و به سازمان وابسته اند. کارکنان نیاز دارند که امنیت آنها در نظر گرفته شود. نتیجه عملکرد در این حالت مشارکت انفعالی است.
8. 3) مدل حمایتی
 مبنای این مدل رهبری با گرایش مدیریتی حمایت است. کارکنان تمایل به عملکرد شغلی و مشارکت داشته و نیاز دارند که شان و منزلت آنها در نظر گرفته شود.
9. 4) مدل مشارکتی
100. مبنای این مدل مشارکت با گرایش مدیریتی کار گروهی است. کارکنان تمایل به انجام رفتار مسیولانه و خودنظمی دارند. کارکنان نیاز دارند که حس خودواقع بینی آنها در نظر گرفته شود. نتیجه عملکرد در این حالت، شور و ذوق تعدیل یافته می باشد.
111. اگرچه چهار مدل جداگانه وجود دارد ولی هیچ سازمانی فقط از یک مدل استفاده نمی کند. مدل اول استبدادی، ریشه هایی در انقلاب صنعتی دارد و مدیران در این حالت خارج از تیوری X آقای مک گریگور عمل می کنند. سه مدل بعدی با ساختن تیوری Y آقای مک گریگور آغاز شده است. از آنجایی که هر یک از این مدل ها در دوره های زمانی مختلف شکل گرفته اند، لذا بهترین مدل وجود ندارد. مدل مشارکتی نباید به عنوان آخرین و بهترین مدل انگاشته شود، اما می تواند به عنوان شروع یک مدل جدید یا پارادایم تلقی شود.
12. ● سیستم های اجتماعی فرهنگ و فردگرایی
133. در یک سیستم اجتماعی، مجموعه پیچیده ای از روابط متعامل به شیوه های مختلف می باشد. در یک سازمان، سیستم اجتماعی همه افرادی را که در آن هستند و روابط آنها با همدیگر و دنیای بیرون را شامل می شود. رفتار یک عضو می تواند اثر مستقیم یا غیرمستقیم بر روی رفتار دیگران داشته باشد. نکته دیگر اینکه سیستم های اجتماعی مرز ندارند. آنها کالاها، عقاید، فرهنگ و… را با محیط اطراف مبادله می کنند.
14. ▪ فرهنگ:
155. رفتار پذیرفته شده جامعه است که دربرگیرنده باورها، عادات، دانش و عمل می باشد.فرهنگ اگرچه به ندرت وارد بخش خودآگاه انسان می شود ولی بر رفتار انسان اثر می گذارد. مردم به فرهنگ به عنوان چیزی که به آنها ثبات، امنیت، درک و توانایی پاسخ به موقعیت های جدید را می دهد، متکی هستند.
166. به همین دلیل است که مردم از تغییر می ترسند. آنها از سیستمی که پویاست، واهمه دارند زیرا امنیت آنها را از بین برده و نمی توانند فرایندهای جدید را درک کرده و اینکه چگونه به موقعیت های جدید پاسخ دهند.
17. ▪ فردگرایی:
188. زمانی است که کارکنان به طور موفقیت آمیزی نفوذ خود را بر روی یک سیستم اجتماعی با به چالش کشیدن فرهنگ اعمال می کنند.
19. نمودار نشان می دهد که چگونه فردگرایی اثرات متفاوتی بر سازمانها دارد:
20. 1) جامعه گرایی و فردگرایی خیلی کم باعث انزوا می شود.
21. 2) جامعه گرایی زیاد و فردگرایی کم باعث تایید می شود.
22. 3) جامعه گرایی کم و فردگرایی زیاد باعث سرکشی و تمرد می شود.
23. 4) فردگرایی خلاق:
244. درحالیکه سازمانها با هم رقابت دارند و تمایل دارند جامعه گرایی و فردگرایی زیاد را برای ایجاد محیطی خلاق داشته باشند.
255. این ابزاری است که برای بقا در یک محیط کاملا رقابتی بکار گرفته می شود. داشتن افرادی که با سازمان رشد می کنند.
266. فردگرایی برای حقوق فردی، شبکه های اجتماعی به هم پیوسته منعطف، خوداحترامی، پاداش ها و کارراهه فردی مساعد است. این حالت در خارج از خانه شماره یک در نمودار اتفاق می افتد.
277. سازمان بهترین می باشد؟ مساعد می باشد. سازمانها نیاز به مردمی برای ایجاد چالش، سوال و آزمایش دارند و این درحالی است که هنوز وجود فرهنگ است که افراد را در داخل یک سیستم اجتماعی مقید می نماید.
28. ● بهبود سازمانی
299. بهبود سازمانی کاربرد سیستماتیک دانش و علم رفتاری در سطوح مختلف از قبیل گروه، ارتباطات بین گروهها، سازمان و غیره برای انجام تغییرات برنامه ریزی شده است و اهداف آن، کیفیت بالاتر عمر کاری، سازگاری و اثربخشی می باشد.
300. این کار با تغییر در نگرش ها، رفتارها، ارزش ها، استراتژی ها، رویه ها و ساختارها آنطوری که سازمان بتواند با فعالیت های رقابتی، پیشرفت های تکنولوژیک و سرعت زیاد تغییر در محیط سازگار شود، انجام می شود.
31. بهبود سازمانی هفت ویژگی دارد که عبارتند از:
32. 1) ارزش های انسانی:
33. باورهای مثبت درباره استعداد و پتانسیل کارکنان (تیوری Y آقای مک گریگور).
34. 2) سیستم مدار:
35. همه بخش های سازمان شامل ساختار، تکنولوژی و افراد باید با همدیگر کار کنند.
36. 3) یادگیری تجربی:
377. تجربه های یادگیرنده ها در محیط آموزشی (کارآموزی) باید بخشی از مسایل انسانی باشید که در کار با آنها مواجه می شوند.
38. 4) حل مساله:
399. مسایل تعریف شده، داده ها جمع آوری شده، عمل اصلاحی انجام می شود و تعدیلات و اصلاحات در فرایندهای حل مساله همانگونه که نیاز هست، ایجاد می شوند. این فرایندها به عنوان پژوهش در عمل شناخته می شوند.
40. 5) گرایش اقتضایی:
41. عملیات انتخاب شده و متناسب با نیازها سازگار می شوند.
42. 6) عامل تغییر:
43. تحریک، تسهیل و هماهنگی در تغییر.
44. 7) سطوح مداخلات:
455. مسایل می تواند در یک یا چند سطح از سازمان واقع شوند، لذا استراتژی هم مستلزم یک یا چند مداخله گر می باشد.
46. ● کیفیت عمر کاری
477. کیفیت عمر کاری مساعد یا نامساعد بودن محیط کاری است و هدف از آن بهبود مشاغل و شرایط کاری است که برای هر دوی کارمند و سازمان خوب باشد.
48. یکی از راه های انجام کیفیت عمر کاری، طراحی شغل می باشد.
49. برخی از گزینه های در دسترس برای بهبود طراحی شغل عبارتند از:
500. برای رهایی از ترک شغل در مشاغل یکنواخت باید افرادی را به کار گرفت که محیط ثابت و کار یکنواخت را دوست دارند. برخی از مردم از امنیت و نقش حمایتی این نوع مشاغل لذت می برند.
51. برای رهایی از ترک شغل باید پرداخت بیشتری به کارکنان صورت گیرد.
52. ماشینی و خودکار کردن مشاغل یکنواخت و استفاده از روباتها.
53. سرانجام حوزه ای که مورد علاقه بهبود سازمانی است و آن عبارت از طراحی مجدد شغل، می باشد.
54. در طراحی مجدد شغل دو طیف زیر وجود دارد:
55. 1) توسعه شغلی
56. 2) غنی سازی شغلی
57. ▪ توسعه شغلی:
588. تنوع بیشتری از وظایف و فعالیت ها را به شغل اضافه می کند به طوری که شغل مذکور خسته کننده نباشد.
599. این کار باعث عریض تر شدن شغل می شود. یعنی تعدادی از وظایف مختلف را یک کارمند انجام می دهد. این کار را می توان به وسیله گردش شغلی هم انجام داد.
60. ▪ از سوی دیگر، غنی سازی شغلی، محرک های بیشتری را اضافه می کند، به شغل عمق بیشتری  می بخشد و شامل کنترل بیشتر، مسیولیت و صلاحدید درخصوص چگونگی انجام یک کار می باشد. این شیوه برخلاف توسعه شغلی که به آسانی تنوع بیشتر به کار می دهد، اختیارات بیشتر را که مورد نیاز کارمند هست به او می دهد.
61. نمودار تفاوت های فوق را نشان می دهد:
62. ازجمله مزایای غنی سازی شغلی عبارت است از:
63. ▪ رشد فردی
64. ▪ رضایت شغلی بهتر برای افراد
65. ▪ افزایش خودواقع بینی در افراد
66. ▪ عملکرد بهتر کارکنان برای سازمان
67. ▪ به طور طبیعی کارکنان با انگیزه تری عاید سازمان می شود.
68. ▪ کاهش غیبت، انتقالی و شکایت برای سازمان.
69. ▪ استفاده کامل از منابع انسانی برای جامعه.
70. ▪ جامعه صاحب سازمانهای موثرتری می شود.
71. شیوه های متنوعی برای بهبود غنی سازی شغلی وجود دارد که از آن جمله عبارتند از:
72.1) تنوع مهارت:
733. انجام وظایف مختلفی که مستلزم مهارتهای مختلف است. این با توسعه شغلی که ممکن است مستلزم کارکنانی باشد که وظایف بیشتری را انجام می دهند، تفاوت دارد، اما مستلزم مجموعه ای از مهارت های مشابه است.
74.2) شناسایی وظیفه:
75. ایجاد یا انجام اجزای کامل یک کار، این عمل حس تکامل و مسیولیت را در قبال کالا یا کار افزایش می دهد.
76.3) اهمیت وظیفه:
77. این مفهوم عبارت از مقدار اثری است که کار روی افراد دیگر دارد، آنطوری که کارکنان آن را درک می کنند.
78.4) استقلال داخلی:
79. این شیوه به کارکنان اختیار و کنترل فراتر از تصمیمات مرتبط با مشاغل را می دهد.
80. 5) بازخورد:
811. اطلاعاتی که بیان می کند کارکنان چگونه در حال انجام کار هستند. این عمل می تواند به طور مستقیم از طریق شغل (بازخورد وظیفه ای) یا به شکل شفاهی (زبانی) و یا شیوه های دیگر انجام شود.



:: برچسب‌ها: ایزو 9001-توسعه شغلی ,
:: بازدید از این مطلب : 49
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 9001-مدیریت رفتار سازمانی

رفتار سازمانی مطالعه ی تأثیر افراد، گروه ها و ساختار بر رفتار در سازمانها است که هدفش به کار بردن این دانش برای بهبود کارایی سازمانها است. رفتار سازمانی علم مطالعه و کاربرد دانش درباره نحوه برخورد مردم، افراد و گروه ها در سازمان ها می باشد. این کار با رویکرد سیستمی انجام می شود. یعنی روابط بین مردم و سازمان ها را در ارتباط با کل افراد، گروه ها، سازمان ها و سیستم های اجتماعی تشریح می نماید و هدف آن دست یابی به اهداف انسانی سازمانی و اجتماعی با ایجاد روابط بهتر می باشد .

● عناصر رفتار سازمانی اساس یک سازمان برپایه فلسفه مدیریت، ارزش ها، بینش و اهداف می باشد و این عناصر خود از فرهنگ سازمانی که ترکیبی از سازمان رسمی و غیررسمی و محیط اجتماعی است نشأت می گیرند. ▪ فرهنگ : نوع رهبری، ارتباط و پویایی گروه ها را تعیین می کند. کارکنان فرهنگ را به مثابه کیفیت  عمر کاری که به میزان انگیزه آنها جهت می دهد، نگاه می کنند. پیامد نهایی این کار، عملکرد، رضایت فردی، رشد شخصی و بهبود می باشد. همه این عناصر برای ایجاد مدل یا چارچوبی که سازمان بر مبنای آن عمل می کند با هم ترکیب می شوند.

● مدل های رفتار سازمانی چهار مدل یا چارچوب اصلی وجود دارد که سازمان ها بر مبنای آنها عمل می کنند که عبارتند از:

1) مدل استبدادی مبنای این مدل، قدرت با گرایش مدیریتی اقتدار است. کارکنان به سوی فرمانبرداری گرایش داشته و به روسای خود وابسته اند. کارکنان نیاز دارند که وضعیت معیشت آنها در نظر گرفته شود. نتیجه عملکرد در این حالت حداقل است.

2) مدل مراقبتی مبنای این مدل منابع اقتصادی با گرایش مدیریتی پول است. کارکنان تمایل به امنیت و سود داشته و به سازمان وابسته اند. کارکنان نیاز دارند که امنیت آنها در نظر گرفته شود. نتیجه عملکرد در این حالت مشارکت انفعالی است.

3) مدل حمایتی مبنای این مدل رهبری با گرایش مدیریتی حمایت است. کارکنان تمایل به عملکرد شغلی و مشارکت داشته و نیاز دارند که شأن و منزلت آنها در نظر گرفته شود.

4) مدل مشارکتی مبنای این مدل مشارکت با گرایش مدیریتی کار گروهی است. کارکنان تمایل به انجام رفتار مسیولانه و خود نظمی دارند. کارکنان نیاز دارند که حس خود واقع بینی آنها در نظر گرفته شود. نتیجه عملکرد در این حالت، شور و ذوق تعدیل یافته می باشد.

اگرچه چهار مدل جداگانه وجود دارد ولی هیچ سازمانی فقط از یک مدل استفاده نمی کند. مدل اول استبدادی، ریشه هایی در انقلاب صنعتی دارد و مدیران در این حالت خارج از تیوری X آقای مک گریگور عمل می کنند. سه مدل بعدی با ساختن تیوری Y آقای مک گریگور آغاز شده است. از آن جایی که هر یک از این مدل ها در دوره های زمانی مختلف شکل گرفته اند، لذا بهترین مدل وجود ندارد. مدل مشارکتی نباید به عنوان آخرین و بهترین مدل انگاشته شود، اما می تواند به عنوان شروع یک مدل جدید یا پارادایم تلقی شود.



:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 46
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 9001 – سیستم‌های اجتماعی فرهنگ و فردگرایی


در یک سیستم اجتماعی، مجموعه پیچیده‌ای از روابط متعامل به شیوه‌های مختلف می‌باشد. در یک سازمان، سیستم اجتماعی همه افرادی را که در آن هستند و روابط آنها با همدیگر و دنیای بیرون را شامل می‌شود. رفتار یک عضو می‌تواند اثر مستقیم یا غیرمستقیم بر روی رفتار دیگران داشته باشد. نکته دیگر اینکه سیستم‌های اجتماعی مرز ندارند. آنها کالاها، عقاید، فرهنگ و… را با محیط اطراف مبادله می‌کنند.
فرهنگ
 رفتار پذیرفته شده جامعه است که دربرگیرنده باورها، عادات، دانش و عمل می‌باشد.فرهنگ اگرچه به ندرت وارد بخش خودآگاه انسان می‌شود ولی بر رفتار انسان اثر می گذارد. مردم به فرهنگ به عنوان چیزی که به آنها ثبات، امنیت، درک و توانایی پاسخ به موقعیت‌های جدید را می‌دهد، متکی هستند.
 به همین دلیل است که مردم از تغییر می ترسند. آنها از سیستمی که پویاست، واهمه دارند زیرا امنیت آنها را از بین برده و نمی‌توانند فرایندهای جدید را درک کرده و اینکه چگونه به موقعیت‌های جدید پاسخ دهند.
فردگرایی
 زمانی است که کارکنان به طور موفقیت آمیزی نفوذ خود را بر روی یک سیستم اجتماعی با به چالش کشیدن فرهنگ اعمال می‌کنند.
نمودار نشان می‌دهد که چگونه فردگرایی اثرات متفاوتی بر سازمانها دارد:
1. جامعه گرایی و فردگرایی خیلی کم باعث انزوا می‌شود.
2. جامعه گرایی زیاد و فردگرایی کم باعث تایید می‌شود.
3. جامعه گرایی کم و فردگرایی زیاد باعث سرکشی و تمرد می‌شود.
44. فردگرایی خلاق: درحالیکه سازمانها با هم رقابت دارند و تمایل دارند جامعه گرایی و فردگرایی زیاد را برای ایجاد محیطی خلاق داشته باشند.
 این ابزاری است که برای بقا در یک محیط کاملا رقابتی بکار گرفته می‌شود. داشتن افرادی که با سازمان رشد می‌کنند.
 فردگرایی برای حقوق فردی، شبکه‌های اجتماعی به هم پیوسته منعطف، خوداحترامی، پاداش‌ها و کارراهه فردی مساعد است. این حالت در خارج از خانه شماره یک در نمودار اتفاق می افتد.
 سازمان بهترین می‌باشد؟ مساعد می‌باشد. سازمانها نیاز به مردمی برای ایجاد چالش، سوال و آزمایش دارند و این درحالی است که هنوز وجود فرهنگ است که افراد را در داخل یک سیستم اجتماعی مقید می نماید.



:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 48
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()