نوشته شده توسط : بهروز اسدی

گواهینامه ایزو 9001

مزایای گواهینامه ایزو 9001 در زیر به صورت مختصر ذکر گردیده است:
1- توجه به فرآیندگرایی به جای وظیفه گرایی
2- توجه وتمرکز به نظرات مشتریان درخدمت ارائه شده سازمان
3- بهبود شاخص های رضایت مشتری بر مبنای سیستم مدیریت کیفیت ایزو 9001
4- تعیین شاخص های کلیدی فرآیند و هدف گذاری 
5- بازنگری و اصلاح مستمر فرآیندها به منظور بهبود مستمر و ارتقای شاخص های کمی و کیفی ارائه خدمات
6- تقویت مستندسازی و شفاف سازی فرایندها ، مدارک و سوابق در سازمان 
7- ایجاد سیستم های موردنیاز با تاکید بر اصول سیستم مدیریت کیفیت ایزو 9001
8- اجتناب از تلاش جزیره ای و ایجاد هماهنگی و یکپارچگی در سازمان 
9- افزایش میزان مسئولیت پذیری ، مشارکت و اعتمادسازی در سازمان
10- افزایش دانش و مهارت های کارکنان
11- علاقمندی و اشتیاق مسئولین فرایندها به هدف گذاری و برنامه ریزی داخلی
12-استقرار سیستم مدیریت به عنوان معیاری جهانی جهت ارزیابی سازمان ها به شمار می رود. 
13-رسیدگی به شکایات و ارتباط موثر و سازنده با مشتریان درون و برون سازمانی

در حال حاضر در بين صنايع مختلف در داخل کشور ثبت گواهينامه هاي ISO به عنوان يک نيازمندي بديهي جهت حفظ توانايي رقابت و کيفيت محصول و رعايت قوانين و مقررات دولتي به شمار مي آيد.
آنچه بیان شد گوشه ای از مزایای سیستم مدیریت کیفیت ایزو 9001|iso9001 می باشد ولیکن آنچه در نهایت باعث حرکت سازمان به سمت تعالی می گردد الزام مدیریت مجموعه به اجرای کامل و پیگیری اصول حاک بر سیستم مدیریت کیفیت ایزو 9001|iso9001 می باشد
 در اين راستا سازمانهاي جديد بايد ساختار خود را براي عصر پايداري تغييرات سازماندهي كنند. در چنين فضايي مديران بايد ياد بگيرند كه هر چند سال يكبار از خود بپرسند: اگر ما اين نوع فرايند، اين نوع محصول، اين نوع روش، اين نوع سيستم و يا سياست و… را از قبل نداشتيم، آيا باز هم اين گونه عمل مي كرديم؟ و اگر پاسخ اين پرسش منفي بود، سازمان بايد بپرسد: پس حالا چه بايد كرد. در واقع هر سازمان بايد خود را فدا كند تا از نو زنده شود و تجديد حيات يابد.
بسياري از سازمانها به نقش سيستم مدیریت کیفیت ایزو 9001|iso9001 در هماهنگ كردن فعاليتها در جهت اهداف سازمان پي برده اند. همچنين با اعمال مديريت به روز مي توان از توانایی كه سيستم در اختيار مديريت قرار مي دهد، بصورت كارا بهره جست. سيستمهاي مديريت مي توانند از جنبه ها و ديدگاههاي مختلفي به بررسي فعاليتها، محصولات و خدمات سازمان بپردازند. براي مثال مي توان به سيستمهای تعالی سازمانی EFQM ، مديريت كيفيت، مدیریت زيست محيطي و ايمني و بهداشت شغلي، آموزش ، منابع انساني و … اشاره نمود. بعبارت ديگر در هر يك از اين سيستمها يكي از ابعاد سازمان مورد توجه قرار گرفته وسياستها و اهدافي كه تعريف مي شوند در جهت آن جنبه از فعاليتهاي سازمان مي باشند.
 اخيرا فشار فزاينده اي بر بسياري از سازمانها وارد مي شود تا خود را با نگرش نظام مند تري در ارتباط با سیستم های مدیریت کیفیت به روز و توسعه آن در زمينه های ايمني و بهداشت و محيط زيست در محيط هاي كاري ، مشتریان و جامعه مطابقت دهند.
 سازمانها براي رسيدن به درجه قابل قبولي از پيشرفت و بهبود كه نيازمند آن مي باشند بايد ديدگاه و تمركز خود را از كنترل و نظارت بر يك فرايند و سطوح كارمندي به سطح مديريت، شناسايي نظام يافته و بهبود تمام جنبه هايي از سازمان كه بر توانايي آنها براي پيشگيري و كاهش حوادث و اتفاقات موثر است ارتقا دهند.

 


:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 118
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

گواهینامه ایزو 27001

دامنه کاربرد
ISO/IEC 27001 سیستم مدیریت را تعریف می‌کند که هدف آن تامین امنیت اطلاعات است که  تحت شرایط خاص ، با کنترل مدیریت امکان پذیر است.  بدین معنا که ایزو 27001 | iso 27001 سری روش هایی  را جهت برآوردن هدف سیستم مدیریت امنیت اطلاعات الزام می‌کند که سرپیچی از این قوانین در سازمان جرم محسوب می‌شود.
 در سازمانهای که دارای اطلاعات سری و طبقه بندی شده هستند نیازمند تدوین روش هایی استاندارد جهت جریان اطلاعات می باشند گواهینامه ایزو 27001 | iso 27001  توسط سازمان های اعتبار بخشی معتبر صادر می گردد .اعتبار گواهینامه ایزو 27001 | iso 27001  صادره سه ساله می باشد و هر سال ممیزی مراقبتی صورت می گیرد.
بسیاری از سازمان‌ها یک سری کنترل‌هایی جهت امنیت اطلاعات برای خود تعیین می‌کنند. با این حال، بدون سیستم مدیریت امنیت اطلاعات (ISMSS) ایزو 27001 | iso 27001 ، این  کنترل ها به بی سامانی و عدم یکپارچگی می‌انجامد. این سیستم را می‌توان به صورت راه حل‌های نقطه‌ای (برای  شرایط خاص) و یا به طور سرتاسری مثل قانون پیاده سازی کرد.

در حال حاضر، وضعیت امنیت فضای تبادل کشور، به ویژه در حوزه دستگاه های دولتی و خصوصی ، در سطح نامطلوبی قرار دارد. از جمله دلایل اصلی وضعیت موجود، می توان به فقدان زیرساخت های فنی و اجرائی امنیت و عدم انجام اقدامات موثر در خصوص ایمن سازی فضای تبادل اطلاعات این دستگاه ها اشاره نمود.

بخش قابل توجهی از وضعیت نامطلوب امنیت اطلاعات کسور، به واسطه فقدان زیر ساخت هایی از قبیل نظام ارزیابی امنیتی فضای تبادل اطلاعات ، نظام صدور گواهی و زیر ساختار کلید عمومی ، نظام تحلیل و مدیریت مخاطرات امنیتی ، نظام پیشگیری و مقابله با حوادث فضای تبادل اطلاعات ، نظام مقابله با جرائم فضای تبادل اطلاعات و سایر زیرساخت های امنیت فضای تبادل اطلاعات در کشور می باشد. از سوی دیگر وجود زیر ساخت های قوی ، قطعا تاثیر بسزایی در ایمن سازی فضای تبادل اطلاعات دستگاه های دولتی خواهد داشت.

صرف نظر از دلایل فوق ، نا بسامانی موجود در وضعیت امنیت فضای تبادل اطلاعات دستگاه های دولتی از یکسو موجب بروز اخلال در عملکرد صحیح دستگاه ها شده و کاهش اعتبار این دستگاه ها را در پی خواهد داشت. و از سوی دیگر موجب اتلاف سرمایه ها ی ملی خواهد شد. لذا همزمان با تدوین سند راهبردی امنیت فضای تبادل اطلاعات (افتا) کشور، توجه به مقوله ایمن سازی فضای تبادل اطلاعات دستگاه های دولتی ، ضروری ، نقش موثرتری در فرایند تدوین سند راهبردی امنیت فضای تبادل اطلاعات کشور خواهد داشت.

با ارائه اولین استاندارد مدیریت امنیت اطلاعات ایزو 27001 | iso 27001 در سال 1995 نگرش سیستماتیک به مقوله امنیت اطلاعات شکل گرفت .براساس این نگرش تامین امنیت اطلاعات در یک مجموعه سازمانی ،دفعتا مقدور نمی باشد و لازم است امر به صورت مداوم در یک چرخه ایمن سازی شامل مراحل : 1- طراحی 2- پیاده سازی 3- ارزیابی 4- اصلاح انجام گیرد برای این منظور لازم است هر سازمان بر اساس یک متدلوژی مشخص ، ضمن تهیه طرح ها و برنامه های امنیتی مورد نیاز ، تشکیلات لازم جهت ایجاد و تداوم امنیت اطلاعات خود را نیز ایجاد نماید.

 


:: برچسب‌ها: ایزو 27001 , مشاوره ایزو 27001 , اخذ ایزو 27001 ,
:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مشاور ایزو

در این بخش درس هایی فراگیر که با تجربه و ممارست زیاد به دست آمده اند تشریح می شوند. این درس ها مجموعه ای از ایده ها برای ساختن کسب و کار می باشند. آگاهی از این نکات مهم می تواند قبل از انحرافات اساسی به کمک شما بیاید.

پایه های اساسی را تقویت کنید : موفقترین کسب و کارها تعاملات پایه ای و اساسی خود با بازار را با اعتماد و کیفیت انجام می دهند. فرایند های اساسی کسب و کار خود را شناسایی کنید و آنها را با دقت بررسی کنید. به تمام جزییات آنها توجه کنید. “برد” معمولا از توجه و تمرکز کامل بر روی جزییات بدست می آید. تفاوت بین پیروزی و شکست می تواند به کوچکی ۳ درصد تفاوت در تولید باشد.
 کارآفرین تنها معنی ندارد! به تیم فکر کنید : شکست ها و ناکامی هایی که بر پیشانی ایده های بزرگ و تلاش های عظیم حک شده اند یک پیغام مهم دارند. با گشتی در اطراف خود نمونه های مختلفی از نوآوری ها و خلاقیت های ناکام را خواهیم دید که عموما به دست افراد سخت کوش و پرتلاش ساخته شده اند. شاید بتوان بزرگترین دلیل شکست آنها در نتیجه تلاش های عظیم شان همانا عدم توجه به کار تیمی دانست. مثال های فراوانی از کارآفرینان تک رو اما پرتلاش را می توان دید. آنها سالهاست بر روی محصول خود کار می کنند و توانسته اند تا حدودی هم فروش داشته باشند. اما آنها هیچگاه نتوانسته اند به اندازه زحمات خود از محصولشان برداشت کنند. چرا؟
به جرات می توان گفت ۲۰۰ درصد موفقیت کسب و کار به ایده آن برمی گردد و بقیه بر اساس تشکیل تیم درست و سازماندهی مناسب است. اگر بتوان نقش های مناسب را به افراد مناسب سپرد. همه را در آینده کسب و کار به نحو مطلوب ذینفع نمود و از خودخواهی و تک رای بودن اجتناب کرد آنگاه می توان انتظار جهش های خوبی داشت. پس از ایجاد یک ایده باید تیم متناظر با آن تشکیل شود. تیمی متشکل از نقش های مختلف : بازاریاب -سرمایه گذار – ایده پرداز – مهندس – تدارکات و… اینها همگی نقش مهم و موثر در موفقیت دارند.

آنها باید در زمینه اهداف و چشم انداز های کسب و کار به خوبی توجیه شده باشند و نقش موثر خود در راه هدف را به روشنی ببینند. احساس ذینفع بودن از نتیجه تلاش ها مهم است. تامین هزینه های تیم سنگین است لذا مدل حقوق دستمزد در ابتدا نمی تواند پاسخگو باشد بلکه مدل سهیم نمودن در نفع های آتی می تواند بقای تیم را تضمین نماید

کسی را غافلگیر نکنید : این تفکر ممکن است جذاب به نظر برسد که بخواهید بازار و مشتری را با محصول خود غافلگیر کنید. برای آن ممکن است با گروه خود ماه ها قوت بگذارید و تمام جزییات پروژه را در نظر بگیرید تا در زمان مورد نظر از پروژه خود پرده برداری کنید. اینگونه می خواهید هم خود هم مشتری را غافلگیر کنید. باید گفت که ریسک این روش بالاست. در واقع شما با اطمینان از موفقیت محصول خود و استقبال مشتریان درب های بیرون را بر روی خود بسته و ماه ها به دور از مشتریان و نظرات احتمالی آنها بر روی پروژه خود کار می کنید. ممکن است یک نیاز اساسی مشتری را نادیده گرفته باشد که نقصان آن در پروژه شما تکثیر شود!
 باید گفت که هیچ محصول کاملی ناگهان به وجود نمی آید بلکه در اثر ارتباط و بازخورد مشتریان محصولات به تدریج کامل می شوند. برای افزایش ضریب اطمینان موفقیت محصول بهتر است ارزش افزوده محصول شما به صورت تدریجی به بازار ارائه شود و نه به صورت ناگهانی.

بر روی کارکرد اساسی محصول خود تمرکز کنید و به محض آماده شدن آنرا برای استفاده مشتری ارائه دهید و با نظرات مشتریان آنرا در مسیر بهبود قرار دهید. این روش در تیم های کری گوگل هم مشاهده می شود. مدیران گوگل عقیده دارند : کوچکترین قطعه کاربردی محصول را که برای مشتری می تواند سودمند باشد تعریف نموده آنرا بسازید و سپس روانه بازار کنید!

نتیجه : پروژه خود را به گونه ای بسازید که به تدریج که پیش می روید ارزش افزوده را تامین کند!

نکته بومی : غافلگیر کردن مساله ای است که در اکثر کسب و کارهای بومی مشاهده می شود. کارآفرینان تازه کار بهتر است به جای ایزوله نمودن خود در کارگاه های کاری بخش هایی از فعالیت و هدف و محصول خود را برای دیگران رونمایی کنند. اینگونه شبکه آنها تقویت شده و باعث غنای بیشتر محصول خواهد شد.

تنوع دهید : تنوع شما را زنده نگه می دارد. تنوع سازی در بازارهای مالی یک مساله مهم است. چراکه همیشه برنامه ها طبق پیش بینی پیش نمی رود. اصطلاح رایج آن این است : “همه تخم مرغها را در یک سبد نگذارید”. راه های مختلفی برای فرایندهای خود در نظر داشته باشید. خود را به یک نفر یا یک تولید کننده یا توزیع کننده محدود نسازید. به راه حل های جایگزین فکر کنید. این باعث می شود که در مواقع بحرانی به کار آید.
 اگر شما در هواپیما با خیالت راحت نشسته اید و سفر می کنید به خاطر این است که قبلا مهندسانی وقت بسیاری را صرف نموده اند تا امنیت پرواز را افزایش دهند. برای آن تمام حالات و پیشامد های ممکن را پیش بینی کرده و برای هر کدام راه حلی اتخاذ می کنند. چراکه در آسمان فرصتی برای ریسک وجود ندارد. یک کارآفرین هم باید در مودر کسب و کار خود به این شیوه بیاندیشد. بیش از حد بر روی اهرمی تکیه نکند و تمام برنامه های خود را به یک عامل یا پیش بینی محدود استوار نسازد چراکه در این صورت خود را به یک نقطه شکست محدود ساخته و در هنگام پرواز ممکن است نتایج فاجعه باری به بار آورد. نمونه هایی از نقاط شکست می تواند به شرح زیر باشد : تکیه به یک توزیع کننده – تکیه به یک کارمند کلیدی – تکیه به یک مشتری بزرگ

نکته بومی : یک کارآفرین در طول بیزنس خود باید مدام پیش فرض ها و احتمالات خود را بازبینی کند. گاهی ممکن است ناخودآگاه برخی از عوامل احتمالی را قطعی فرض نموده و بر اساس آن پیش برود. ناگاه ممکن است آن عامل برآورد نشود که در ان صورت کمترین چزیز که از دست خواهد داد زمان تلف شده است. بهتر است مدام پیش آمدهای مختلف را پیش بینی کند و برای هرکدام از آنها راه حلی اتخاذ کند.

نکته بومی : یک کارآفرین خبره هیچگاه امیدوارانه به انتظار وقوع یک عامل ننشسته بلکه سعی می کند به طور موازی از تمام راه حل های دیگر نیز بهره ببرد. او این نکته ساده و بدیهی را خوب می داند که “هیچگاه همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود” این مساله خصوصا در نظام اداری – صنعتی کشور که در حال توسعه می باشد مهم است. چراکه قوانین پیوسته در حال تغییر می باشند و این باعث بروز انواع ناهماهنگی ها خواهد شد. آنچه که کارآفرین خوشبین ممکن است آنرا نبیند.

نتیجه : نقاط منفرد شکست را شناسایی کنید. راهی برای مدیریت آنها بیابید قبل از اینکه در عمل شما را در تگنای غیرقابل بهبود قرار دهند. شرکت های بزرگی مشاهده شده اند که سال ها تلاش خود را به خاطر همین مساله از دست داده اند.

مهارت بومی : کارآفرین تازه کار قبل از اینکه در فکر اطمینان و اعتماد به محصول و روش خود باشد باید ذهن خود را به گونه ای پرورش دهد که مدام در حال جستجو و یافتن باشد. برای اینکار باید تحقیق کند سوال بپرسد با خبرگان در ارتباط باشد. ایده خود را مطرح کند و به انتقادات را گوش بدهد.

مقاصد ویژه : برای هر قدمی که برداشته می شود باید انگیزه و هدف خود از آن را بررسی نماییم. انواع روش ها برای انجام کار وجود دارد و انواع کارهای مختلف در راستای کسب و کار انجام می شود. اما باید دانست که منابع محدود است و از بین آنها باید مناسبترین گزینه انتخاب شود. خصوصا در مسائل مالی باید دانست که هیچ انتهایی برای خرج کردن پول در کسب و کار وجود ندارد. لازم است برای هر دلاری که هزینه می کنید آن را بررسی نمایید.
 خود را جدا کنید : در ابتدا که کسب و کار را تشکیل داده اید مسئولیت تمام بخش های کسب و کار به شما برمی گردد. تقریبا در تمام ابعاد بیزنس خود نقش دارید. تمام تصمیمات را خود راسا اتخاذ میکنید. این حالتی است که در ابتدا وجود دارد. اما مهم است که به مرور به این وضعیت پایان دهید. شما باید به گونه ای پیش بروید که اگر برای چند هفته حضور نداشتید کسب و کار شما خود را بگرداند. این منوط به داشتن نیروهایی آموزش دیده و آگاه و دارای اختیارات مناسب است. پس از مدتی باشد نیروهای شما توانایی پیش راندن کسب و کار شما را داشته باشند. در مراحل بعدی لازم است نیروهای شما آنقدر از اهداف استراتژیک یک شرکت مطلع باشند که بتوانند تصمیم گرفته و حتی شرکت را تعریف کنند.



:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

ایزو 9001-دنیای الکترونیکی و بازنگری در رفتار سازمانی

سازمان الکترونیکی چیست؟
دو واژه ای کــــــه به نظر موجب ابهام می شوند تجارت الکترونیکی و کسب و کار الکترونیکی هستند(11). واژه تجارت الکترونیکی درحال تبدیل شدن به یک برچسب استاندارد برای تشریح جنبه فروش کسب و کار الکترونیکی است. تجارت الکترونیکی ارائه محصولات و دریـــافت سفارشات را در سایت های وب را دربرمی گیرد. اکثر مقالات و رسانه ها به اینترنت در کسب و کار به عنوان مکانی برای خرید – بازاریابی و فروش محصولات و خدمات تحت آن توجه کرده اند. زمانی که شما می شنوید که تعداد زیادی از افراد از اینترنت خرید می کنند و یا اینکه سازمانها می توانند سایت های وبی را ایجاد کنند که در آن می توانند محصولاتشان را به فروش برسانند، مبادلاتی را انجام دهند و پرداختها را وصول و سفارشاتی را بگیرند شما درباره تجارت الکترونیکی می شنوید. تجارت الکترونیکی تغییر شگرفی را در ارتباطات سازمان با مشتریانش ایجاد کرده است، و به طور سرسام آوری درحال گسترش است. حجم جهانی تجارت الکترونیکی 111 میلیارد دلار در سال 1999 بود و این میزان در سال 2003 به 1/3 تریلیون دلار می رسد(2).
 در مقایسه با تجارت الکترونیکی، کسب و کار الکترونیکی به طیف کاملی از فعالیتهای دخیل، در یک سازمان موفق مبتنی بر اینترنت اشاره دارد. به مفهوم دقیقتر، تجارت الکترونیکی زیرمجموعه کسب و کار الکترونیکی است. کسب و کار الکترونیکی شامل ایجاد استراتژی هایی برای اداره شرکتهای مبتنی بر اینترنت، ایجاد زنجیره های عرضه منسجم، همکاری با شریکان به طور الکترونیکی برای هماهنگی بین طراحی و تولید، شناسایی نوعی متفاوت از رهبر برای اداره کسب و کار مجازی، چالش پیداکردن افراد ماهر برای ساخت و به کارانداختن اینترانت ها و سایت های وب و پشتیبانی از آنهاست. کسب و کار الکترونیکی، شامل خلق بازارهای جدید، یافتن مشتریان جدید و در کنار این موارد تلاش برای دسترسی به ترکیب بهینه ای از کامپیوتر، وب وکاربردهاست.
 یک کسب و کار الکترونیکی، اینترنت و اینترانت های درونی را برای گشودن کانال های ارتباطاتی یک سازمان استفاده می کند، و این امکان را فراهم می آورد که اطلاعات، منسجم و توزیع شوند و به مشتریان، تولیدکنندگان، کارکنان و دیگران اجازه می دهد تا با سازمان بــه طور زنده ارتباط برقرار کنند.
لازم است تا درباره درجه دخیل بودن کسب و کار الکترونیکی در یک سازمان بیندیشیم. سازمانهایی نظیر آمازون دات.کام، ای ترد (E.TRADEE) و پتسمارت (PETSMART) و نظایر آن، ده ســــال قبل وجود نداشتند. آنها به طورکلی انقلاب اینترنت را ایجاد کرده اند. مشتریانشان هرگز به طور فیزیکی در فروشگاههایشان قدم نمی زنند هرگز کارمندی را نمی بینند. اینها نمونه هایی از سازمانهای کاملاً اینترنتی هستند. تنها منبع درآمد آنها، مبتنی بر تعاملات اینترنتی است.
 یک کاربرد فزاینده از کسب و کار الکترونیکی که توجه رسانه ها را خیلی جلب نکرده است، استفاده از اینترنت، صرفاً برای اداره یک سازمان درحال فعالیت است. درواقع میلیونها سازمان وجود دارند که کالایی را تحت اینترنت نمی فروشند اما کــــــاربردهای کسب و کار الکترونیکی را برای بهبود ارتباطات با سهامداران داخلی و خارجی و انجام بهتر فعالیتهای کسب وکار سنتی استفاده می کنند. همان طور که مفاهیم رفتار سازمانی به همه سازمانها مربوط است، الکترونیکی شدن نیز صرفاً ویژگی سازمانهای غیرانتفاعی نیست. بنابراین، در اینجا ما از واژه سازمان الکترونیکی استفاده می کنیم که صرفاً مختص سازمانهای غیرانتفاعی نیست بلکه همه سازمـــــانها را در برمی گیرد. در اینجا سوال این است که چه چیزی درباره سازمانهای الکترونیکی منحصر به فرد است؟ قبل از اینکه بتوانیم درباره سازمانهای الکترونیکی و اینکه چطور آنها بر مباحث رفتار سازمانی تاثیر می گذارند حرفی بزنیم، لازم است، مطالبی که درباره سازمانهای الکترونیکی منحصربه فرد است را بیان کنیم. این مطالب در شش قانون جدید کسب و کار الکترونیکی خلاصه می شوند.
11 – هیچ قانونی وجود ندارد که توسط همه پذیرفته شده باشد. هیچ مدل یا برنامه استراتژیک مشخصی برای کسب و کار الکترونیکی وجود ندارد. کاری که در ماه مارس انجام شده ممکن است در ماه مه، به طورکلی حذف شود. کسب و کار الکترونیکی در ابتدای راه قرار دارد و برنــــــامه ریزان نیازمند تجربه اندوزی هستند.
22 – مزیت به پیشتازان می رسد. به مصداق دنیای واقعی، پرنده ای که اول به طعمه برسد آن را می گیرد. در تجارت الکترونیکی نیز چنین حالتی وجود دارد. اقتصادهای تجارت الکترونیکی با یک حاشیه کوچک و اولیه در بازار می توانند یک مزیت بلندمدت با ارزشی را فراهم آورند. اینترنت مزایای بسیاری را برای عده زیادی از نقش آفرینان در یک بازار فراهم می سازد.
33 – موفقیت به سرعت از دست می رود. هرچقدر سرعت داشته باشید باز به اندازه کافی سریع نیستید. قبلاً «بزرگ، کوچک را می بلعید» اما امروز «سریع، کند را می بلعد». رقابت سازمانها را بلافاصله مواجه با تصمیم گیری سریع، ایجاد محصولات وخدمات جدیددر زمان اعلام شده، حرکت با شتاب به سمت بازارها، و پاسخ به اقدامات رقابتی می کند. نگــرش قدیمی «آماده – هدف – آتش» با «آتش – آماده – هدف» جایگزین می شود.
44 – قیمتها تحت فشار دائمی قرار دارند. هزینه پایین تر ساختار سازمانهای مبتنی بر اینترنت به آنها اجازه می دهد تا محصولاتشان را نسبت به سازمانهای سنتی پایین تر قیمت گذاری کنند. و اینترنت مقایسه خرید فوری را (در سایت های مقایسه – خرید از قبیل «پرایس اسکن دات کام» و «مای سایمون دات کام) فراهم می کند. اینترنت بر سودهای اضافی که به علت کمبود زمان یا اطلاعات لازم برای پیداکردن فروشنده، با پایین ترین قیمت بر مشتـــــریان تحمیل می شود، فشار وارد می کند.
55 – مکان مطرح نیست. در گذشته افرادی را که سازمانها استخدام می کردند، تولیدکنندگان و مشتریان عموماً توسط محیط جغرافیایی تعیین می شدند. برای مثال، سازمانها کارکنان خود را ترغیب می کردند که در نزدیکی محل کار خود زندگی کنند. اکنون کارفرمایان در محلهای دور به بهترین و باهوش ترین افراد دسترسی دارند و افراد با استعداد هرگز مجبور به ترک محل سکونتشان برای تعقیب فرصتهای شغلی به مکانهای خیلی دور نیستند.
66 – اطلاعات منسجم همه چیز است. اینترنت و اینترانت ها روشی را که اطلاعات به درون سازمانها انتقال پیــــدا می کرده اند را تغییر داده اند. سیستم های اطلاعات باز و منسجم، سلسله مـــراتب های سازمانی سنتی را دور می زنند و برای کارمندان و مدیران کار پیگیری پروژه ها را تسهیل، تصمیم گیری درونی را همگانی و سازمانها را به تولیدکنندگان، شریکان و مشتریان متصل می کنند.
 علاوه بر این، شش تفاوت، بایستی آنچه را که تناقض سازمان الکترونیکی نام دارد را مطرح کرد. سازمانهای الکترونیکی همچنین به خاطر اینکه دو فرایند متناقض با هم را در یک زمان به انجـــام می رسانند، منحصر به فرد محسوب می شونـــد. آنها انزوای کارمندان را افزایش می دهند درعین اینکه اجتماع آنها را هم فراهم می کنند. اینترنت انزوای اجتماعی را به وجود می آورد، و این اثرات زیادی بر رفتار کار دارد. اما تعدادی از متخصصان در طراحی اطلاعات و کار استدلال کرده اند که اینترنت همچنین گروههــای افراد هم فکر و هم سلیقه را ایجاد می کند(3). اینترنت شبکه های اجتماعی را با شکستن مـــوانع سازمانی و جغرافیایی ساخت دهی مجدد می کند. اینترنت به کارمندان اجازه می دهد تا به سهولت با دیگران در سازمانشان و خارج از آن همکاری کنند. برای مثال، تصمیمات اخیر توسط شرکتهای «فورد موتورکو» و «دلتاایرلاین» این بوده است که به کارکنانشان کامپیوترهایی ارائه کنند که بتوانند با یک حق عضویت به اینترنت دسترسی پیدا کرده به طوری که توانایی اشان را برای ارتباط با همدیگر افزایش داده و احساس همکاری را بین آنان تسهیل کند و مدیریت نیز بتواند به آسانی با آنان ارتباط برقرار سازد. البته این امر همچنین باعث می شود که کارکنان آسانتر شکایــــــات را با هم درمیان گذاشته به گونه ای که بتوانند به طور گروهی در مقابل مدیریت متحد شوند.

اثرات سازمانهای الکترونیکی بر کارمندان
اثرات سازمانهای الکترونیکی بر کارمندان چیست؟ اگر شما اطلاعاتی را درباره کارکنان سازمانهای الکترونیکی می خواهید بهتر است که کتاب «بندگان شبکه» را مطالعه کنید(44). نویسندگان این کتاب خاطرنشان می کنند که اکثر میلیونها کارگر در سازمانهای الکترونیکی درحال بندگی در فروشگاههای طاقت فرسای الکترونیکی با ساعات کار طولانی و با فشارهای بالا و امنیت شغلی کم هستند.

سازمانهای الکترونیکی و مباحث رفتار سازمانی:
 خوب اجازه دهید بر مسائل خاص متمرکز شویم. اینکه چطور سازمانهای الکترونیکی جدید بر مباحث رفتار سازمانی از قبیل رهبری، انگیزش و ارتباطات تاثیر می گذارند؟

رهبری الکترونیکی:
 آیا رهبری در یک سازمان الکترونیکی متفاوت از یک سازمان سنتی است؟ مدیران سازمانهای الکترونیکی که در هر دوی این سازمانها کار کرده اند، این تفاوت را تائید می کنند. آنهـــــا قائل به چهار تفاوت می شوند. تصمیم گیریهـــای سریع، وجود چشم اندازی از آینده، انعطاف پذیری و توانایی برای تامین انتظارات بالا.

تصمیم گیریهای سریع:
 مدیران در همه سازمانها، هرگز تمام اطلاعــاتی را ندارند که هنگام تصمیم گیری لازم دارند. اما مسئله در سازمانهای الکترونیکی جدی تر است. جهان درحال حرکت سریع و رقابت شدید است. رهبران در سازمــــانهای الکترونیکی خود را به عنوان دوندگانی می بینند که از همقطارانشان در سازمانهای غیرالکترونیکی فاصله زیادی دارند. آنها مکرراً واژه عصر اینترنت را مطرح می کنند – که اشاره به یک محیط کاری پرشتاب دارد. رهبران سازمان الکترونیکی امروزه بـــــرای تصمیم گیری مجبورند از جمع آوری اطلاعات ازطریق روشهای سنتی بپرهیزند. در عصر اینترنت این کار غیرقابل انجام است.

تمرکز بر آینده نگری:
 بنیانگذار شرکت «پرایس لاین دات کام» می گوید مسائل امروزی را فراموش کنید: شما به مرحله ای رسیده اید که بایستی دائماً بر ایجاد مسائل آینده متمرکز شوید. این مستلزم رهبری مبتنی بر چشم انداز و یک درک عمیق است از اینکه چطور فناوری، درحال تغییر شغل رهبر است. بهترین رهبران یک نقشه ذهنی از صنعت، فرصتها و ضعفها ترسیم می کنند و آنها این نقشه ذهنی را دائماً بررسی می کنند.
 رهبری مبتنی بر چشم انداز بی تردید در هر سازمانـــی مهم است. اما در یک محیط پرجنب و جوش افراد نیاز بیشتری به چنین رهبرانی دارند. قوانین و سیاستها و رویه هایی که، سازمانهای سنتی تر را ترسیم می کنند جهت را به کارمندان نشان داده و عدم اطمینان را برای آنها کاهش می دهند، این چنین دستورالعملهای رسمی شده ای معمولاً در سازمانهای الکترونیکی وجود ندارند. بنابراین، وظیفه مدیران الکترونیکی این خواهدبود که ازطریق چشم اندازشان، جهت حرکت را ارائه دهند.

حفظ انعطاف پذیری:
 رهبران الکترونیکی نیاز به انعطاف پذیری بالایی دارند. آنها مجبورند تا با فراز و نشیبهای سازگاری داشته و زمانی که متوجه می شوند که کار بـــــه درستی انجام نمی شود، سازمانشان را تغییر جهت بدهند. آنها مجبور هستند تا تجربه اندوزی را تشویق کنند.

چیره شدن بر انتظارات بالا:
 سرانجام رهبران الکترونیکی در یک دنیایی با انتظارات بالا زندگی می کنند. سرمایه گذاران خصوصاً در شرکتهای «دات کــام» انتظار رشد سریع سرمایه اشان را دارند و زمانی که یک کسب و کار الکترونیکی عمومی می شود به طور شگفت انگیزی انتظارات بالای بازار، به رهبران برای انجـــــــام تعهدات فشار زیادی وارد می آورند. بازار براساس انتظارات و نه واقعیات شکل می گیرد.

ساختار الکترونیکی:
 تئوری اقتضائی را فراموش کنید. سازمانهای الکترونیکی منحصراً به ساختارهای ارگانیک متکی هستند. آنها نیاز شدید به ارتباطات عمـــودی، افقی، مورب، تیم های فراسلسله مراتبی و وظیفه ای و رسمیت پایین برای کسب انعطاف پذیری و آزادی عمل دارند. سازمانهای الکترونیکی مبتنی بر ساختارهای تیمی هستند که حول پروژه ها طراحی می شوند. این چه مفهومی برای کارمندان دارد؟ افراد درگذشته نیاز به ساختاری داشتند که به طور کلیشه ای توسط شرحهای شغل، قوانین و رویه ها و میل سرپرستان موجود تعیین می شد که این نوع ساختار در سازمانهای الکترونیکی دوامی ندارد. این سازمانها نیاز به کارمندانی دارند، که تحمل ابهام را داشته و بتوانند در آشوب رشد کرده و مهارتهای تیمی قوی را دارا باشند.

تصمیم گیری:
 در این مـــــورد می توان دو پیش بینی را ارائه کرد. اول مدل های تصمیم گیری فردی احتمالاً به طور فزاینده ای برای این سازمانها منسوخ می شوند. سازمانهای الکترونیکی گروههای مبتنی بر تیم هستند به همین خاطر مدل های تصمیم گیری گروهی مناسب تر هستند.
 دوم مدل های تصمیم گیری تحلیلی و مبتنی بر تفکر که بر ادبیات مدیریت استراتژیک تسلط دارند – بــــا مدل های فعال جایگزین می شوند. هیچ مدل کسب و کار باثباتی برای سازمانهای الکترونیکی وجود ندارد. موفقیتها برای شرکتهایی است که به تجربه اندوزی بها می دهند و آنهایی که آزمایش وخطا را به کار برده و قادرنــــــد به سرعت اطلاعات را جمع آوری و جذب کنند و کسانی که شکست را می پذیرند و از آن درس می گیرند.

انتخاب کارمند:
 امروزه استخدام افراد خوب، خصوصاً برای سازمانهای الکترونیکی یک چالش محسوب می شود. این سازمانها نیاز به گروهی خاص از افراد دارند که بایستی توانایی این را داشته باشند تا بتوانند در فرهنگهای دشوار شرکتهای الکترونیکی باقی بمانند. به علاوه تعداد افرادی که می توانند کسب وکار الکترونیکی را درک کنند کم است و به همین خاطر این افراد می توانند هر کجایی بروند که تمایل دارند. سرانجام رشد سریع، نیاز به استخدام انبوه را موجب می شود. بنابراین، تامین متقاضیان شایسته، محدود شده است. اکثر شرکتهای کسب و کار الکترونیکی یک روش تهــاجمی را برای استخدام افراد به کار می گیرند. آنها مدیران ارشد را بیش از شرکتهای سنتـــی درگیر این مسئله می کنند و به طور فعال تری متقاضیان با صلاحیت را جستجو می کنند. زمانی که متقاضیان شناسایی می شوند، سازمانهای الکترونیکی نیاز دارند تا به دقت کاندیداهای نهایی را برای حصول اطمینان از سازگاری مناسب با فرهنگ سازمان بررسی کنند. سازمانهای الکترونیکی تابع خصوصیات فرهنگی مشترکی از قبیل محیط کاری غیررسمی، روحیه تیمی، فشارهای شدید برای تکمیل سریع و به موقع پروژه ها و توانایی کار 7-24 (24 ساعت روز، 7 روز هفته) هستند. ابزارهای انتخاب از قبیل آزمونها، مصاحبه ها و معرفی نامه ها بایستی افرادی را که نمی توانند در تیم موثر بوده و بر ابهام و استرس غلبه کنند را شناسایی کنند.

جامعه پذیری:
 زمانی که کارمندان جدید استخدام می شوند، لازم است تا نسبت به کسب وکار الکترونیکی اجتماعی شوند. این مرحله تغییر برای کارمندان جدید ایجاد چالش می کند، چرا که آنها تازه وارد، با تجربه کاری محدود و درک پایین از فعالیت کسب و کار الکترونیکی هستند. این شکل حتی برای افرادی که در سطح مدیریتی نیز به کارگرفته می شوند نیز وجود دارد. اگرچه این افراد از تجربه کاری بالا برخوردارند، لیکن چون از محیطهای کاری سنتی آمده اند، بنابراین، مدتی طول می کشد تا با حال و هوای سازمانهای الکترونیکی سازگار شوند.

زمانی که استخدام صورت گرفت کسب و کارهای الکترونیکی مواجه با وظیفه نگهداری کارمندان شایسته می شوند. همان طوری که قبلاً ذکر کردیم، این برای سازمانهای الکترونیکی یک چالش محسوب می شود، چرا که تقاضا برای این نوع از افراد زیاد است. این افراد گزینه های جالب توجهی برای استخدام در سازمانهای دیگر دارند. کارفرمایان سایر شرکتها، احتمالاً به طور تهاجمی سعی در جذب آنها می کنند. ترک شغل خصوصاً به شرکتهای کسب و کار الکترونیکی صدمه می زند، به خاطر اینکه آنها شدیداً متکی به تیم ها هستند. تیم ها زمانی که از افراد با تجربه کاری مشابه، برخوردار باشند موثرتر هستند. پتانسیل برای دریافتهای ناعادلانه بین کارمندان در سازمانهای مبتنی بر اینترنت خیلی شدید است. برای دستیابی به کارمندان با مهارتهای کمیاب، خصوصاً طراحان و مهندسان نرم افزار، شرکتها مجبور به ارائه پاداشهای منعطف و حق انتخاب سهام و حقوقهای بالا هستند. کارمندان دیگر، بسیار کمتر این نوع رفتار خاص را می بینند. این، پتانسیل لازم را برای سرکوب انگیزش کسانی که احساس می کنند با آنها به طور ناعادلانه رفتار شده است فراهم می کند. در اینجا مسائل بالقوه انگیزش را ذکـــــر می کنیم که از مقایسه های درون سازمانی به وجود می آیند. زمانی که شما می بینید افراد، باتجربه، سن و توانائیهای مشابه شما مبالغ هنگفتی بابت کارشان در یک سازمــــان مبتنی بر اینترنت می گیرند درحالی که شما دریافت کمی دارید چه احساسی دارید؟ این رفتار ناعادلانه، به روحیه پایین بعضی از کارکنان منجر می شود. همچنین این رفتار ناعادلانه می تواند به نیروی کار ناراضی منجر شود که احساس می کند از حقوق خود محروم شده است.
 بنابراین، سازمانهای الکترونیکی برای انگیزش کارکنان و حداقل کردن ترک خدمت آنان چه می توانند، انجام دهند؟ جواب این است که پروژه های چالشی برای آنها ارائه تا بر روی آن کار کنند، به کارکنان آزادی عمل بدهند تا تصمیم گیری کنند، حمایت لازم را برای موفقیت تیم ها انجام دهند، برنامه های حقوق و دستمزد جذابی ایجاد کنند که به وفاداری پاداش می دهند.

ارتباطات:
 سازمانهای الکترونیکی نه تنها به کارکنانشان اجازه داده، بلکه آنها را تشویق به ارتباط مستقیم و بدون کانال های ارتباطی با یکدیگر می کنند. کارکنان می توانند فوراً هر وقت با هرکس و هر کجا ارتباط برقرار کنند. این سیستم ارتباطات باز، سلسله مراتبهای اختیار سنتی را نادیده می گیرد و مفاهیم ارتبــاطات میان فردی از قبیل اختلاف بین شبکه های رسمی و غیررسمی، ارتباطات غیرکلامی و غربال کردن را از بین می برند. جنبه منفی این شبکه ارتباطات باز بار اضافی ارتباطات است. ایــــــن اختلالات ارتباطی بی شمار امروزی وقت ارزشمنــد کارگران را می گیرد و ممکن است توانایی آنان را برای تمرکز از بین ببرد.

اعتمـــادسازی:
 رفتار سازمانی اخیراً اعتماد را به عنوان یک موضوع اصلی تحقیق کشف کرده است. اگرچه اعتمادسازی در سازمانهای سنتی مهم است، اما آن در سازمانهای الکترونیکی مهمتر است. چرا؟ مطالعات نشان می دهند که اهمیت اعتماد تحت شرایط تغییر و بی ثباتی افزایش می یابد(5). و این واژه ها شاخصه های سازمانهای الکترونیکی هستند. زمانی که قوانین، سیاستها و هنجارهـــا و اعمال سنتی بی ثبات یا نامشخص هستند، افراد متوسل به روابط شخصی برای راهنمایی می شوند. و کیفیت این روابط عمدتاً توسط سطح اعتماد تعیین می شود.

مشروعیت بخشیدن به احساسات:
 موضوع احساسات نیز جدیداً به مباحث اصلی رفتار سازمانی اضافه شده است. احساسات اساساً در حوزه رفتار سازمانی نادیده گرفته شده بودند به خاطر اسطوره عقلانیت و اعتقاد به اینکه احساسات از هر نوعی درکار مخرب است. اصولاً سازمانها به عنوان ابزاری برای اقدامات منطقی نگریسته می شدند و به همین دلیل احساسات هیچ جایی در این دنیای آرمانی منطقی شده نداشتند. البته این باور از روی ناآگاهی بوده است. احساسات قسمتی از زندگی سازمانی هستند. افراد احساساتشان را در بیرون از سازمان نمی گذارند زمانی که آنها سرکار می آیند
 آیا احساسات در سازمانهای الکترونیکی مهمتر از سازمانهای سنتی است؟ ممکن است پاسخ مثبت باشد. سازمانهای الکترونیکی به افراد اجازه می دهند تا با همدیگر در مکانها و زمانهای متفاوت کـــار کنند. این موضوع منزوی سازی اجتماعی را ایجاد می کند. به علاوه تغییر سریع و بی ثباتی شاخص سازمانهای الکترونیکی است. این شرایط نیاز به اجتماع بین کارمندان و پیوندهای احساساتی قوی را به وجود می آورد. افراد نیاز دارندکه به طور باز احساسات را با همکاران تسهیم کنند. درحالی که سازمانهای سنتی ممکن است با تشویق کارکنان به غلبه بر احساساتشان موثرتر عمل کنند، سازمانهای الکترونیکی ممکن است زمانی کاراتر باشند که کارکنان برای بیان احساساتشان، احساس آزادی کنند.

طراحــی کار:
اینترنت به عنوان قسمتی از چشم اندازگسترده تر شبکه های ارتباطاتی به شکل دهی مجدد محیط کار و طراحی مجدد شغل کمک می کند.
 اینترنت نقل و انتقال از راه دور را آسانتر کرده است. این امر به میلیونها کارگر اجازه می دهد تا مشاوران کارگزار آزادی باشند که در پروژه های مجازی بدون حتی قدم گذاشتن در محیط فیزیکی سازمان کار کنند. اما این چیز مثبتی است که در رابطه با سازمانهای الکترونیکی مطرح است. اما جنبه منفی سازمانهای الکترونیکی درمورد طراحی کار عبارتند از: ساعتهای طولانی و بیرحمانه کار، دسترسی به اینترنت به عنوان یک اتلاف کننده وقت کارمند و مسئولیتهای فیزیکی مربوط به کار طولانی با کامپیوتر. ما قبلاً به ساعتهای طولانی کار اشاره کردیم که نوعاً سازمانهای الکترونیکی از کارکنانشان می خواهند، با وجود این، بعضی کارکنان در 12 ساعت کار روزانه، یا 6 و 7 روز هفته موفق هستند، اما اکثراً این گونه نیستند و برای چنین افرادی این برنامه های کاری فشرده موجب تحلیل توانشان می شود و کارکنـــان خسته، مضطرب و دارای استرس می شوند. این امر می تواند سلامتی و بهره وری کارمندان را تحلیل برده و نهایتاً به ناکارآمد شدن آنها بینجامد.
 به علاوه بسیاری از کارکنان کامپیوترهایی دارند که به اینترنت متصل است و موجب اتلاف زمان کار می شود. کارکنان درحال جستجو دراینترنت، گپ زنی با دوستان، گفتگوهای خودمانی در اتاقهای گپ، و رفتارهای دیگری هستندکه بهره وری را کاهش می دهند. برای مثال مطالعات نشان می دهد که به طور متوسط کارمندی که به اینترنت دسترسی دارد 90 دقیقه در روز را صرف جستجو دراینترنت می کند. کارکنانیکه تمام روزشان را در نشستن جلوی کامپیوتر سپری می کنند نسبت به شماری از پیامدهای منفی آسیب پذیر هستند (6) برای مثال کاربران کامپیوتـــــــری که نزدیک مانیتورهایشان می نشینند، خستگی و ضعیف شدن چشمانشان را موجب می شوند.

توازن کار – خانواده:
داستان مشهوری در شرکت مایکروسافت وجود دارد و آن این است که در ساعت 88 شب زمانی که برنامه ریز جوان در حال قدم زدن در راهرو بود به بیل گیتس رسید. «گیتس» از او پرسید کجا می روی، مرد جوان پاسخ داد، زمان رفتن به خانه است. من 12 ساعت مشغول کار بودم. بیل گیتس با تعجب گفت آه فقط نصف روز کار می کنی؟
تعداد زیادی از کارکنان 12 ساعت را در یک روز به کار اختصاص می دهند. و 6 و 77 روز هفته را کار می کنند. سازمانها با فناوری پیشرفته تر، خصوصاً سازمانهای مبتنی بر اینترنت، درحال گسترش فرهنگهای دائم الکار (WORKAHOLIC) هستند. افزایش توانایی فناوری در جدایی خطوط کار و خانواده و افزایش بی رویه در زوجهای دوشغله، بحران بالقوه ای را ایجــاد می کند.
 افراد به طور فزاینده ای درمی یابند که کار به زندگی شخصی شان لطمه می زند. و بسیاری این شیوه زندگی را زیر سوال می برند. توازن بین زندگی کاری و زندگی شخصی احتمالاً مهمترین بحث در دهه آینده باشد.
 اخلاقیات و زندگی خصوصی: نظارت الکترونیکی کارکنان توسط کارفرمایان، موجب تقابل خواست کارفرمایان به کنترل، و میل کارکنان به حفظ حریم شخصی خود شده است.نرم افزار پیچیده ای که این نظارت را انجام می دهد، تنها این مشکل اخلاقی را افزوده که چه اندازه یک سازمان بایستی رفتارکارکنانی که کارشان را به وسیله رایانه انجام می دهند را نظارت کند (7).
 کارفرمایان دلیل آورده اند که آنها نیاز به این کنترل ها دارند. این کنترل ها به آنها اجازه می دهد تا مطمئن شوند که کارکنانشان درحال اتلاف وقت و یا انتشار اسرار سازمان نیستند و اینکه آنها بتوانند سازمان را در مقابل کارکنانی که ممکن است، محیط نامساعدی را برای زنان یا اعضای گروههای اقلیت به وجود آورند، محافظت کنند.

 


:: برچسب‌ها: گواهینامه ايزو 9001 , مشاوره ایزو 9001 , اخذ گواهینامه ایزو , ,
:: بازدید از این مطلب : 39
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مشاور:همیشه قرارداد ببندید!مجموعه ایده تا اجرا

 

در این بخش درس هایی فراگیر که با تجربه و ممارست زیاد به دست آمده اند تشریح می شوند. این درس ها مجموعه ای از ایده ها برای ساختن کسب و کار می باشند. آگاهی از این نکات مهم می تواند قبل از انحرافات اساسی به کمک شما بیاید.

شما بیشتر از آنچه که فکر می کنید پول لازم دارید! مقدار سرمایه ای که برای شروع نیاز دارید یک مساله حیاتی است. بیشتر اوقات هزینه های بیشتر از آن چیزی است که برایش برنامه ریزی نموده اید. برنامه های طبق روال پیش می رود و برخی امورات به عقب می افتد. لازم است که توانایی مالی پوشش مواقع بحرانی را داشته باشید. سرمایه ای به عنوان پشتیبان داشته باشید. در هنگام شروع لازم نیست بر روی تمام منابع مالی خود شرط بندی کنید. شما برای تامین سرمایه می توانید از دایی ثروتمند خود و یا سرمایه گذاران فرشته بهره بگیرید اما توجه داشته باشید به ازای هر جذب سرمایه ارزش سهم شما کاهش می یابد. بیزنس خود را به گونه ای طراحی کنید که زود به پول برسد. یعنی مانند شرکت های بزرگ که برنامه های طولانی مدت برای بازدهی مالی دارند رفتار نکنید. شما شرکت کوچکی هستید و لازم است سریع به درآمد برسید. برای آن برنامه ریزی ۶ ماهه لازم دارید.

همیشه قرارداد ببندید : هنگامی که جوان و پر انرژی هستید یک استارتاپ را تشکیل می دهید و بر اساس تعهدی که بین دوستان هم تیمی خود دارید کار را جلو می برید. در ابتدا همه چیز بر اساس دوستی و احساسات مثبت بنا نهاده شده است. این زمانی است که کار ساختار مشخصی پیدا نکرده است. اما به مرور که کارها جلو می رود و پیشرفت یا حتی ورشکستگی حاصل می شود انسان ها هم ممکن است تغییر کنند. این به دلیل تغییراتی است که در شرایط به وجود آمده است. در واقع هر انسانی بستگی به روحیات و احساسات و منطق و درک خود ممکن است در شرایط مختلف به صورت های مختلفی ظاهر شود. سو تفاهم مساله ای است که بسیار در کارهای تیمی به وجود می آید.
 شما کار خود را در یک شرایط امیدوارانه و پر از انرژی مثبت شروع میکنید. اما هیچ تضمینی وجود ندارد که بهترین دوستی ها هم در شرایط چالشی دچار اختلال نشود. این بر میگردد به مسائل روانشانسی انسان ها و وابستگی آن به متغیرهای زیادی که در گذشته و حال انسان وجود داشته است. بسیاری از این متغیر ها خارج از کنترل می باشند.

لذا اکیدا توصیه می شود برای حالت های بغرنج برنامه ریزی و پیش بینی نمایید و از هم اکنون آنها را به صورت توافقاتی روی کاغذ بیاورید. خصوصا مسائل مالی باید روشن و شفاف باشد. توافقات خود با افراد تیم را مکتوب سازید. نقش ها – مسئولیت ها – مالکیت ها و جزییات مالی را مشخص و مکتوب نمایید. مکانیزمی برای حفاظت از خود و افراد تیم درست نمایید. به یاد داشته باشید پول خیلی چیز ها را تغییر می دهد. اگر این ها را روشن نمایید آنگاه هر فرد حدود انتظارات و اختیارات و مسئولیت های خود را خواهد دانست و راحت تر با واقعیت کنار خواهد آمد. قرارداد مکتوب خصوصا به افرادی که نقش آنها نامحسوس و مبهم است انگیزه زیادی می دهد.

به یاد داشته باشید که اکثر انسان ها خود را صاحب نقشی مهم در کسب و کار می بینند. در واقع انسان تمایل دارد نقش محوری در هر کاری را به خود دهد. این را حداقل در تخیل خود بازسازی خواهد نمود. و ممکن است انتظارات خود را از دنیای واقعی هم بر اساس تخیل خود بنا سازد. از طرفی هیچ کس مایل نیست که خود را نقد نموده و تقصیر را بر دوش خود گذارد. بنابراین تجربه افراد پیش کسوت ایجاب می کند که همه چیز بر اساس قرارداد مکتوب پیش برود.

حواستان به مالکیت فکری باشد : ممکن است حتی استفاده از یک عکس ساده در وب سایت شما منجر به نقض مالکیت فکری شود!
پول را کنترل کنید : هیچگاه بر روی یک مشتری خاص تکیه نکنید. همینطور تمام پولهایتان را در یک حساب بانکی نگذارید. بر روی یک حساب بانکی خاص تکیه نکنید.
برای رسیدن به بهترین ها امیدواری باشید اما برای بدترین ها برنامه ریزی کنید : این یک استراتژی منطقی است. تمامی حالات و پیش آمدهای ممکن را پیش بینی  کرده و برای آن برنامه ریزی کنید. اعم از اینکه یک ریال هم درآمد نداشته باشید و یا فروش خوبی داشته باشید. سعی کنید با دیدگاه بدبینانه و موشکافانه پیش آمدهای ممکن را حدس بزنید. از عدم امضای مجوز توسط یک مقام دولتی تا دلایل و برهان(منطقی و غیرمنطقی) که پشت آن است.
 این فقط یک پیش بینی احتیاطی نیست. در واقع زمانی که شما خود را در دنیای واقعی تصور می کنید و سعی می کنید تمام حالات پیش آمده را حدس بزنید آنگاه به مرور این مهارت را پیدا خواهید کرد که بهترین پیش بینی ها را انجام دهید. پیش بینی های خود با پیش آمدهای واقعی را سنجیده و مهارت تشخیص تان بالا می رود. کم کم مشکلات اولویت دار و گلوگاهی را تشخیص داده و برای ان نیروی بیشتری صرف می کنید.

نکته بومی : به جرات می توان گفت که تعریف کسب و کار پیش بینی هایی است که برای وقوع محتمل آن برنامه ریزی شده است.

شبکه بسازید! از تنهایی بپرهیزید! ایزوله نباشید! در هنگام شروع کار منابع مختلفی از قبیل تولید کنندگان و تامین کنندگان مختلفی در اطراف ما قرار دارند. استارتاپی که بتواند ارتباط شبکه ای با منابع اطراف خود برقرار کند موفق تر است. این یعنی یکپارچه سازی خود با منابع اطراف اعم از تولید کنندگان یا تامین کنندگان.
 در اطراف ما پتانسیل ها و نیروهای مختلفی وجود دارند. ایده پرداز موفق می تواند هم افزایی مثبتی با پتانسیل های اطراف خود برقرار نماید که باعث نفع طرفین باشد. مهارت یکپارچه سازی و شبکه سازی با منابع اطراف نیاز به مهات هایی دارد که قابل اکتساب می باشد.

برای اینکه تصور روشنتری از شبکه سازی ایجاد شود می توان به مفهوم backlink یا ارتباط دوطرف اشاره نمود که در سیستم وبلاگ نویسی ورد پرس وجود دارد. در ان اگر در متن خود به متنی دیگر اشاره داشته باشیم آنگاه در متن مقصد نیز یک لینک برگشتی به متن مبدا ایجاد خواهد نمود که در صورت تایید مدیر سایت آنگاه دو مطلب به یکدیگر اشاره خواهند نمود. این کمک زیادی به شبکه سازی وبلاگ ها و تقویت ارتباطات خواهد نمود.این ها به عنوان ابزاری شتابدهنده در توسعه سیستم ها عمل خواهند نمود.

مثال بومی : سایت خاطره نویسی آنلاین ۳۱ شب موفق است یا پایگاه املاک و مستغلات ایران فایل؟ با توجه شرایط بومی کشور کدام مدل جواب می دهد؟ ۱- مدل کاملا مبتنی بر وب یا ۲- مدل نیمه حضوری؟ کدامیک توانسته اند ارتباط شبکه ای با منابع اطراف خود برقرار کنند؟

سوال : آیا پروژه کامپیوتر ملی توانست به جایگاه خود برسد؟ آیا خط تولید آن توانست ارتباط شبکه ای با تولید کنندگان و تامین کنندگان مختلف برقرار کند؟

سوال : آیا پروژه سیستم عامل ملی توانست به جایگاه خود برسد؟

مهارت حسابداری خود را تقویت کنید. با اعداد و ارقام بیشتر آشنا شوید. ماشین حساب جیبی همراه خود داشته باشید. سعی کنید هر هزینه و سودی را محاسبه نمایید. انواع هزینه های شروع و ادامه کسب و کار را شناسایی کنید. بسیاری از این هزینه ها پنهان هستند. نیاز به مهارت و تجربه در برآورد آنها دارد. مصاحبه با کارآفرینان تازه کار نشان داده که برآورد درستی از هزینه ها ندارند. آنها خیلی خوشبینانه به موضوع نگاه میکنند. هنگامی که از انها سوال می شود که چقدر سرمایه نیاز دارند؟ هیچکدام نمی توانند عدد تقریبی را اعلام کنند. برای همین موفق به جذب سرمایه لازم هم نخواهند شد. بزرگترین هزینه پنهانی که در شروع کسب و کار (خصوصا کسب و کار اینترنتی) باید دیده شود همانا زمان است. این ها برآورد شما را تصحیح خواهد نمود. آنگاه تصور درستی از سرمایه مورد نیاز پیدا خواهید نمود و قائدتا در مذاکره با سرمایه گذار موفق تر خواهید بود.
 مهارت تخمین به سود هم برمی گردد. اگر هزینه ها را خوب نبینیم آنگاه تصور خوشبینانه ای از سود خواهیم داشت. این باعث می شود که دست و دلباز شده و مبالغی را که به ظاهر سود هستند به راحتی هدر دهیم.

آیا می توانید سرمایه گذار را قانع کنید؟ برای شروع کار توصیه نمی شود از سرمایه گذار استفاده نمایید. اما باید همیشه این آمادگی را داشته باشید که ایده خود را برای یک شخص سوم که نقش فرضی سرمایه گذار را دارد تشریح کنید. باید ایده شما حتی اگر نیاز به سرمایه هم نداشته باشد بتواند به صورت فرضی یک سرمایه گذار سخت گیر را راضی کند. توصیف شما باید متقاعد کننده و جذاب باشد. بر روی آن تمرین کنید. انواع بوم های مختلف طراحی شده است که شما بتوانید ایده خود را بر روی آن بنویسید و ابعاد مختلف آنرا توضیح دهید. زمانی که سعی می کنید آنچه را در ذهن دارید به روی کاغذ بیاورید قسمت های جدیدی از مغز شما به کمک می آیند و سعی می کنند به ذهن شما رنگ واقعیت بدهند. از لغات بهترین استفاده را ببرید و ایده خود را بنویسید.
 ممکن است نوشته شما خیلی کمتر از آنچه در آید که در ذهن خود داشته اید. این یک ضعف است. ایده ای می تواند موفق شود که غنای خود را در نوشته های مکتوب هم نشان دهد.آنگاه می توانید بر روی آن چانه زنی کنید و آنرا بهتر و غنی تر سازید.حتی اگر این کار را یک نفره انجام می دهید.



:: برچسب‌ها: مشاوره ایزو , اخذ گواهینامه ایزو , ایزو 9001 , ,
:: بازدید از این مطلب : 37
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مشاور:خود را مجبور به ابداع نکنید!

۲۸ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۰:۰۶
چیا چاره خواه
مجموعه ایده تا اجرا
بخش هفدهم از مجموعه ۱۷۷ گانه “ایده تا اجر” – تاریخ انتشار : هر هفته روزهای شنبه

در این بخش درس هایی فراگیر که با تجربه و ممارست زیاد به دست آمده اند تشریح می شوند. این درس ها مجموعه ای از ایده ها برای ساختن کسب و کار می باشند. آگاهی از این نکات مهم م یتواند قبل از انحرافات اساسی به کمک شما بیاید.

خود را مجبور به ابداع نکنید : به فکر این نباشید که لزوما ایده بسیار بکر و جدیدی یافت کنید که تاکنون به ذهن کسی نرسیده است. بسیاری از کسب و کار های موفق لزوما ایده بدیعی نبوده اند بلکه آنها همان ایده های گذشتگان را به شیوه ای جدید و نوآورانه اجرا نموده اند.
 مدام در تکاپو باشید : همیشه احتمال این را بدهید که ممکن است راه بهتری وجود داشته باشد. لذا درب های یادگیری را بر روی خود نبندید. از کوچکترین فرصت ها برای یادگیری استفاده نمایید. این می توانید صحبت یا نظر کوتاه یک مشتری باشد تا نوشته یک وبلاگ. اگر ذهن جستجوگر خود را پرورش دهید آنگاه اطلاعات مفید اطراف خود را به سرعت می توانید تشخیص دهید و بهره برداری کنید. همیشه سوالاتی در ذهن داشته باشیبد و از فرصتی برای بیان آنها استفاده نمایید.
پول به سختی به دست می آید :  خود را جای مشتری بگذارید و ببینید که در چه صورتی حاضر است پولی را که به سختی به دست آورده به شما بدهد تا خدمات یا محصولی دریافت نماید. باید او را متقاعد کنید که کدام نیاز مهم یا مشکل را می خواهید حل کنید. مسلما باید ارزش افزوده قابل قبولی ارائه دهید.
به روابط برد-برد بیاندیشید :  این اولین اصل در کسب و کار است. تمرین کنید تا بتوانید نیروهای اطراف را تشخیص دهید و کسب وکار خود را با آنها همراستا سازید. این نیروها طیف وسیعی دارند. از نیروی خلاقیت پرسنل گرفته تا میل به رشد فردی. رابطه ای برقرار کنید که به نفع دوطرف باشد.
 تولید انبوه در مقابل تولید سفارشی : مهم است که بدانیم چقدر سفارشی عمل می کنیم و چقدر دیدگاه تولید انبوه داریم. اصولا زمانی که مشغول ایجاد یک محصول خاص برای یک شخص یا سازمان خاص می باشیم نمی شود نام آن را کارآفرینی یا استارتاپ گذاشت. در واقع استارتاپ با دیدگاه تولید انبوه و همه گیر شکل می گیرد. این هشدار خصوصا برای شرکت های نرم افزاری که مشغول ایجاد برنامه های سفارشی برای مشتریان می باشند قابل توجه است. سفارشی سازی در تمام دنیا هزینه های بسیار سنگینی دربردارد.”انبوه اندیشی” مهارت مورد نیاز کارآفرین تازه کار می باشد.
 تمرین برای انبوه اندیشی : استارتاپ های ومبتنی بر نرم افزار عموما بر اساس هزینه های پایین شکل می گیرند.در حالیکه درمرحله تولید انبوه نیاز های به سرمایه های هنگفت همانند سایر صنایع می باشد. این مرحله ای است که از دید نهان می ماند. برای اینکه کارآفرینانی که در محیط فناوری اطلاعات کار می کنند دیدگاه بهتری نسبت به الزامات و هزینه های تولید انبوه در صنعت داشته باشند توصیه می شود طرح های تیپ صنایع مختلف را مطالعه نمایند. با همانند سازی آن هزینه ها می توان به اهمیت تولید انبوه و الزامات آن واقف شد. سایت سازمان شهرک های صنعتی حاوی طرح های مختلف تیپ صنعتی می باشد :

بدیهی است که موفقیت در استارتاپ های مبتنی بر فناوری اطلاعات نیز به سرمایه های مشابه با سایر صنایع نیاز خواهند داشت.

همچنین با مراجعه به شهرک های صنعتی اطراف شهر خود می توان دیدگاه واقعی تری نسبت به صنایع و تولید انبوه پیدا کرد

نکته بسیار مهم مورد تولید انبوه : جمع قابل توجهی از تازه کارها به سمت بیزنس های مشاوره می روند. برای شروع یک استارتاپ گاهی می توان از یک شرکت مشاوره شروع کردو در خلال ارائه خدمات می توان به مرور صاحب محصولی شد و نهایتا از شرکت خدماتی به شرکت محصولی تبدیل شویم. اما باید توجه داشت که شرکت مشاوره یک استارتاپ نیست. برای اینکه استارتاپ شویم باید شرکت ما محصول-محور باشد نه خدمت-محور. این به معنی لزوم تولید محصول فیزیکی نیست. منظور این است که استارتاپ باید محصولی داشته باشد که بتواند به تعداد زیادی مشتری بفروشد نه اینکه یک خدمت سفارشی برای مشتری خاصی انجام دهد. برای اینکه یک استارتاپ باشید شما باید مانند گروه موسیقی کار کنید که کپی آلبومش را به تعداد نامحدودی می فروشد نه اینکه اجرا کننده مراسم در جشنها و عروسی ها باشید. برای همین ممکن است کسب و کارهای زیادی در اطراف خود ببینیم اما همه آنها استارتاپ نیستند. چراکه قابلیت و استعداد گسترش را در خود رشد نداده اند.

تخمین هایتان را دقیقتر کنید : تجربه عملی نشان داده است که در کشور تخمین های اولیه با واقعیت حدود ۳۰ درصد تفاوت دارد. این از خرید مصالح و مواد اولیه گرفته تا برنامه زمانی صدق می کند. خیلی باید مواظب این مساله بود.
 با پیش بینی های مداوم خود یک گام جلوتر حرکت کنید : به علت تغییر پی در پی قوانین باید همواره قدم های بعدی را پیش بینی کرد و مدام تغییر و تحولات آنها را چک کرد. مانند مورد دفترخانه بانک مسکن.
تغییرات قوانین دولتی را در اقتصاد دولتی به دقت زیر نظر داشته باشید و دنبال تاثیرات مستقیم و خصوصا غیر مستقیم آن بر کسب و کار خود بگردید.
 ساده سازی : کسب و کارهای موفق الگوهای ساده اما کارایی داشته اند. در خلال پیچیدگی های موجود در فرایندها و فعالیت های کاری، می توان الگوهای مشترک و ساده ای پیدا نمود. تشخیص سادگی نیاز به مهارت دارد. خود نوعی هنر می باشد. برای اینکه بتوان از یک راه ساده شروع نمود لازم است شاخ و برگ های اضافی را تشخیص داده و آنها را حذف نمود. ایده کلی را در ذهن خود تشکیل دهیم و به مرور آنرا تکمیل نماییم. به سادگی شروع نماییم. از همان ایده ای که هم اکنون در ذهن داریم آغاز کنیم. قدیمی ها می گویند حرف حساب دو کلمه است.
 شروع ساده : هنگام شروع کار یا پروژه جدید ممکن است نقطه شروع کار نامشخص باشد.ممکن است به جای شروع پروژه مدام در اندیشه و نگرانی آینده پروژه و تمام ابعاد مختلف آن باشیم. در این صورت لحظه به لحظه شروع کار سخت تر خواهد شد. برای کارهای جدید و خلاقانه بهتر است زمان زیادی برای شروع صرف نشود بلکه از یک نقطه تقریبا ساده کار شروع شود. در این صورت پس از شکل گرفتن اولین اقدام عملی، ادامه فرایند ملموس تر و محسوس تر خواهد شد.
 خلاقیت برای ایجاد شکل های غیر مستقیم محصول : به عنوان مرحله ای از بارش فکری برای توسعه ایده خود بهتر است به تغییر شکل محصول هم بیاندیشیم. یعنی این محصول را تا چه حد می توان تغییر داد. اصولا چه راه های جایگزینی برای تامین نیاز مشتری وجود دارد؟ آیا محصولات تغییر یافته یا ادغام شده یا اصلاح شده دیگری می توان طراحی نمود. سعی کنیم آنها را بنویسیم. گاهی ممکن است راه های جایگزین بسیاری برای رفع یک نیاز وجود داشته باشد.
 خلاقیت برای ایجاد سود های غیر مستقیم : آنچه در عرف رایج است همانا فروش یک محصول و اخذ هزینه آن می باشد. دریافتی های حاصل از فروش با کسر هزینه های تولید آن تبدیل به سود می شود. وجه غالب در کسب و کارهای عمومی همانا دریافت مستقیم هزینه ها از افراد در قبال ارائه محصول یا خدمات می باشد. این مدل غالب درآمدی اکثر کسب و کارها می باشد. یک کارآفرین خلاق می تواند در این مدل تغییر ایجاد نماید. در بیشتر شرکت های نوآور می بینیم کسب سود از راه های غیر مستقیم صورت می گیرد. به عنوان مثال شرکت فیس بوک تمامی خدماتش را به صورت مجانی به کاربران ارائه می دهد. این خدمات بسیار گران قیمت و پر هزینه هستند اما مدیران شرکت درآمدها را بر اساس مسیرهای غیر مستقیم که عمدتا بر اساس تبلیغات است قرار داده اند. این مدل درآمدی در شرکت هایی نظیر گوگل هم مشاهده می شود.
 تغییر دید نسبت به مشتری و سود : برای اینکه دید خود نسبت به سود را تغییر دهیم لازم است دید خود نسبت به مشتری را تغییر دهیم. اعتقاد به این جمله می تواند ساختار سود را تغییر دهد : “من و مشتری هر دو باهم می خواهیم سود ببریم” یا “حضور مشتری در فروشگاه یا سایت من به تنهایی خود امر نیکی است” یا “بدون اخذ هزینه مستقیم از مشتری از مشتری سوم برای ارائه خدمات به مشتری اول پول بگیرم”
 پی نوشت :

مجموعه “ایده تا اجرای همفکری دات کام” مشتکل بر ۱۷ نوشته گام به گام می باشد شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحله ای است تا بتوان ایده های موفق را پیدا نموده و یا ایده خام و نپخته ای را که در سر دارید پرورش داده و به آن رنگ واقعیت بدهید. نوشته های ۱۷ گانه مجموعه “ایده تا اجرا” هر هفته روز شنبه در وبلاگ همفکری منتشر می شود. محور اصلی در تهیه نوشته ها همانا عملی بودن و گام به گام بودن آن است.



:: برچسب‌ها: مشاوره ایزو , اخذ گواهینامه ایزو , ایزو 9001 , ,
:: بازدید از این مطلب : 35
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مقاله سنجش ارزش تجارت الکترونیک در عملکرد شرکت‌های تولیدی
 سنجش ارزش تجارت الکترونیک در عملکرد شرکت‌های تولیدی

مولف/مترجم:مریم نصیری یار
موضوع: مدیریت تولید
منبع: ماهنامه تدبیر- سال شانزدهم- شماره  162

چکیده

محققان مختلف رویکردهای متفاوتی را در بررسی آثار تجارت الکترونیک درنظر داشته اند، ازجمله: برخی در سطح کلان به بررسی آثار در کشورهای جهان یا منطقه خاصی پرداخته اند، مانند کشورهای اتحادیه اروپا و سـازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD).
برخی در سطح خرد آثار فناوری اطلاعات و ارتباطات را باتوجه به فعالیتهای موسسه موردتحلیل قرار داده اند، مانند زنجیره ارزش؛
برخی در سطح صنعت یا بخشی خاص از صنعت آثار تجارت الکترونیک را بررسی کرده اند، مانند شرکتهای کوچک یا متوسط یا خرده‌فروشی‌ها.
آنچه که به عنوان معیار برای سنجش این آثار موردتوجه قرار گرفته اند، بسته به هدف هر پژوهش متفاوت بوده است.
 در این مقاله ضمن ارائه تعریفی جامع از تجارت الکترونیک، و تاکید بر لزوم توجه به تجارت الکترونیک به عنوان یک اهرم رقابتی و هم‌افزایی تا به عنوان ابزاری برای افزایش کارایی، معیارها و شاخصهایی برای تعیین میزان تاثیر تجارت الکترونیک بر عملکرد سازمانهای تجاری معرفی شده است. این شاخصها چهارچوبی تئوریک برمبنای تئوری مبتنی بر منابع ارائه می دهد. اعتبار این معیارها به طور تجربی توسط ZHU, KRAEMER(2002) موردآزمون قرار گرفته شده است.
مقدمه
 توجه فزاینده سازمانها و دولتها به تجارت الکترونیک، ناشی از اهمیت و میزان تاثیر قابل انتظاری است که هم بر محیط عمومی همه سازمانها (به طور عام) و هم بر فعالیتهای مختلف سازمانها (به طور خاص) می­گذارد. در کشورهای پیشرفته و تازه صنعتی شده جهان، استفاده از تجارت الکترونیک به لحاظ مزایای آن روز به روز گسترش می یابد، اما کشورهای در حال توسعه را با مشکلات مختلفی مواجه می سازد. تجارت الکترونیک، تغییراتی بنیادین در معاملات تجاری، قوانین و مقررات بازار، محیط رقابتی بازار و… پدید آورده است.
 درحالی که سرمایه گذاریهای عظیمی در تجارت الکترونیک انجام می شود، مدیران و محققان هنوز در کشاکش آنند که معیارهایی را برای تعیین تاثیر این سرمایه گذاری ها بر بهبود عملکردهای تجاریشان تعیین کنند.

تعریفی جامع از تجارت الکترونیک

شاید بتوان ادعا کرد به اندازة پژوهشگرانی که روی این موضوع پژوهش یا مطالعه کرده‌اند، تعریفی از تجارت الکترونیک یافت. تعریف ساده­تر «انجام امور تجارت به­وسیله ابزارهای الکترونیک» است. ضعف این تعریف در این نکته است که برخی افراد ممکن است دچار این اشتباه شوند که تنها تجارتی، تجارت الکترونیک است که کاملاً به وسیلة ابزارهای الکترونیک انجام شود.
سازمان توسعه و همکاریهای اقتصادی (OECDD)، تجارت الکترونیک را چنین تعریف کرده است: « انجام تجارت کالاها و خدمات از طریق تار جهان گستر، ‌ چه آن دسته از کالاها و خدماتی که قابلیت ارایه و تحویل از طریق تار جهان گستر را دارند و خواه آنهایی که این قابلیت در آنها وجود ندارند» (Janathan Coppel 2000).
در تعریفی دیگر تجارت الکترونیک خرید و فروش کالاها، خدمات و اطلاعات با استفاده از شبکه‌های رایانه­ای از جمله تار جهان گستر ارایه شده است. (Turban , 2002)
«ونیستون کالاکاتا»(Whinston , Kalakata) تجارت الکترونیک را از چهار منظر زیر تعریف می کند:
-1 دیدگاه ارتباطی: تجارت الکترونیک ارایه دهندة اطلاعات، محصولات / خدمات یا پرداختها از طریق خطوط تلفن، شبکه‌های رایانه­ای و یا هر وسیلة الکترونیک دیگر است.
2- دیدگاه فرایند کسب و کار: تجارت الکترونیک کاربردی از فناوری در خودکار کردن معاملات تجاری و جریانهای کاری است.
-33 دیدگاه خدماتی: تجارت الکترونیک ابزاری است که علایق و خواسته‌های شرکتها، مشتریان و مدیریت را مخاطب قرار داده و اداره می‌کند، از هزینه‌های خدمات می کاهد، کیفیت کالاها را بهبود می‌بخشد و سرعت تحویل کالا را افزایش می‌دهد.
4- دیدگاه برخط: تجارت الکترونیک ظرفیتی برای خرید و فروش محصولات و اطلاعات و همین­طور سایر خدمات پیوسته بر تار جهان گستر را فراهم می‌سازد.
 واضح است که تجارت الکترونیک در بسیاری از زمینه‌ها قابل توصیف است. اما شاید مفیدترین توصیف آن با تجارت ارتباط پیدا می‌کند: تجارت الکترونیک،

تجارت کـــــردن از طریق ابزارهای فناوری ارتباطی جدید است که تمام جنبه‌های تجارت را شامل ایجاد بازار تجاری، سفارش دهی، مدیریت زنجیرة عرضه و معاملات پولی را در بر می‌گیرد. (Gunasekaran , etal , 2002)

تغییر اهداف کسب و کار در تجارت الکترونیک
طی پژوهشی که بین 20000 شرکت درگیر در تجارت الکترونیک انجام شد، پاسخهایی که مربوط به پرسشهای مزایای مرتبط با تجارت الکترونیک بود نشان داد که اهداف کسب و کارها در استفاده از تجارت الکترونیک در طول زمان تغییر کرده است. شرکتهایی که قبل از سالهای 1997 اقدام به استفاده از شبکه‌های رایانه­ای و اینترنت کرده‌اند، دلایل منطقی و هدفمندی برای این کار ارایه کرده‌اند. آنها مزایایی مثل کاهش

این متغیر مشخص می‌کند که کاتالوگ کالا یا سایر اطلاعات در دسترس کالا به‌طور برخط قابل دستیابی است یاخیر؛
این متغیرنشان می‌دهد که تارنما توانایی جستجو بر مبنای ویژگی‌کالا را دارد یا خیر؛
این توانایی به مشتریان کمک می‌کند که به سرعت کالای مورد نظر خود را پیدا کند؛
 این متغیرنشان می‌دهد که آیا تارنما اطلاعاتی در مورد به روز رسانی محصول نگهداری و بررسی سوالات کاربران در مورد موضوع خاص و پشتیبانی بر مبنای پست الکترونیک یا سایر خدمات پشتیبانی قبل و بعد از فروش را ارایه می‌دهد. یا خیر.
الف- اطلاعات برخط محصول
ب – توانمندی جستجو
ج – بررسی محصول
 د – به روز رسانی محصول

– این شاخص توانایی سفارش کالا را توسط مشتریان از طریق تارنما نشان می‌دهد؛
– این شاخص به مشتریان امکان دنبال کردن وضعیت سفارش کالا را نشان می‌دهد و به خریداران کمک می‌کند که از موقعیت مکانی کالا و حرکت آن در چرخة فرایند سفارش مطلع باشند؛
– اطلاعات، رویة ها و مکانیسم هایی برای تسهیل کالاهای مرجوعی؛
– نشان دهندة اطمینان به معاملات و داده‌های حساس مشتریان
الف-توانمندی خرید محصول
ب – پیگیری بر خط سفارش
ج – مدیریت حساب مشتریان
 د – اطمینان از امکان برگشت کالا

– این شاخص به کاربر توانایی ترکیب بندی ویژگیهای محصول را از طریق تارنما می‌دهد. این کارکرد موجب می‌شود محصولات برمبنای ترجیحات مشتریان سفارش داده شوند؛
– ویژگی که کاربران می‌توانند در تارنما ثبت نام کنند و به محیط شخصی و پیغامهای خصوصی خود دسترسی داشته باشند؛
– این شاخص استفاده از پیشنهادهای پویا و بر خط کالا را نشان می‌دهد.
– کارکردی که به بازدید کنندگان برخط امکان سفارشی کردن محتوای مشاهده شده بر سایت را می‌دهد؛
– پشتیبانیهای فنی بر خطی که توسط نمایندگیهای 24 ساعته اداره می‌شود.
الف – توانمندی ساخت ترکیبی
ب – ثبت نام مشتریان
ج – پیشنهادهای برخط
د – شخصی سازی محتوای سایت
 ه – پشتیبانیهای به موقع

– تدارکات برخط به تدارک مواد اولیه، قطعات توسط تولید کننده از طریق اینترنت اشاره دارد.
– آیا شرکت از مبادله الکترونیک داده‌ها یا اکسترانت برای مدیریت زنجیرة ارزش استفاده می‌کند؟
– آیا شرکت جامعة برخطی را به عرضه کنندگان اختصاص داده است؟ (مانند فرمهای مباحثه، اتاقهای گپ زنی، بوردهای پیغام رسانی، ‌پرسش و پاسخ برخط و…)
– شاخصی برای یکپارچه سازی برخط پایگاه داده‌ها و سیستم‌های اطلاعاتی با عرضه کنندگان.
– کارکردی برای تسهیل حمل و مدیریت لجستیک با عرضه کنندگان و توزیع کنندگان از طریق اینترنت.
– آیا اطلاعات موجودی به روز است و به‌طور برخط با عرضه کنندگان و همکاران تجاری از طریق ارتباطات الکترونیک در آن مشارکت دارند؟
الف – تدارکات برخط
ب – ارتباطات EDI
ج – جامعة مجازی عرضه کنندگان
د – یکپارچگی سیستم‌های اطلاعاتی
ه – برآورده کردن سفارش و لجستیک
 و – به اشتراک گذاری داده‌ها در مورد موجودی

هزینه‌های شرکت، بهبود کیفیت خدمات قابل ارایه به مشتری و افزایش سرعت در عملیات و همچنین ساده‌سازی فرایندهای اجرایی را مدنظر قرار داده‌اند. این مزایا، مواردی هستند که معمولاً مستلزم مهندسی فرایندهای الکترونیک برای آن شرکتها و روشهایی که شرکتها با مشتریان خود تعامل دارند را تحت تأثیر قرار می‌دهند.
«کرامروژو» (2002 – ,Zhu ,Kraemerr) مدلی را برای سنجش توانمندیهای تجارت الکترونیک بر عملکرد شرکتها ارایه کرده‌اند. در این مدل متغیرهای اندازة شرکت و نوع صنعت به‌عنوان متغیرهای کنترل در نظر گرفته شده است. چارچوب مفهومی این مدل در شکل شماره یک آمده است:
 این دو نویسنده استدلال می‌کنند که به کارگیری تجارت الکترونیک، جریان اطلاعات را بهبود بخشیده و ناکارآمدی و هزینه معاملات را کاهش می دهد. اقدامات استراتژیک در تجارت الکترونیک، از توانمندیهای آن حاصل می‌شود. اما این توانمندیها بدون وجود زیر ساختهای مناسب در فناوری اطلاعات نمی‌تواند عملکرد شرکت را بهبود بخشد. این زیر ساختها کمک می‌کند که شرکت کاربردهای خلاقانه تجارت الکترونیک را سریعتر از رقبا به‌کار بندد و مؤثرتر عمل کند.
برای سنجش عملکرد شرکت، از شاخصهای مالی استفاده شده است به گونه‌ای که عملکرد، در سه بعد سود دهی، کاهش هزینه‌و کارایی موجودی مورد بررسی قرار گرفته است.
 زیر ساخت فناوری اطلاعات با متغیرهایی که در ادبیات بهره‌وری فناوری اطلاعات مورد استفاده قرار می‌گیرند، عملیاتی شده است و شاخصهای سنجش توانمندیهای تجارت الکترونیک در چهار بعد زیر مورد اندازه‌گیری قرار گرفته‌اند:
– اطلاعات:‌ اطلاعات مفید در مورد کالاها و خدمات؛
-معاملات: توانایی تسهیل معاملات برخط؛
-تعامل و سفارشی سازی: ظرفیت توانمندسازی تعاملهای برخط بین کاربر و شرکت و سفارشی کردن کالاها طبق ترجیحات فردی مشتریان؛
-ارتباطات عرضه کنندگان: اتصال الکترونیک برای یکپارچه کردن عرضه کنندگان از طریق سهیم شدن در اطلاعات.
جدول های شماره یک و دو به‌طور خلاصه شاخصهای اندازه‌گیری این مدل را تعریف می‌کند.
 آنچه را که این دو نویسنده در نهایت نتیجه‌می‌گیرند آن است که قبل از آنکه اقدامات استراتژیک شرکت بتواند به‌طور مؤثر عمل کند، ابتدا باید منابع لازم به سرمایه‌گذاری در تجارت الکترونیک تخصیص داده شود و فرایندهای تجاری تعدیل گردند.

نتیجه گیری
 با اینکه در ادبیات تلاش بسیاری درجهت سنجش آثار تجارت الکترونیک شده است، ولی متاسفانه شاخصهای یکسان و مشخصی برای اندازه گیری این اثرات شناسایی نشده است. این شاخصها عموما” به طورکلان مطرح شده اند و میزان نفوذ تجارت الکترونیک در کشورها را نشان می دهد. مانند حجم معاملات بازاریابی کسب و کار (B2B) و کسب و کار به مصرف کننده (B2C)، ارزش خرید یا فروش الکترونیکی، نسبت سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات به تولید ناخالص داخلی.
در پژوهش (2002), ZHU, KRAEMERR معیارهای معرفی شده شاخصهایی را برای مطالعه تاثیر به کارگیری تجارت الکترونیک بر عملکرد شرکتها برحسب سوددهی، کاهش هزینه ها و کارایی عملیاتی آنها معرفی می کند.
 نکته دیگری که باید به آن اشاره شود، آن است که از آنجا که اینترنت پیوستگی بیشتری را بین نهادها و افراد ایجاد می کند، به کارگیری تجارت الکترونیک انسجام و یکپارچگی قوی تری را بین مشتریان، عرضه کنندگان و تامین کنندگان در زنجیره ارزش ضروری می سازد. به این معنا که بهره گیری از مزایای تجارت الکترونیک تنها با تلاشهای شرکت در دیجیتال کردن زنجیره ارزش خود قابل دستیابی نیست، بلکه آمادگی مشتریان، عرضه کنندگان، تامین کنندگان و سایر همکاران تجاری شرکت که در تعاملات و معاملات الکترونیک نقش دارند نیز حائزاهمیت است.

منابع و مآخذ :

1- Coppel,Janathan, E – Commerce : Impacts and Policy Challenges, OECD, Working Paper, No 252, June 2002.
2-  Clayton, Tony, Waldron, Kathryn, E – Commerce Adoption and Business Impact: a Progress Report, Economic Analysis and Satellite Accounts Division, 2002, [online],Available : www.ons. gov. uk
3- Gunasekaran, etal, E – Commerce and IT’s Impacts on Operations Management, International Journal of Production Economics, No, 75, 2002, PP 185 – 197.
4- Kevin, Zhu, Keneth L Kraemer, E-Commerce Metrics for Net-Enhanced Organizations, Information Systems Research, Vol 13, No 3, September, 2002, pp 275- 295.
5- Turban, Efraim, Mclean, Ephraim, Wether be, James, Electronic Commerce: A Managerial Prespective, Prentice – Hall, 20022.

 


:: برچسب‌ها: مدیریت تولید ,
:: بازدید از این مطلب : 32
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مشاور:واکاوی گذشته و آینده یک برنامه

؛ نامه ای به رهبر فناوری اطلاعات دولت آینده
۲۳ مرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۱۹
چیا چاره خواه
توسعه, رهبری, مشاوره
ارائه راه حل تفکر سیستمی عارضه یابی فناوري اطلاعات مشاوره مدیریت نظام اداری
 برای آنها که در صنعت فناوری اطلاعات کشور فعالیت می کنند، رشد و اعتلای این صنعت همواره جزو دغدغه هایشان بوده است. دسترسی مستمر فعالان فناوری اطلاعات به شبکه های آنلاین علمی و خبری و آگاهی از پیشرفت های روز دنیا باعث شده که این افراد عموما آگاهی و حساسیت بیشتری نسبت به جنبه های فناوری و توسعه آن داشته باشند و لذا فاصله صنعت فناوری کشور با میانگین جهانی و پیشرفت هایی که در دنیا رخ داده است، همواره زیر ذره بین فعالان فناوری می باشد. به نظر می آید که میانگین تولید مطلب در حوزه فناوری اطلاعات و مباحث مدیریتی مربوط به آن بیشتر از سایر حوزه ها باشد. این ها همه فرصتی را ایجاد کرده است تا بتوان با همفکری بیشتر، ضعف های موجود برطرف شده و با صدای رساتری راه حل ها و دیدگاه ها ارائه شود.

قبلا چندین نوشته ارزشمند توسط دوستان فعال و با تجربه حوزه وب در زمینه چرایی ضعف صنعت نرم افزار کشور ارائه شده است (به عنوان مثال نوشته آقای علی واحد در طرح پرسش دلایل عقب ماندگی صنعت فناوری اطلاعات که به زودی تبدیل به طوفان فکری وبلاگی شد و نوشته آقای آواژ که به مساله ” خود توسعه نیافته من” اشاره کرده اند و نوشته آقای افشار محبی که به شش دلیل ضعف صنعت اشاره کرده اند). اینجانب هم در زمینه دلایل ضعف صنعت نوشته ای دارم به همراه چند راهکار که در اینجا می توانید مشاهده نمایید.

در روزهایی که دولت جدید در آستانه شکل گیری است مجددا بارقه ای از امید در دل فعالان فناوری ایجاد شده است تا شاید شاهد روزهایی طلایی در صنعت فناوری اطلاعات باشیم. در این زمینه هم چندین نوشته توسط آقای واحد و آقای آواژ عزیز که به هم به صورت مفصل تحلیل کرده اند و هم به نوعی فراخوانی جهت رساندن صدای صنعت به سطح برنامه ریزی های دولتی داده اند، ارائه شد و البته نوشته ای در آن زمینه نیز توسط اینجانب ارائه شد. به هر حال نوشته آقای واحد و آقای آواژ شروعی شد تا ضمن مروری به مفاهیم پایه ای فناوری اطلاعات و سیر پیشرفت آن در کشور، تحلیل خود را از برنامه های گذشته و آینده این صنعت، این بار خطاب به رییس فناوری اطلاعات دولت آینده ارائه دهیم. این نوشته حاصل چندین سال فعالیت در زمینه فناوری اطلاعات می باشد. حاصل مطالعه نوشته های دیگران بوده و امید است در نگاشتن نوشته های دیگری نیز سودمند باشد تا صدای پررنگی برای شنیدن ایجاد شود.

در ابتدای نوشته مفاهیم پایه ای فناوری اطلاعات بازخوانی می شود. ذکر آن به لحاظ اهمیت پایه ای است که این مفاهیم در بر دارند. چراکه این مفاهیم اساس تحولاتی است که فناوری اطلاعات ایجاد کرده است و توجه به آنها می تواند از انحراف شکلی در مدیریت فناوری اطلاعات جلوگیری کند. دلیل دیگری برای ذکر مفاهیم پایه این است که به درستی نمی توان حدس زد که مدیر فناوری اطلاعات دولت آینده چه کسی است و در چه سطحی است لذا ناچارا از مفاهیم پایه ای فناوری اطلاعات شروع می شود و در ادامه به تحلیل وضعیت برنامه های گذشته فناوری اطلاعات و ضعف ها و قوت ها اشاره می شود. سپس چند هشدار برای جلوگیری از انحراف برنامه ها و نهایتا چند رویکرد فناورانه و چند نکته مدیریت پروژه ای ارائه می شود. نوشته از سطح مفاهیم شروع شده و تا سطح راه کارها و تکنولوژی ها و ابزارها ادامه داده می شود. این مسلما گوشه ای کوچک از مطالبات و راهکارهای حوزه فناوری اطلاعات خواهد بود که برای تکمیل آن نیاز به همفکری اساتید و فعالان حوزه نیز می باشد.

مرور مفاهیم پایه – چرا فناوری اطلاعات مهم است؟ تسهیل دسترسی به اطلاعات

بشر در تمامی دوران های تکاملی خود با یک محدودیت بزرگ روبرو بود. آن محدودیت در دسترسی به اطلاعات مورد نیازش بوده است. بخشی از تلاش های روزانه انسان همواره برای دسترسی به اطلاعاتی است که مبنای تصمیم گیری و فعالیت های حیاتی او هستند. به محل کارخود مراجعه میکنیم تا اطلاعات کاری را پردازش کرده و در این زمینه تعامل انجام دهیم. به بازار مراجعه می کنیم تا اطلاعاتی از آخرین اجناس و قیمت ها کسب نماییم. به بانک مراجعه می کنیم تا اطلاعات موجودی حساب بانکی خود را بروز نماییم. به دانشگاه مراجعه می کنیم تا در جریان گردش اطلاعات علمی قرار بگیریم. به کتابخانه مراجعه می کنیم تا در لیست کتابها جستجو کنیم و به معلومات و افکار نهفته در کتاب ها دسترسی پیدا کنیم. با دوستان خود نامه نگاری می کنیم تا در مورد وضعیت زندگی خود و آنها اطلاعاتی با یکدیگر رد و بدل نماییم. بسیاری دیگر از فعالیت های انسان برای کسب اطلاعاتی است که به آن نیاز دارد.

محدودیت اصلی بشر این بوده است که همیشه اطلاعات مورد نیاز او و خود او در یک مکان فیزیکی نبوده اند و لذا برای دسترسی به این اطلاعات سفرهای کوتاه و بلند متعددی را در طول روزهای زندگی انجام می دهد. این مساله خصوصا در زندگی شهری بیشتر نمود پیدا می کند. فاصله فیزیکی بین ما و اطلاعات مورد نیاز ما، سبک زندگی ما را تعیین می کند. محدودیت در دسترسی به اطلاعات حتی در الگوهای شهرنشینی و معماری شهری تاثیر گذاشته و سبک های متناسب با آن را ایجاد می کند. این مساله از سطوح جزیی تا کلی زندگی انسان ها را در بر می گیرد و بر روی آن تاثیر می گذارد. انسان به ناچار باید این فاصله (بین خود و اطلاعات مورد نیازش) را به نوعی مرتفع ساخته که خود مستلزم صرف هزینه های مالی و زمانی می باشد. چه بسا این محدودیت در دسترسی به اطلاعات گاهی تبدیل به قوانین قطعی و فراگیری شده باشد که وجود راه حل برای آن خارج از تصور باشد.

فناوری اطلاعات را مهمترین انقلاب تکنولوژیکی دوران معاصر قلمداد می کنند. این اهمیت به آن سبب است که برای اولین بار در تاریخ، بزرگترین محدودیت بشر در دسترسی به اطلاعات مورد نیازش، مرتفع شد. توسط ابزارهای فناوری اطلاعات ، فاصله فیزیکی میان انسان و اطلاعات مورد نیازش از بین می رود. به این معنا که انسان می تواند در جای ثابت خود به تمامی اطلاعاتی که مورد نیازش است دسترسی پیدا کند. اطلاعات نه تنها در دسترس قرار گرفته اند بلکه به هم مرتبط نیز شده اند. به این معنا که به راحتی می توان اطلاعات مربوط را با لینک(link) های پی در پی به سهولت تعقیب نمود. این مساله آنقدر مهم است که می تواند به مرور سبک زندگی و کار انسان را تغییر داده و حتی در آینده تغییراتی در وضعیت فرهنگ و سیاست و اقتصاد و شهرنشینی پدید آورد. واژه های جدیدی مانند “دانشگاه مجازی” ، ” بانک مجازی” ، “دفتر کار مجازی” ، “کتابخانه مجازی ” ، “بازار مجازی ” همه مدلهای جدیدی از واقعیت های مجازی هستند که دیگر وجود فیزیکی ندارند. چه بسا با رشد ییشتر فناوری اطلاعات و ظهور مدلهای جدید دسترسی و پردازش اطلاعات، دیگر حتی نامی از این مفاهیم و الگوی خارجی آنها نیز باقی نماند. رنسانس اطلاعاتی که در قرن اطلاعات رخ داده است توان پردازشی بشر را بالا برده و طبعا جهان بینی وی را نیز تغییر خواهد داد.

با توضیحات فوق شاید بهتر بتوان درک کرد که چرا این فناوری در ۳۰ سال اخیر در کانون توجه تمام کشورهای صنعتی و توسعه یافته دنیا قرار داشته است و میزان دسترسی به این فناوری هم اکنون یکی از شاخصهای مهم توسعه یافتگی محسوب می شود. با توجه به فرصت های بی نظیری که فناوری اطلاعات ایجاد کرده است، در حال حاضر در دنیای توسعه یافته، تمامی مدلها و الگوهای سنتی اقتصادی، تجاری، تولیدی و صنعتی بر اساس مدل های فناوری اطلاعات بازبینی شده و یا در حال بازبینی می باشند. در سالهای اخیر جذابترین رشته دانشگاهی رشته های مبتنی بر فناوری اطلاعات بوده و بیشترین تقاضای نیروی کار در کشورهای توسعه یافته در حوزه فناوری اطلاعات است. آنگاه شاید بتوان درک کرد که چرا برخی کشورها را از لحاظ دیجیتالی ثروتمند و برخی را فقیر محسوب نموده و اصولا چرا واژه “فقر دیجیتال” به وجود آمده است. فناوری اطلاعات نقش مهمی در کم کردن شکاف بین مناطق محروم و مناطق توسعه یافته خواهد داشت چراکه یکی از دلایل توسعه یافتگی همانا گردش روان اطلاعات و دانش در منطقه می باشد. در صورتیکه دسترسی مناطق محروم به اطلاعات فراهم شود آنگاه بسترهای رشد و توسعه فراهم تر خواهد شد.

کتابهای جامعه شناسانه متعددی در زمینه جامعه جدید نگاشته شده است که به عنوان مثال می توان به کتاب “عصر اطلاعاتی” نوشته امانوئل کاستلز اشاره کرد که در آن تمامی ابعاد جامعه جدید مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.

مرور مفاهیم پایه – چرا فناوری اطلاعات مهم است؟ افزایش توان پردازشی

یکی از دلایل مهم دیگری که باعث شد تا فناوری اطلاعات به عنوان یکی از ابزارهای اصلی توسعه مورد توجه قرار گیرد همانا توان پردازشی است که در اختیار بشر قرار می دهد. فناوری دیجیتال با استفاده از پیشرفت هایی که در حوزه مدارهای الکتریکی و ترانزیستوری صورت گرفت برای اولین بار در تاریخ توان پردازشی بسیار هنگفتی را در اختیار بشر قرار داد. به لطف تراشه های سیلیکونی کاهش چشمگیری در اندازه پروسسورها ایجاد شد تا جاییکه قویترین پردازنده ها در کف یک دست جای می گیرند. در عین حال همین پروسسورهای کوچک با توانایی انجام میلیون ها محاسبه در کسری از ثانیه نیروی پردازشی بسیار عظیمی را در اختیار انسان قرار داد. پردازش هایی که در گذشته امکانی برای انجام آنها وجود نداشت، هم اکنون با استفاده از پردازنده های دیجیتال ممکن شده است.

توسط CPU ها میلیون ها پردازش در کسری از ثانیه انجام می گیرد. این به آن معناست که در تولید و صنعت می توان هزاران و شاید میلیون ها نفر-ساعت صرفه جویی کرد. بسیاری از پردازش هایی که قبلا توان انسانی خیلی زیادی را به خود اختصاص می داد و شاید هیچگاه انجام نمی شد، اکنون ممکن شده است و در نیروی انسانی صرفه جویی هنگفتی ایجاد کرده است. با توان پردازشی پردازنده ها امکان ایجاد محیط های شبیه سازی شده (خصوصا در حوزه نرم افزارهای مهندسی) ایجاد شده و لذا امکان آزمایش و خطا قبل از اجرا فراهم می شود.در نتیجه هزینه خطاهای انسانی کاهش قابل ملاحظه ای خواهد یافت. این به معنی رفاه بیشتر انسان می باشد.

شاید به همین دلیل است که اکنون کشورها به جای به نمایش گذاشتن توان نظامی خود، از پردازنده های قدرتمند خود پرده برداری می کنند و به نوعی وارد رقابت پردازشی شده اند. علاوه بر طراحی پردازنده ای قوی، امکان همراستا سازی آنها نیز به عنوان یک تکنولوژی مهم مورد توجه می باشد تا در آن صورت بتوان پردازنده های بیشتری را به هم متصل کرده و از قابلیت پردازش همزمان آنها بهره برد.

بالاترین قابلیت و استعداد فناوری اطلاعات همانا پردازش و عمل به تعداد کثیری دستورات انسان در کسری از ثانیه است. این به معنای تولید انبوه است! یعنی انجام هزاران عملیات در زمانی بسیار کم.

برای اینکه مساله روشنتر شود یک مثال شبیه سازی شده ارائه می شود. یک خط تولید صنعتی را در نظر بگیرید. که عملیات تولید و کنترل و بسته بندی و سفارش و ارسال در آن انجام می گیرد. حال فرض کنید امکانی پیدا شود که سرعت تولید یک میلیون برابر شود. باورپذیری آن کم است اما با کمک فناوری اطلاعات این مساله ممکن است. این بزرگترین ابزار در دست مدیران تولید است. در واقع این به معنای نجات تولید است.

توانایی فناوری اطلاعات در بهره وری اقتصادی ثابت شده است فقط کافی است باور کنیم که واقعا امکان صرفه جویی در حد میلیاردها تومان در این حوزه وجود دارد. مثال موفق آن بانکداری الکترونیک است! بهره وری عظیمی که در بخش بانکداری الکترونیک کشور حاصل شده است و در واقع تمام عملیات بانکی را تا نزدیکترین حد ممکن یعنی گوشی موبایل مشتری رسانده است، می تواند الگوی بسیار مفیدی برای بخش تولید باشد.

اما سرگذشت فناوری اطلاعات در کشور چگونه بوده است؟

در متن کوتاه بالا سعی شد اهمیت فناوری اطلاعات و نقش آن در توسعه جامعه ذکر شود. برای اینکه در حوزه مدیریت فناوری اطلاعات کشور نتیجه بهتری حاصل شود لازم است سرگذشت این فناوری در کشور نیز به صورت اجمالی بررسی شود تا دید بهتری نسبت به چالش های پیش رو ایجاد شود.

قبلا در نوشته دیگری دلایل عقب ماندگی این صنعت در کشور مورد بررسی قرار گرفته است اما اگر بخواهیم به صورت اجمالی به سرگذشت آن در حوزه کسب و کار اشاره کنیم می توان گفت که اولین مشتری فناوری اطلاعات در حوزه کسب و کار کشور همانا سیستم های حسابداری بوده اند. این یعنی اولین و ساده ترین و بدیهی ترین نوع بهره برداری از فناوری قدرتمند و تازه به دوران رسیده اطلاعات در کشور بوده است. مشتری بعدی آن سیستم های اطلاعات پروژه و اطلاعات مدیریت (MIS) بودند. در تمامی این سیستم ها بعد پایگاه داده آن بسیار مشهود است. در واقع اکثر سیستم های نرم افزاری طراحی شده در داخل مشتمل بر یک پایگاه داده و یک رابط کاربری(اینترفیس) بر روی آن هستند. رویکرد مشخص دیگر در توسعه فناوری اطلاعات کشور همانا طراحی انواع و اقسام سایت های رنگارنگ و پورتال های وارداتی بود. چرکه زمانی وجود یک سایت اینترنتی برای یک سازمان معادل الکترونیکی شدن آن سازمان محسوب می شد. بسیاری از این سایت ها خدمات مشخصی ارائه نمی دهند و یا هم اکنون خارج از سرویس بوده و تاریخ اعتبار آنها منقضی شده است. برنامه مشخصی برای کنترل ، پایش خدمات و اعتبار دهی به این سایت ها وجود ندارد.

اما آنچه که فناوری اطلاعات را در دنیا آنقدر مهم ساخته بود نه فقط توان پایگاه های داده یا سایت های اینترنتی، بلکه اتصال قدرتمند هرم سه گانه : اطلاعات، پردازش و ارتباطات می باشد که خود حاصل به هم بندی توان فناورانه بشر در ۷۰ سال اخیر بوده است. هنگامی که یک فناوری بلوغ یافته و انقلابی وارد یک جامعه در حال توسعه می شود این احتمال بسیار محتمل است که تکنولوژی به صورت ناقص وارد جامعه شود. از آنجاییکه آن جامعه همگام با مسیرهای رشد آن فناوری نبوده است در ادراک مفاهیم پایه ای و بنیادی آن فناوری دچار ضعف می شود. این یک ضعف فراگیر است، از دانشگاه ها و اساتید آن گرفته تا کارآفرینان و فعالان صنعت. نقص در دریافت فناوری باعث می شود که ابزارها (tools) بیشتر از روشها (methods) نمود پیدا کنند. یعنی در واقع ترکش های فناوری به جای اصل فناوری وارد جامعه می شود و این نوعی ابزار-زدگی را ایجاد می کند.

برای همین است که با وجود گذشت دو دهه از ورود جدی فناوری اطلاعات به کشور، هنوز از پتانسیل های اصلی آن استفاده نشده است. عموما همان فرایندهای سنتی گذشته به صورت الکترونیکی درآمده اند و نه تنها باعث کاهش زمان نشده بلکه گاها مراحل بوروکراسی اداری را افزایش داده اند.

تا چه میزان از توان پردازشی موجود استفاده می شود؟

حال سوال این است که تا چه میزان از توان پردازشی سرورهای کشور استفاده می شود؟ برای اینکه حساب تخمینی از تعداد سرورهای کشور کسب شود کافیست تعداد وزارتخانه ها( ۱۸ وزارتخانه) را در نظر گرفته و برای هر کدام یک اداره کل در مرکز استان و برای هر اداره کل یک سرور حرفه ای در نظر گرفت آنگاه می توان نتیجه گرفت که حدود ۵۵۸ دستگاه سرور در اختیار دستگاه های دولتی است. اگر توان واقعی آنها مورد استفاده قرار گیرد آنگاه هر یک دستگاه قابلیت سرویس دهی به چندین سازمان دولتی را خواهد داشت! در اینجا ضعف کارشناسی و جزیره ای بودن سیستم ها و فقدان تکنولوژی همراستا سازی(سینک) نیز مشهود است. در حالیکه سرورهای زیادی فراهم می باشند اما به علت ضعف در به هم بندی آنها عملا درصد بسیار کمی از توان آن زیر بار است. به جرات می توان گفت اگر این تعداد سرور به هم متصل شوند و توان آنها با هم جمع شود و خوراک لازم برای آنها تامین شود آنگاه توان پردازشی آنها می تواند معادل یک نیروگاه اتمی یا یک شهر بزرگ صنعتی ثروت و بهره وری ایجاد کند.

ذکر این نکته خالی از لطف نیست که شرکت های بزرگی مانند گوگل یا فیس بوک موفقیت خود را مرهون تکنولوژی همراستا سازی(اتصال) صدها سرور هستند وگرنه هیچگاه قادر به ارائه خدمات در حجم انبوه نمی باشند.

تا چه میزان اطلاعات سازمانی شناسایی و دسته بندی شده اند؟

حال فرض کنیم که امکان استفاده از توان پردازشی سرورهای داخلی بوجود آمد. برای هر پردازشی لازم است اطلاعات و فرایند هایی در کنار آن وجود داشته باشند. سوال این است که چقدر تلاش انجام شده است تا اطلاعات طبقه بندی شده و قابل پردازشی برای به پردازش و به اشتراک گذاری فراهم شود. چند درصد از فرایندهای کاری و تولیدی بر اساس اصول فناوری اطلاعات بازتعریف شده اند؟ اینها همه مربوط به بخش نرم افزاری و فکر افزاری کار است. با جرات می توان گفت از هر ۱۰۰ ساعت کار در حوزه فناوری اطلاعات ۹۰ ساعت آن لازم است تا صرف تشخیص و احصا و بازبینی فرایندهای سنتی و شناسایی و طبقه بندی اطلاعات شده تا سپس بتوان خوراک آماده برای پردازش انبوه را فراهم کرد.

هم اکنون پایگاه های داده در تمامی ادارت و شرکت ها پر از انبوه اطلاعات خام می باشد. این اطلاعات عموما حاصل تراکنش های ابتدایی است که در سیستم های نرم افزاری انجام شده است. که البته سیستم ها نیز عموما حاصل شبیه سازی الکترونیکی همان فرایندهای سنتی هستند. اما واقعا چند درصد از این داده ها تحلیل یا به اصطلاح داده کاوی شده اند؟ روندی که اکنون در دنیای فناوری رونق دارد همانا هوشمند سازی سازمان ها است. به این معنا که سازمان ها با استفاده از فناوری اطلاعات قابلیت استفاده از اطلاعات خام خود جهت تصمیم گیری های مهم کسب و کار را داشته باشند. این مهم هم اکنون بسیار ضعیف انجام می شود و نیاز به تقویت و توجه دارد.

سوال دیگر این است که چند درصد از سازمان ها به اطلاعات نهفته در پایگاه های اطلاعاتی خود حساس هستند؟ آیا اطلاعات حیاتی شناسایی شده اند؟ آیا بر روی شاخص های حیاتی سازمان سنسورهایی برای پایش نصب شده است؟

این ها همه قبل از آنکه نیاز به خرید و تجهیز داشته باشد نیاز به فعالیت های نرم افزاری و فکر افزاری دارد. نیازی که در حوزه فناوری اطلاعات به شدت مورد نیاز است و متاسفانه عموما به خرید تجهیزات توجه شده است تا تقویت نرم افزارها!

جایگاه فناوری اطلاعات در برنامه های صنعتی دولت کجاست؟

در حالیکه تمام کشورهای صنعتی در حال بازبینی فرایندهای تولیدی و صنعتی و تجاری خود بر اساس اصول فناوری اطلاعات هستند حال سوال اینجاست که این مهم تا چه میزان در برنامه های صنعتی کشور در نظر گرفته شده است. با مروری بر برنامه های صنعتی دولت یازدهم مشاهده شد که در چند بند اشاره های مختصری به برنامه فناوری اطلاعات شده است :

افزایش سهم تولیدات با فناوری متوسط و بالا در ارزش افزوده و صادرات صنعتی کشور.

کاهش زمینه‌های ناهنجاری و تخلفات اداری از طریق ساماندهی اثربخش انتشار اطلاعات و آمار، شفاف‌سازی فرآیندها، توسعه دولت الکترونیکی.

موارد فوق بسیار کمتر از پتانسیل هایی است که فناوری اطلاعات در تولید و صنعت می تواند ایجاد کند. برای آنها که در حرفه فناوری اطلاعات هستند روشن است که واژه هایی مانند دولت الکترونیک و اتوماسیون فرایندها بیشتر شبیه تعارفاتی است که برای تزیین جلسات انجام می شود. بسیاری از فعالیت هایی که تاکنون تحت نام اتوماسیون اداری در ادارات دولتی انجام گرفته است تقریبا همان فرایندهای سنتی است که شکل الکترونیکی به خود گرفته اند و از اهرم های اصلی فناوری (پردازش و به اشتراک گذاری) بی بهره اند. در حالیکه روند سالهای گذشته رضایت بخش نیست، با مشاهده برنامه های تولیدی و صنعتی دولت جدید نیز، نقش ضعیف، کم رنگ و حاشیه ای به فناوری اطلاعات واگذار شده است. و هنوز جایگاه فناوری اطلاعات در مدیریت کلان صنعتی دیده نشده است. نتایج اینگونه برنامه ها در صنایع و کارخانجات خود را نشان می دهد. با یک مرور میدانی به سرعت می توان متوجه شد که بسیاری از صنایع برتر کشور ارتباط ضعیفی با ابزارها و امکانات فناوری اطلاعات داشته و بهره چندانی از آن نبرده اند.

متولی دیگر فناوری اطلاعات در کشور وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات می باشد. همانطور که از نام آن بر می آید این وزارتخانه بزرگترین نقش را در توسعه فناوری اطلاعات می تواند داشته باشد. اما متاسفانه تاکنون این مهم خصوصا در حوزه توسعه نرم افزاری رخ نداده است. یکی از دلایل آن برمیگردد به ساختار سازمانی وزارتخانه که از نام قبلی آن یعنی “وزارت پست تلگراف و تلفن” به ارث رسیده است. ساختار و محور اصلی این وزارتخانه به صورت سنتی بر روی بحث های مخابراتی و شبکه و زیرساخت ها شکل گرفته است. علی رغم تغییر نام آن به وزارت فناوری اطلاعات، عموما به جنبه های شبکه و توسعه زیرساخت های مخابراتی اشاره شده است. البته این وظایف در جای خود اهمیت فراوانی دارد اما به تنهایی تمام نیازهای حوزه فناوری اطلاعات را پوشش نمی دهد. با مرور برنامه وزیر پیشنهادی فناوری اطلاعات بازهم همان مسیر گذشته مشاهده می شود :‌ یعنی تاکید بر روی توسعه زیرساختهای مخابراتی و ارتباطی.

در برنامه پیشنهادی لازم است تاکید ویژه ای بر روی صنعت نرم افزار و توسعه و رشد آن انجام شود. چراکه یکی از شاخه های مهم صنعت فناوری اطلاعات، نرم افزارها هستند. نرم افزارها مانند روحی در کالبد ساخت افزارها عمل می کنند. صنعت نرم افزار در واقع بازرترین نمود از مهارت های نرم و تفکر انتزاعی بشر است. نرم افزار از مظاهر تفکر پیچیده بشر است. در نرم افزارها شاید چیزی به صورت محسوس مشاهده نشود اما تاثیرات آن قابل درک است. برای استفاده از فناوری نرم افزار نیاز به تقویت مهارت های نرم افزاری و فکر افزاری جامعه می باشد. یعنی مهارت تفکر در لایه های انتزاعی و غیر قابل مشاهده. لذا برای توسعه صنعت نرم افزار بیشتر از هر حوزه دیگری نیاز به هوشمندترین نیروها و نابغه ها می باشد. خارج از تصور نمی باشد که وجود چند نابغه در یک صنعت بتوانند آنرا متحول کنند. در جامعه ای که بیشتر رویدادها به صورت سخت افزاری اتفاق می افتد تلاشی جهت آماده سازی بسترهای نرم برای توسعه مهارت های نرم انجام نخواهد شد. به عنوان یک مثال بارز میتوان به کشور چین اشاره کرد که با وجود تولیدات انبوه در تمام زمینه ها، محصول قابل توجه نرم افزاری برای تولید و صادرات ندارد چراکه خط تولید نرم افزار با تمام تولیدات سخت افزاری دیگر تفاوت ماهوی دارد. تقریبا در تمامی مراحل تولید و توسعه نرم افزار، نیاز به نیروی انسانی متخصص و ماهر می باشد.

از دیگر نقص هایی که در سطوح کلان مدیریتی به تضیف صنعت فناوری اطلاعات کمک نموده است می توان به عدم وجود سازمان نظام مهندسی نرم افزار و نقص قوانین حوزه فناوری اطلاعات اشاره نمود. در واقع نرم ازار و فناوری اطلاعات متولی مشخصی در کشور ندارد.

چند هشدار

قبل از هر برنامه ای نیاز به اصلاح پیش فرض ها و فرضیات می باشد. گاهی برخی پیش فرض های اشتباه می تواند مسیر یک برنامه را منحرف سازد. برای توسعه فناوری لازم است به هشدارهای زیر توجه شود :

هشدار اول : تجهیز سخت افزاری معادل پیشرفت نیست!

به علت ضعف معنایی و فناورانه و آکادمیک که در حوزه فناوری اطلاعات کشور وجود داشته است بسیاری از بودجه های مفید دولتی به سمت خرید سخت افزارها هدایت شده اند و در واقع تجهیز سخت افزاری را اشتباها معادل رشد فناوری دانسته اند. شاید به همین دلیل باشد که هم اکنون ادارات دولتی و حتی مدارس تبدیل به انباری از سخت افزارهای بعضا پیشرفته شده اند. بخش عمده اعتبارات هوشمند سازی مدارس صرف خرید تجهیزات سخت افزاری شده است. اگر جمع تمام پردازنده های موجود در ادارات و مدارس و حتی شرکت های خصوصی را در نظر گرفت آنگاه به راحتی می توان نتیجه گرفت که تا چندین سال هیچ نیازی به تهیه سخت افزار جدید نمی باشد. شاید به جرات بتوان گفت حدود ۱۰ تا ۲۰ درصد از توان سخت افزاری پردازشی کشور زیر بار می باشد. لذا اولین هشدار فناورانه همانا احتیاط در خرید سخت افزارهای جدید می باشد چراکه این خود مسیر فناوری را به سمت مصرف کنندگی و عدم بهره برداری نرم افزاری از پتانسیل های موجود هدایت می کند.

هشدار دوم : صنعت فناوری پیچیده تر از تصور است!

فناوری اطلاعات حاصل ۷۰ سال تحقیق و توسعه و تلاش جهانی در این زمینه است. از آن زمان که ماشین حساب های مکانیکی درست می شد این میل در بشر وجود داشت که مهارت های نرم افزاری خود را توسعه دهد. قبل از این هم در غرب پیشرفت چشمگیری در زمینه تجزیه و تحلیل پدیده ها طبیعی صورت گرفته بود و این ها همه به کمک صنعت نرم آمدند. در این سالها تحقیقات مختلفی توسط محققان(به هم مرتبط) در سراسر جهان انجام گرفته است. بشر اینقدر زمان داشت تا بتواند رفتار و جامعه خود را هم برای ظهور انقلاب جدید فناوری آماده کند. همزمان مهارت های فلسفی در فناوری هم رشد یافته تا در عصر جدید بتواند بهینه ترین استفاده را از ابزارهای تکنولوژی نماید. آماده شدن شرایط محیطی و پیشرفت های سخت افزاری هم تاثیر بسزایی در توسعه مهارت های نرم داشتند.

برای کشورهای در حال توسعه راه ورود هر تکنولوژی به کشور از مسیر دانشگاه می باشد. اما متاسفانه آنچه در دانشگاه ها تدریس می شود بسیار ساده تر از واقعیت های دنیای تکنولوژی است. به همین خاطر دانش آموخته فناوری اطلاعات، دیدگاه ساده انگارانه ای نسبت به تکنولوژی پیدا کرده و بعدها این دیدگاه تا لایه های بالای مدیریتی رسوخ خواهد کرد. و لذا پروژه های فناوری اطلاعات بزرگ و ملی که با چالش های تکنولوژیک بزرگی مواجه می باشند، بسیار ساده تر از واقعیت تصور شده که این خود نتیجه ای جز شکست نخواهد داشت. به عنوان مثال می توان پروژه “رایانه ملی” دکتر کاشانی یا “سیستم عامل ملی” دانشگاه شریف یا پروژه “اینترنت ملی” اشاره کرد. پروژه های فناوری از لحاظ تکنولوژیک سر و گردنی بالاتر از حوزه های دیگر فناوری می باشند. آنها از پروژه های پتروشیمی و حتی هسته ای نیز پیچیده تر می باشند و لذا در انتخاب و سازماندهی آنها نهایت دقت لازم است. همانطور که قبلا هم اشاره شد عدم توانایی کشوی مانند چین در تولید و صادرات نرم افزار گواهی است بر پیچیده بودن و تفاوت ساختار تولید در صنعت نرم افزار.

هشدار سوم : پرهیز از عجله

در کشورهای توسعه یافته اشتیاق زیادی برای پر کردن شکاف های اقتصادی- اجتماعی- تکنولوژیک وجود دارد. این مساله خصوصا در کشورهای با درآمد نفتی بیشتر نمود پیدا می کند. لذا دولت ها همواره در تلاش برای تعریف پروژه های عمرانی مختلف بوده و در نتیجه همیشه عجله در اتمام آنها وجود دارد. عجله در تعریف و سازماندهی هیچ پروژه ای مفید نیست اما از آنجاییکه پروژه های عمرانی الگوی مشخص و آزموده ای دارند گاهی عجله در انجام آنها ممکن است نتیجه دهد.

اما باید دقت داشت که پروژه های فناورانه هیچ شباهتی به پروژه های عمرانی ندارند. آنها دارای ظرایف تکنولوژیک خاص خود بوده و لذا هرگونه عجله در تعریف و سازماندهی آنها مانند سم عمل می کند. اگر ۱۰۰ ساعت برای اجرای یک پروژه فناورانه فرصت داشته باشیم به جرات می توان گفت که ۹۰ ساعت آن باید صرف تحقیق و مطالعه و امکان سنجی و یکپارچه سازی آن با سایر پروژه ها شود. این خصوصا در حوزه فناوری اطلاعات که فاصله ایده تا عمل نیازی به زمان و هزینه چندانی ندارد بیشتر باید مورد توجه قرار گیرد. آمار شکست ۸۰ درصدی پروژه های فناوری در دنیا گواهی بر ساده نبودن کار است.

چند نکته فناورانه :

علاوه بر مواردی که در پاراگراف هی قبل ذکر شده است ، در ادامه به چند رویکرد فناورانه اشاره می شود که می توانند در برنامه های توسعه فناوری به صورت پر رنگ تری ظاهر شوند :

پایگاه داده مکانی : لایه های اطلاعات مکانی این روزها در تمام برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های مهم اهمیت حیاتی دارد. در سیستم های مکانی بعد دیگری به نام مختصات جغرافیایی در کنار سایر لایه های اطلاعاتی اضافه می شود که این خود ابزار مهمی در تصمیم گیری محسوب می شود. علی رغم توجهاتی که در سال های اخیر به این مهم شده است نیاز به توجه بیش از پیش می باشد. تکمیل لایه های اطلاعات مکانی شهرها و جاده ها از برنامه ریزی های کلان تا صنعت توریسم کاربرد خواهد داشت. با یک مرور میدانی می توان متوجه شد که اطلاعات زیادی در جغرافیای اطراف ما پراکنده است. اطلاعاتی از قبیل نام خیابان ها، مغازه ها، درمانگاه ها، تعمیرگاه ها، مراکز تفریحی، پارک ها، اماکن تاریخی، فرودگاه، مترو، هتل، رستوران، مراکز خرید، ترافیک و…. با جمع آوری این اطلاعات برای هر شهر کشور و ادغام آن با اطلاعات مکانی کمک زیادی به صنعت توریسم و تسهیل سفرهای بین شهری و درون شهری خواهد شد.

نشر الکترونیک : فناوری اطلاعات در حوزه چاپ و نشر انقلاب عظیمی بپا کرده است. در حالیکه در چاپ کاغذی نیاز به هزاران برگ کاغذ بوده و همچنین به صورت محدود در دسترس قرار می گیرد. در چاپ دیجیتال محدودیت تیراژ وجود نداشته و با هزینه بسیار کمتر به تعداد نامحدود می توان کتاب های الکترونیکی تولید نمود. این کمک بسیاری به توسعه علم و دانش و افزایش سرانه مطالعه خواهد کرد. گستره توزیع کتاب های الکترونیک بسیار بیشتر و دسترسی به آنها راحت تر است. شگفت انگیز است که در کمتر از چند ثانیه می توان ده ها منبع علمی را بر روی دیسک کپی کرده و یا در چند ثانیه از طریق ایمیل از یک سوی دنیا به سوی دیگر انتقال داده شود.

پست الکترونیک : ابزار ایمیل ظرفیت بسیار بالاتر از آن دارد که در حال حاضر استفاده می شود. با استفاده از ایمیل سرعت ارتباطات آفلاین و ارسال و دریافت و هماهنگی ها بسیار افزایش می یابد. درحالیکه به راحتی می توان از ایمیل استفاده کرد اما بازهم در مکاتبات داخلی از فکس استفاده می شود. در حالیکه ایمیل قابلیت بسیار بیشتری در ارتباطات و سرعت آن دارد. استفاده از ایمیل باعث صرفه جویی بسیاری در زمان و هزینه خواهد شد. در این راستا تعریف پروژه ایمیل ملی می تواند حرکت مثبتی باشد.

داده کاوی : انبار داده های سازمانها پراز اطلاعات خام و تحلیل نشده است. شاید قبل از استخدام برنامه نویسان، نیاز به بکارگیری داده کاوها و تحلیلگران اطلاعات باشد. لازم است بر وری داده های مهم و شاخصی سنسورهایی گذاشته شود تا بتوانند شاخص های حیاتی کسب و کار را مدام پایش و اندازه گیری نموده و به کمک ضعف های انسانی در پردازش و کنترل و نگهداری اطلاعات بیایند..

شبکه موبایل : از آنجاییکه گوشی موبایل یک وسیله فناورانه همراه همیشگی انسان می باشد لذا توسعه گسترش سرویس های داده ای مبتنی بر شبکه موبایل می تواند کمک شایانی به توسعه فناوری در مناطق کمتر توسعه یافته نماید. اهمیت آن بیشتر از کامپیوترهای خانگی می باشد.

تقویم هجری شمسی : با نیم نگاهی به نرم افزارهای خارجی به راحتی می توان متوجه شد که در تمام آنها مساله “تقویم” و ابزارهای مرتبط با آن تعبیه شده است. این به خاطر اهمیتی است که بعد زمان و تقویم در هر برنامه ریزی و داده کاوی دارد. به عنوان مثال با مرور برنامه صفحه گسترده اکسل ابزارهای بسیار مفیدی برای کار با داده های زمانی وجود دارد. ابزار تقویم کمک بزرگی به هماهنگی پروژه ها و زمانبندی فعالیت ها خواهد نمود. آن جزو سرویس های پرطرفدار شرکت گوگل می باشد. در کنار تلاش شرکت های بومی اما متاسفانه تاکنون تلاش ملی برای ایجاد تقویم هجری-شمسی و تعبیه آن در سیستم عامل ویندوز انجام نشده است. از طرفی به نظر می آید این مساله از مصادیق تحریم های نرم افزاری می باشد که خود اهمیت آنرا بیش از پیش آشکار می نماید. تلاش برای توسعه و همگانی سازی تقویم استاندارد هجری-شمسی کمک زیادی به زمانبندی بهتر فعالیت ها و پروژه ها و کارهای تیمی خواهد نمود.

نقطه بلوغ فناوری اطلاعات زمانی است که در کنار هر سند دیجیتال دگمه “ارسال” قرار گیرد و در مرحله بعد در کنار هر سند دگمه “به اشتراک گذاری” قرار گیرد!

چند نکته در مدیریت پروژه های فناوری اطلاعات

توجه به اصول علمی و شناخته شده مدیریت پروژه در پروژه های فناورانه، بیشتر از سایر پروژه ها لازم است. علاوه بر آن چند نکته مدیریتی که خاص این پروژه ها هستند نیز ذیلا ذکر می شود :

قبل از آغاز هر مسئولیتی بسیار مهم است که یکبار نه پروژه های موفق بلکه پروژه های شکست خورده آن حوزه واکاوی و تحلیل شود. این نیاز به نفر-ساعت دارد. به جرات می توان گفت به ازای هر پروژه موفق در حوزه فناوری اطلاعات حدود ۱۰ تا ۲۰ پروژه شکست خورده در وجود دارد. واکاوی کلکسیون پروژه های شکست خورده گذشته قبل از شروع هر پروژه جدیدی حیاتی می باشد.

برآورد هزینه ها یکی از گمراه کننده ترین بخش های هر پروژه فناوری اطلاعات است. برای آن نیاز به تجربه و تخصص خیلی زیادی می باشد. اگر تخصص تخمین هزینه وجود ندارد آنگاه می توان ضریبی برای آن تعیین نمود. تجربه نشان می دهد هزینه های واقعی هر پروژه فناورانه بیش از ۲٫۵ برابر هزینه های تخمینی آن است. این جدا از هزینه های زمانی و سایر هزینه های نامحسوس پروژه می باشد.

اکثر پروژه های جزیره ای پایگاه داده در سازمان ها شکست خورده اند و در حد آزمایش و خطا می توان آنها را محسوب کرد. عموما پروژه های موفق شده اند که توانسته اند ارتباط موثر خود با سایر پایگاه های داده را شناسایی کنند.

قبل از تعریف هر پروژه جدید ارتباط آن با سایر پروژه ها بررسی شود. یکپارچه سازی آن با سیستم های دیگر بررسی شود.

تجربه گذشته نشان داده است که در انتخاب عناوینی مانند ” طرح جامع….” یا “سیستم جامع….” و یا “سیستم یکپارچه….” باید بسیار محتاط بود. اینها عناوین زیبا و فانتزی هستند و سابقه موفقی در اجرا نداشته اند. .در فناوری اطلاعات تکثر آراء و دموکراسی نتیجه می دهد. ایده های خلاقانه، برنامه های کوچک، پروژه های کوچک، شرکت های کوچک، استارتاپ ها و کارآفرینان می توانند نقش بسیار مهمی در میدان فناوری بازی کنند.

توجه به مسائل امنیتی و حفاظت در مقابل حمله های اینترنتی مهم است. اما زمانی مساله حفظ امنیت اطلاعات پررنگ می شود که اطلاعات دیجیتالی دسته بندی شده و ساختارمند سازمان ها شکل بگیرد. آنگاه امنیت اطلاعات به معنای ممنوع کردن دسترسی نمی باشد بلکه ایجاد توازن میان دسترسی و اشتراک اطلاعات و محافظت در برابر دسترسی های غیرمجاز است.

قبلا چندین بار به اهمیت دسترس پذیری و اشتراک گذاری اطلاعات اشاره شد. برای اینکه تصور بهتری از ظرفیت های فناوری اطلاعات برای ایجاد سازمان های الکترونیک پیدا شود می توان به تکنولوژی Microsoft sharepoint اشاره کرد. بررسی مفاهیم نهفته در تکنولوژی sharepoint فارغ از نحوه اجرای آن می تواند درک صحیحی از ظرفیت های فناوری اطلاعات در ایجاد سازمان های الکترونیک بدهد. فناوری اطلاعات این امکان را می دهد که فارغ از زمان و مکان به صورت تیمی و هماهنگ بر روی پروژه ها یا اهداف مشترک کار کرد. در این راستا امکان تبادل اسناد و اطلاعات و همکاری مشترک خارج از محدودیت های زمانی و مکانی ایجاد می کند. اهمیت به اشتراک گذاری اطلاعات در حدی است که هم اکنون در اکثر سیستم های نرم افزاری امکان share در امکانات نرم افزار تعبیه شده است.

با اشتراک گذاری اطلاعات ابزار بسیار قدرتمندی است که فناوری اطلاعات فراهم می کند. اگر تولید کند است و مشکل دارد یا اگر فرایندهای اداری سخت و وقت گیر هستن (در کنار تمام دلایل ساختاری) بخشی از آن بر میگردد به زمانی که فرایندها نیاز دارند تا اطلاعات در بین عوامل تولید و عوامل مهندسی و اداری به گردش درآمده و به اشتراک گذاشته شود. بخشی از مشکلات تولید به خاطر مسدود بودن فرایند گردش اطلاعات است. ابزار به اشتراک گذاری اطلاعات الگوی کاری را تغییر میدهد. برخی از فعالیت هایی که قبلا انجام می شد اکنون دیگر لازم نیست. این یعنی تغییر اساسی فرایندهای کسب و کار. مختصات مشتری نسبت به خط تولید تغییر کرده و مشتری از ابتدای خط تولید همراه است. این امکانی است که به اشتراک گذاری اطلاعات فراهم کرده است.

برخلاف بیشتر صنایع تولیدی که بخش اعظم فعالیت های تولید توسط کارگران با سطح دانش پایه کم و متوسط انجام می شود، تولیدات نرم افزاری تقریبا در تمامی مراحل تولید نیاز به نیوری انسانی متخصص با دانش بالا دارد. اما از آنجاییکه میانگین حق الزحمه ها در حوزه فناوری کمتر از میانگین کشوری در حوزه مهندسی است، به همین دلیل نمی توان انتظار جذب نیروهای زبده و بهره مندی از تخصص آنها و تحول در تولید را داشت.

در نوشته فوق سعی شد تحلیلی از گذشته و آینده برنامه های فناوری اطلاعات کشور انجام شود. ثبت و تحلیل راه گذشته و انتظارات آینده و به اشتراک گذاری آن با دیگران تا حدودی می تواند از انحرافات جلوگیری نماید. برای تکمیل و توسعه آن نیاز به همفکری سایر فعالان حوزه فناوری می باشد. امید است که نگاشتن مطالبات این حوزه به توسعه و اعتلای آن کمک نماید.



:: برچسب‌ها: واکاوی گذشته و آینده یک برنامه ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

مدیریت اجرایی و MBA
 تجارب موجود در فرآیند توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه‌یافته و نوپای صنعتی نشان می‌دهد که توان مدیریت یکی از اهرم‌های قوی و محرک‌های اصلی توسعه است‌. توسعه کشور و ارتقاء استاندارد زندگی در آن مستلزم بهبود و ارتقاء مدیریت در سازمان‌های اقتصادی و اجتماعی است. با بهبود مدیریت است که می‌توان بهره‌وری را افزایش داد و از ظرفیت‌ها و امکانات موجود، کالا و خدمات بیشتری را تولید نمود و ظرفیت‌های زیادتری را بوجود آورد.
 بهبود مدیریت نیز مستلزم آگاهی و تسلط به دانش مدیریت است. امروزه مدیریت به عنوان یکی از شاخه‌های معرفت بشری پیشرفت زیادی نموده است و آموزش و تحقیق در زمینه آن گسترش فراوانی یافته است. با توجه به اهمیت دانش مدیریت در رشد و ارتقاء سازمان‌ها و جوامع، نظام‌های عالی کشورها آموزش و تحقیق در حوزه مدیریت را از نظر کیفی و کمی به سرعت توسعه داده‌اند. نیاز به تقویت و تجهیز کادر مدیریت بخصوص در سطح اجرایی، در کشور ما نیز به خوبی احساس شده است. کشور ما اکنون نیازمند مدیرانی است که بتوانند با بهره‌گیری از آخرین دستاوردهای دانش مدیریت و تجارب کشورهای صنعتی و نیز در نظر گرفتن شرایط بومی، وظایف خویش را در رهبری و مدیریت به ویژه در زمینه‌های برنامه‌ریزی، سازماندهی، هماهنگی و کنترل، مدیریت منابع انسانی و بالاخره نوآوری و تحول، به نحوی موثرتر از گذشته انجام داده و راه را برای توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هموار کنند‌.
یکی از زمینه‌های بارز توسعه و آموزش مدیریت ایجاد رشته کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی و MBAA در کشورهای مختلف جهان است. این رشته به سرعت نخست در آمریکا و کشورهای صنعتی و سپس در کشورهای در حال توسعه موفق، گسترش یافته است.
دوره کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی (EMBA) یا Executive Master of Business Administrationn به منظور ‌پرورش مدیران کارآمد جهت اداره سازمان‌های اقتصادی- اجتماعی، تولیدی و خدماتی طراحی شده است.
فارغ‌التحصیلان دوره‌های کارشناسی و مخصوصاً فارغ‌التحصیلان دوره‌های فنی و مهندسی وارد این دوره شده و در یک آموزش فشرده و پرکار به فراگیری دانش و فنون مدیریت می‌پردازند.
 ترکیب دانش تخصصی دوره کارشناسی و آگاهی به دانش و فنون مدیریت کارشناسی ارشد، از فارغ‌التحصیلان این دوره مدیران کارآمد و موثری می‌سازد که در افزایش کارآیی و رشد سازمان‌های اقتصادی- اجتماعی تأثیر بسزایی دارند. به خاطر کسب همین توانایی‌هاست که در 3 دهه اخیر دوره‌های MBA در کشورهای مختلف جهان بسرعت گسترش یافته و تنها در کشور آمریکا حدود 700 موسسه آموزش عالی دوره MBA ارائه می‌دهند.
به طور خلاصه هدف این دوره پرورش افرادی است که قادر باشند در زمینه‌های ذیل انجام وظیفه نمایند:
1) اداره و راهبری موثر و کارآمد سازمان یا یک بخش تخصصی از آن نظیر بخش‌های تولیدی، بازاریابی و فروش، اطلاعات و مالی.
2) ارائه خدمات مشاوره‌ای و مطالعاتی در زمینه‌های مزبور به مدیران سازمان‌های اقتصادی و اجتماعی.
3) کارآفرینی با ایجاد فعالیت‌‌های جدید در درون سازمان و یا ایجاد سازمان‌‌های جدید.
44) فعالیت‌های آموزشی و پژوهشی در دانشگاه‌ها و سازمان‌های تحقیقاتی، ارائه سمینارها و برگزاری دوره‌های آموزشی در سازمان‌های دولتی و خصوصی و ..

 


:: برچسب‌ها: مدیریت اجرایی و MBA ,
:: بازدید از این مطلب : 40
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()
نوشته شده توسط : بهروز اسدی

تولید انعطاف‌پذیر

مولف/مترجم:دکتر سلیمان‌ ایران‌زاده‌
موضوع: مدیریت تولید
منبع: ماهنامه تدبیر- سال یازدهم- شماره  103

در پایان‌ قرن‌ بیستم‌ تولید انعطاف‌پذیر جای‌ خود را به‌ تولید انبوه‌ داده‌ است.
در عصر کنونی‌ با تغییر شیوه‌های‌ تولید، چهره‌ زندگی‌ دگوگون‌ خواهد شد.
تولید انعطاف‌پذیر فلسفه‌ای‌ متفاوت‌ دارد که‌ در آن‌ رابطه‌ بین‌ قیمت، تعداد، کیفیت‌ و سود برقرار می‌گردد که‌ با تفکرات‌ گذشته‌ متفاوت‌ است.
گفته‌ می‌شود مشکل‌ کمبود زمین‌ یکی‌ از دلایل‌ شکل‌گیری‌ سیستم‌ تولید انعطاف‌پذیر است.
توانایی‌ خلق‌ مزیت‌ نسبی‌ و رقابتی‌ در محیط‌ پویا و پرتحول‌ صنعت‌ امروزی‌ یک‌ ارزش‌ است.
تولید انعطاف‌پذیر سیاست‌ نسبتاً‌ جدیدی‌ است‌ که‌ توسط‌ شرکتهای‌ موفق‌ برای‌ توسعه‌ و افزایش‌ رقابت‌ به‌کار گرفته‌ می‌شود.
بااستفاده‌ از تولید انعطاف‌پذیر می‌توان‌ انواع‌ محصولات‌ متناسب‌ با نیاز مشتری‌ را تولید کرد.
کارگران‌ تنها زمانی‌ به‌ تولید انعطاف‌پذیر پاسخ‌ می‌دهند که‌ نوعی‌ حس‌ تعهد دوجانبه‌ موجود باشد.
‌ ‌این‌ نکته‌ قابل‌ انکار نیست‌ که‌ در هیچ‌ قرنی‌ حجم‌ تغییرات‌ و سرعت‌ تحول‌ در تمام‌ زمینه‌های‌ اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، و هنری‌ به‌شدت‌ این‌ قرن‌ نبوده‌ است.
‌ ‌در واقع‌ می‌توان‌ گفت‌ قرن‌ 20 قرنی‌ است‌ گسترده‌ بین‌ دوانقلاب، انقلابی‌ در آغاز قرن‌ و انقلابی‌ در پایان‌ آن.
 ‌ ‌انقلاب‌ آغازین‌ همانا ظهور تولید انبوه‌ و پایان‌گرفتن‌ تولید دستی‌ است‌ و انقلاب‌ پایانی‌ ظهور تولید انعطاف‌پذیر و خاتمه‌یافتن‌ عصر تولید انبوه‌ است. اکنون‌ جهان‌ در عصری‌ جدید به‌ سرمی‌برد، عصری‌ که‌ در آن‌ دگرگونی‌ شیوه‌های‌ تولید محصولات‌ و ساخته‌های‌ بشر چهره‌ زندگی‌ را یکسره‌ دگرگون‌ خواهد کرد.
‌ ‌هنری‌ فورد و آلفرداسلون‌ مدیر جنرال‌موتورز معتقدند تولیدات‌ صنعتی‌ راه‌ را برای‌ ورود به‌ عصر تولید انبوه‌ هموار ساخت‌ و آی‌ جی‌ تویودا و تاای‌ چی‌او هنو در شرکت‌ تویوتا پیشگام‌ تولید انعطاف‌پذیر شدند.
 ‌ ‌این‌ مقاله‌ به‌دنبال‌ آن‌ است‌ که‌ بیان‌ کند تولید انعطاف‌پذیر و کارکرد آن‌ چیست‌ و چگونه‌ می‌توان‌ آن‌ را به‌ تمام‌ گوشه‌ و کنار جهان‌ برد، به‌گونه‌ای‌ که‌ همگان‌ از آن‌ منتفع‌ شوند. تولید انعطاف‌پذیر چیست؟ شاید بهترین‌ راه‌ برای‌ تبیین‌ این‌ سیستم‌ مقایسه‌ آن‌ با تولید دستی‌ و تولید انبوه‌ است.

‌ ‌یک‌ تولیدگر دستی‌ از کارگران‌ بسیار ماهر و ابزارهای‌ ساده‌ اما انعطاف‌پذیر استفاده‌ می‌کند تا دقیقاً‌ آنچه‌ را که‌ مشتری‌ می‌خواهد بسازد. در مجموع‌ مشخصات‌ تولید دستی‌ از این‌ قرار است:

وجود نیروی‌ کاری‌ که‌ در طراحی، ماشین‌ کاری‌ و اندازه‌کردن‌ مهارت‌ داشته‌ باشد؛
وجود سازماندهی‌ غیرمتمرکز؛
به‌کارگیری‌ ماشین‌آلات‌ چندمنظوره؛
 حجم‌ بسیار پایین‌ تولید.

‌ ‌تولیدگر انبوه‌ در طراحی‌ محصولات‌ از متخصصان‌ استفاده‌ می‌کند اما این‌ محصولات‌ توسط‌ کارگران‌ نیمه‌ماهر و ماهر ساخته‌ می‌شود. این‌ محصولات‌ در حجم‌ بسیار تولید می‌شود. در این‌ سیستم‌ تولیدگر به‌منظور افزایش‌ کارایی‌ و کاهش‌ قیمت‌ از ایجاد هرنوع‌ نوآوری‌ جلوگیری‌ می‌کند و این‌ امر به‌دلیل‌ وجود روشهای‌ کاری‌ یکسان، محیط‌ کاری‌ را برای‌ کارکنان‌ ملال‌آور و فاقد روح‌ می‌گرداند.

‌ ‌در مقابل‌ تولید انعطاف‌پذیر مزایای‌ تولید دستی‌ و تولید انبوه‌ را با یکدیگر تلفیق‌ کرده‌ و از قیمت‌ بالای‌ اولی‌ و انعطاف‌ناپذیری‌ دومی‌ اجتناب‌ می‌کند. بنابراین‌ تولیدگر انعطاف‌پذیر برای‌ تولید محصولات‌ بسیار متنوع، افرادی‌ را از همه‌ سطوح‌ سازمانی‌ و با مهارتهای‌ مختلف‌ گردآورده‌ و به‌صورت‌ گروهی‌ به‌کار می‌گیرد، و نیز از ماشین‌آلاتی‌ استفاده‌ می‌کند که‌ هم‌ به‌طور فزاینده‌ خودکار هستند و هم‌ بسیار انعطاف‌پذیر. در تولید انعطاف‌پذیر در مقایسه‌ با تولید انبوه، همه‌ چیز را به‌میزان‌ کمتر مورد استفاده‌ قرار می‌دهند. یعنی‌ نیروی‌ انسانی‌ موجود، فضای‌ لازم‌ برای‌ تولید، سرمایه‌ای‌ که‌ صرف‌ ابزارآلات‌ می‌شود. نیروی‌ مهندسی‌ لازم‌ برای‌ به‌وجودآوردن‌ محصول‌ جدید و زمان‌ مورد نیاز برای‌ ساخت‌ محصول‌ جدید، همه‌ و همه‌ را به‌مراتب‌ تقلیل‌ می‌دهد. همچنین‌ میزان‌ موجودی‌ موردنیاز به‌ مقدار معتنابهی‌ کمتر می‌شود.

‌ ‌اساساً‌ تولید انعطاف‌پذیر فلسفه‌ای‌ متفاوت‌ دارد که‌ در آن‌ رابطه‌ای‌ بین‌ قیمت، تعداد، کیفیت، سود برقرار می‌گردد، که‌ با تفکرات‌ گذشته‌ متفاوت‌ است. طبق‌ نظر مدیران‌ سنتی‌ رابطه‌ زیر بین‌ سود، مقدار قیمت‌ و هزینه‌ وجود دارد:

=R سود=P قیمت‌=C هزینه‌=Q تعداد
R = Q(P-C)
 ‌ ‌به‌نظر مدیران، تعداد محصولات‌ فروخته‌ شده، قیمت‌ فروش‌ و هزینه‌ سه‌ عاملی‌ هستند که‌ به‌طور مستقل‌ می‌توان‌ آنها را کنترل‌ کرد. در سیستم‌ تولید انبوه، مدیران‌ می‌خواستند با بالابردن‌ حجم‌ تولید، هزینه‌ها را کاهش‌ دهند. روش‌ تولید انعطاف‌پذیر، تفکر دیگری‌ است؛ برخلاف‌ تفکر تولید انبوه‌ که‌ محصول‌ با کیفیت‌ را گرانتر می‌داند، تولید انعطاف‌پذیر بر این‌ اساس‌ کار می‌کنند که‌ محصول‌ با کیفیت، لزوماً‌ با هزینه‌های‌ بالا تولید نمی‌شود. (جدول‌ شماره‌ 1 مقایسه‌ تولید انبوه‌ با تولید انعطاف‌پذیر)

‌ ‌در یک‌ تحقیق‌ کلارک‌ و فوجی‌ موتو در مورد شیوه‌های‌ تولید انبوه‌ و انعطاف‌پذیر به‌ چهار تفاوت‌ اصلی‌ بین‌ این‌ دو شیوه‌ تولید رسیدند. این‌ چهار تفاوت‌ عبارتند از: 1 – تفاوت‌ در شیوه‌ رهبری‌ 2 – کار گروهی‌ 3 – ارتباط‌ با دیگران‌ 4 – تکوین‌ همزمان.

در این‌ چهار مورد است‌ که‌ اعمال‌ شیوه‌های‌ انعطاف‌پذیر به‌کار سرعت‌ می‌بخشد و از میزان‌ نیروی‌ کار می‌کاهد.

رهبری‌ : تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر بدون‌ استثنا از نوعی‌ رهبری‌ به‌ نام‌ شوسا(SHUSA) که‌ تویوتا پیشگام‌ آن‌ بود، استفاده‌ می‌کنند. شوسا به‌معنی‌ کارفرما است. او رهبر گروهی‌ است‌ که‌ وظیفه‌اش‌ طراحی‌ و مهندسی‌ محصول‌ جدید و آماده‌کردن‌ برای‌ تولید است. در بهترین‌ شرکتها مقام‌ شوسا دارای‌ قدرت‌ بسیاری‌ است‌ و چه‌ بسا این‌ مقام‌ بیشترین‌ انگیزه‌ را ایجاد می‌کند و کارمندان‌ در پی‌ موقعیتی‌ هستند که‌ آنها را به‌ این‌ مقام‌ نزدیک‌ کند.

مقایسه‌ تولید انبوه‌ با تولید انعطاف‌پذیر کار گروهی: با بررسی‌ دومین‌ عنصر توسط‌ کلارک‌ و فوجی‌ موتو، یعنی‌ گروه‌ کاری‌ منسجم، مشکل‌ رهبری‌ آشکارتر شد. چنانکه‌ گفته‌ شد، شوسا گروه‌ کوچکی‌ را برای‌ اجرای‌ پروژه‌ تکوین‌ محصول، گرد می‌آورد. اعضای‌ این‌ گروه‌ همه‌ از بخشهای‌ اجرایی‌ شرکت‌ هستند، نظیر بخشهای‌ ارزیابی‌ بازار، طراحی‌ محصول، طراحی‌ صنعتی، تکنولوژی‌ پیشرفته، طراحی‌ تفصیلی، مهندسی‌ تولید و عملیات‌ کارخانه، البته‌ افراد گروه‌ پیوند خود را با بخشهای‌ اجرایی‌ مربوطه‌ حفظ‌ می‌کنند. ولی‌ در طول‌ برنامه‌ آنها مشخصاً‌ تحت‌ فرمان‌ شوسا هستند. اینکه‌ آنها چگونه‌ در گروه‌ عمل‌ کنند، امری‌ که‌ قضاوتش‌ با شوسا است، انتصاب‌ بعدی‌ آنها را تعیین‌ می‌کند که‌ ممکن‌ است‌ در گروه‌ تکوین‌ دیگری‌ باشد.

ارتباط‌ با یکدیگر: مسئله‌ دانش‌ مشترک‌ اعضای‌ سازمان‌ را با مشخصه‌ دیگری‌ از تولید انعطاف‌پذیر یعنی‌ ارتباط‌ با یکدیگر آشنا می‌کند. در این‌ سازمانها اعضای‌ گروه‌ رسماً‌ متعهد می‌شوند که‌ دقیقاً‌ کاری‌ را انجام‌ دهند که‌ همه‌ اعضای‌ گروه‌ بر سر آن‌ به‌ توافق‌ رسیده‌اند.

تکوین‌ همزمان: با توجه‌ به‌ سه‌ مورد قبلی، به‌علت‌ تماس‌ مستقیم‌ و رو در رویی‌ افراد با یکدیگر، مراحل‌ کار به‌طور همزمان‌ و به‌ موازات‌ همدیگر انجام‌ می‌گیرد مثلاً‌ در شرکتهای‌ خودرو که‌ استراتژی‌ انعطاف‌پذیر را اعمال‌ می‌کنند تولید قالب‌ را همزمان‌ با طراحی‌ آغاز می‌کنند و…

‌ ‌در پی‌ تحقیق‌ دیگری‌ که‌ توسط‌ رابرت‌ و تامپسون‌ انجام‌ گرفته‌ است، آنها بر این‌ اعتقاد هستند که‌ اولین‌ گام‌ برای‌ تبدیل‌شدن‌ به‌ سازمان‌ انعطاف‌پذیر شناسایی‌ اتلاف‌ است. از دید تایچی‌ دراوهنو پایه‌گذار روش‌JIT، اتلاف‌ چیزی‌ است‌ که‌ باعث‌ ایجاد ارزش‌ در محصول‌ یا خدمت‌ نمی‌شود. ارزش‌ چیزی‌ است‌ که‌ به‌ یک‌ مشتری‌ آگاه‌ انگیزه‌ می‌دهد تا برای‌ محصول‌ پول‌ بپردازد. بدین‌ترتیب‌ هر چیزی‌ که‌ در فرایند وجود دارد و جلو ایجاد محصول‌ کامل‌ با زمان‌ تحویل‌ مناسب‌ را می‌گیرد. اتلاف‌ محسوب‌ می‌شود.

‌ ‌در استراتژی‌ تولید انعطاف‌پذیر با شناسایی‌ عوامل‌ اتلاف، مجموعه‌ای‌ از اهداف‌ بدون‌ اتلاف‌ را شناسایی‌ کرده‌ و برای‌ دستیابی‌ به‌ آنها برنامه‌ریزی‌ می‌شود. این‌ عوامل‌ عبارتند از:

َ‌ مشتری‌گرایی‌ (نارضایتی‌ مشتری‌ صفر)؛
َ‌ رهبری‌ (ناهماهنگی‌ صفر)؛
َ‌ سازماندهی‌ انعطاف‌پذیر (کاغذ بازی‌ صفر)؛
َ‌ مشارکت‌ (نارضایتی‌ صفر)؛
َ‌ معماری‌ اطلاعات‌ (اطلاعات‌ بی‌فایده‌ صفر)؛
َ‌ فرهنگ‌ بهبود (خلاقیت‌ از دست‌رفته‌ صفر)؛
َ‌ تولید انعطاف‌پذیر (کارهای‌ بدون‌ ارزش‌ افزوده‌ صفر)؛
َ‌ مدیریت‌ تجهیزات‌ انعطاف‌پذیر (خرابی‌ و نقص‌ صفر)؛
َ‌ مهندسی‌ انعطاف‌پذیر (فرصت‌ از دست‌ رفته‌ صفر).
‌ ‌در نهایت‌ استفاده‌ از نمودار رادار می‌تواند وضعیت‌ سازمانی‌ را ازلحاظ‌ دوری‌ یا نزدیکی‌ نسبت‌ به‌ هدف‌ اصلی، یعنی‌ سیستم‌ انعطاف‌پذیر بازگو کند. در مقیاس‌ موردنظر، عدد 55 بدترین‌ وضعیت‌ (حالت‌ تولید انبوه) را نشان‌ می‌دهد. نهایتاً‌ وقتی‌ به‌ هدف‌ اصلی‌ نزدیک‌ می‌شود که‌ چندضلعی‌ در سطح‌ یک‌ قرار گیرد.

‌ ‌اساساً‌ پیشگام‌ تولید انعطاف‌پذیر شرکت‌ تویوتا در ژاپن‌ است. بنابه‌گفته‌ نویسنده‌ کتاب‌ «ماشینی‌ که‌ جهان‌ را دگرگون‌ کرد. » شرکت‌ تویوتا به‌ یک‌ سیستم‌ تولیدی‌ نیاز داشت‌ که‌ موجودی‌ اقلام‌ فراوان‌ نداشته‌ باشد. در سال‌ 1950 تولید سالانه‌ تویوتا به‌میزان‌ 2هزار و 685 دستگاه‌ خودرو بود. این‌ در حالی‌ بود که‌ شرکت‌ فورد تنها در یک‌ کارخانه‌اش‌ هرروز تعداد 7 هزار دستگاه‌ خودرو تولید می‌کرد.
 ‌ ‌برای‌ افزایش‌ میزان‌ تولید در شرکت‌ تویوتا، فرایند تولید به‌ یک‌ دگرگونی‌ ژرف‌ نیاز داشت. این‌ دگرگونی‌ از طریق‌ شتابان‌ کردن‌ آهنگ‌ تولید ایجاد نشد. بلکه‌ باتوجه‌ به‌ مجموعه‌ای‌ از اقدامات‌ فنی‌ محقق‌ گردید. زیرا برای‌ ژاپنی‌ها امکان‌ ایجاد کارخانه‌های‌ گسترده‌ و پهناور وجود نداشت. چرا که‌ آنها با مشکل‌ کمبود زمین‌ روبرو بودند و شاید این‌ یکی‌ از دلایل‌ شکل‌گیری‌ سیستم‌ تولید انعطاف‌پذیر بود. این‌ حقیقت‌ را تای‌ چی‌ او کانو سرمهندس‌ تویوتا در سال‌ 1950 هنگام‌ بازدیدش‌ از کارخانه‌ فورد واقع‌ در دیترویت‌ عیان‌ کرد. اما این‌ مهندس‌ زیرک‌ ژاپنی‌ به‌خوبی‌ آگاه‌ بود که‌ با بهبود فرایند تولید آنها قادرند از گستردگی‌ واحدهای‌ تولید تا حد چشم‌گیری‌ جلوگیری‌ کنند. در این‌ مورد نویسنده‌ کتاب‌ «ماشینی‌ که‌ جهان‌ را دگرگون‌ کرد» اعتقاد دارد، حتی‌ در دهه‌ 90 نیز کارخانه‌های‌ خودروسازی‌ شیوه‌های‌ سنتی‌ تولید انبوه‌ را به‌کار می‌گیرند. بنابراین‌ 20 درصد از فضا و وسعت‌ کارخانه‌ و 25 درصد از نیروی‌ کار صرف‌ شده‌ به‌علت‌ غلط‌ بودن‌ شیوه‌های‌ تولید به‌هدر می‌رود.

مزیت‌ رقابتی‌ تولید انعطاف‌پذیر

‌ ‌یکی‌ از ارزشهای‌ محیطی‌ در صحنه‌ رقابت‌ بین‌المللی، توانایی‌ خلق‌ مزیت‌ نسبی‌ و مزیت‌ رقابتی‌ در محیط‌ پویا و پرتحول‌ صنعت‌ امروزی‌ است. در این‌ رابطه‌ استفاده‌ از سیستم‌های‌ بهبودیافته‌ و منعطف‌ در محصولات‌ و فرآیند تولید مورد تاکید بوده‌ و برای‌ نائل‌شدن‌ بدان‌ توجه‌ مستمر به‌ کیفیت‌ و نیازهای‌ مشتریان‌ اجتناب‌ناپذیر است. بنابراین‌ برای‌ اینکه‌ سازمانها و به‌خصوص‌ شرکتهای‌ صنعتی‌ بتوانند به‌ محیط‌ پویا و پیچیده‌ خود پاسخ‌ بدهند، باید قادر باشند که‌ این‌ ارزشهای‌ محیطی‌ را وارد سازمان‌ کنند و با فراگیرکردن‌ اجرای‌ مستمر، آن‌ را به‌صورت‌ یک‌ پیش‌ فرض‌ اساسی‌ و ارزش‌ درون‌ سازمانی‌ درآورند. به‌عبارتی‌ بهبود و نوآوری‌ و ایجاد انعطاف‌ در تولید که‌ نوعی‌ تغییر استراتژیک‌ در یک‌ سازمان‌ است‌ را به‌عنوان‌ یک‌ ارزش‌ حیاتی‌ به‌صورت‌ نهادی‌ درآورند.

‌ ‌در گذشته‌ تکنولوژی‌ و دانش‌ فنی‌ در مورد طراحی‌ و تولید دو عامل‌ اصلی‌ در تعیین‌ توانایی‌ رقابت‌ شرکتها به‌حساب‌ می‌آمدند. اما امروزه‌ نقش‌ تکنولوژی‌ ضعیف‌ گردیده‌ و موفقیت‌ به‌ معیارهای‌ اثربخشی‌ هزینه، نظیر کاهش‌ هزینه‌ امکانات، به‌روزکردن‌ تجهیزات‌ و نگهداری‌ نیروی‌ کار قوی‌ بستگی‌ دارد. توانایی‌ در تغییر و انجام‌ تولیدات‌ متنوع، سود قابل‌ توجهی‌ را برای‌ تولیدکنندگان‌ به‌همراه‌ خواهد داشت. شرکتهایی‌ که‌ تکنولوژی‌ تولید انعطاف‌پذیر را به‌ تکنولوژی‌ ساخت‌ سنتی‌ ترجیح‌ می‌دهند، بهتر و سریع‌تر می‌توانند در برابر تغییرات‌ بازار عکس‌العمل‌ نشان‌ دهند. در جلب‌ رضایت‌ مشتریان‌ موفق‌تر هستند و بدین‌ترتیب‌ از درصد بالای‌ سود برخوردار خواهند شد. تحقیقات‌ نشان‌ داده‌ است‌ که‌ اتخاذ سیاستهای‌ درست‌ و به‌کارگیری‌ اصولی‌ تکنولوژی، تعیین‌کننده‌ توان‌ رقابتی‌ یک‌ سازمان‌ در آینده‌ است. سیاستی‌ که‌ مبتنی‌ بر تکنولوژی‌ تولید انعطاف‌پذیر باشد سازمان‌ را قادر می‌سازد تا بهترین‌ موفقیت‌ را در عرصه‌ مبارزه‌ای‌ که‌ پیش‌رو دارد برای‌ خود فراهم‌ کند. تولید انعطاف‌پذیر، سیاست‌ نسبتاً‌ جدیدی‌ است‌ که‌ توسط‌ شرکتهای‌ موفق‌ برای‌ توسعه‌ و افزایش‌ رقابت‌ در بازار رقابتی‌ به‌کار گرفته‌ می‌شود. یک‌ شرکت‌ با به‌کارگیری‌ تولید انعطاف‌پذیر این‌ امکان‌ را فراهم‌ می‌کند که‌ انواع‌ متنوعی‌ از محصولات‌ را متناسب‌ با نیاز مشتریان‌ تولید کند. خانم‌ وود (WOOD) تولید انعطاف‌پذیر را چنین‌ تعریف‌ کرده‌ است:

‌ ‌«دستیابی‌ به‌ تسهیلات‌ کلی‌ که‌ نیازهای‌ بازار در حال‌ تغییر را، در حداقل‌ زمان‌ ممکن‌ از تاریخ‌ ارائه‌ سفارش‌ تا مرحله‌ فروش‌ کالا با به‌کارگیری‌ سرمایه‌ کم‌ برآورده‌ سازد. »

‌ ‌تولید انعطاف‌پذیر به‌ شرکتها این‌ امکان‌ را می‌دهد که‌ مراحل‌ تولید بین‌ تولید محصولات‌ متعدد را تغییر دهد. و به‌طور سریع‌ و موثر پاسخگوی‌ نیازهای‌ مشتریان‌ باشد. هرچند که‌ به‌کارگیری‌ این‌ روش‌ در برخی‌ از صنایع‌ امکان‌پذیر نیست‌ ولی‌ عمده‌ شرکتهای‌ موفق‌ از جمله‌ صنایع‌ اتومبیل‌سازی‌ نسبت‌ به‌ اجرای‌ آن‌ اقدام‌ کرده‌اند.

‌ ‌برای‌ مثال‌ سازندگان‌ اتومبیل‌ در آمریکا و ژاپن‌ که‌ تغییر خط‌ تولید براساس‌ تولید انعطاف‌پذیر را دنبال‌ می‌کنند، آنها را قادر کرده‌ است‌ که‌ طرح‌ها و خطوط‌ تولید را به‌سرعت‌ و با هزینه‌های‌ بسیار کم‌ و در کمترین‌ زمان‌ تغییر دهند، کیفیت‌ تولیدات‌ خود را افزایش‌ و هزینه‌های‌ تولید را کاهش‌ دهند. و آن‌ را با سلیقه‌های‌ مشتریان‌ سازش‌ دهند، تا بدین‌ترتیب‌ رضایت‌ آنان‌ را جلب‌ کنند. مثلاً‌ شرکت‌ تویوتا درصدد است‌ که‌ مدلهای‌ جدیدی‌ را به‌ خواست‌ و انتخاب‌ خود مشتری‌ از قبیل‌ نوع‌ رنگ‌ و سایر خصوصیات‌ در عرض‌ سه‌ روز تحویل‌ دهد. شرکت‌ فورد نیز در زمینه‌ تغییر خط‌ تولید و به‌کارگیری‌ شیوه‌های‌ انعطاف‌پذیر و تجارب‌ ژاپنی‌ها در میان‌ شرکتهای‌ آمریکایی‌ پیشرو به‌شمار می‌رود. فورد برنامه‌ تغییرات‌ و دگرگونی‌ در ابزار و امکانات‌ تولیدی‌ خود را در سراسر جهان‌ به‌اجرا گذاشت. در این‌ زمینه‌ 28 میلیارد دلار صرف‌ به‌کارگیری‌ اتوماسیون‌ در تولید شد. تعداد کارگران‌ شرکت‌ فورد در سراسر جهان‌ از 506 هزارو 500 نفر به‌ 390 هزار کاهش‌ یافت. در یک‌ دوره‌ 9 ساله‌ تعداد روباتها در کارخانه‌های‌ فورد واقع‌ در آمریکای‌ شمالی‌ از 326 به‌ 1300 روبات‌ افزایش‌ یافت‌ و از این‌ طریق‌ 80 هزار کارگر ساعتی‌ و 16 هزار کارگر حقوق‌بگیر جای‌ خود را به‌ ماشین‌ها دادند. تعداد کارگران‌ ساعتی‌ به‌میزان‌ 47 درصد کاهش‌ یافت‌ و بهره‌وری‌ تا حد 57 درصد افزایش‌ پیدا کرد. (جدول‌ شماره‌ 2 – مقایسه‌ دو کارخانه‌ با دو روش‌ متفاوت)

‌ ‌در استراتژی‌های‌ جدید، مدیران‌ نیاز به‌ طرز تفکر و اندیشه‌ نوینی‌ دارند و باید به‌ این‌ مسئله‌ آگاه‌ باشند، که‌ وقتی‌ استراتژی‌ سازمان‌ مبتنی‌ بر تولید انعطاف‌پذیر گردید. اداره‌ آن‌ به‌طرز تفکر جدیدی‌ نیاز دارد. اساساً‌ اتخاذ این‌ نوع‌ استراتژی‌ تاثیر عمیقی‌ بر کلیه‌ ابعاد و زیرسیستم‌های‌ سازمان‌ می‌گذارد. از آنجایی‌ که‌ تولیدکنندگانی‌ که‌ تولید انعطاف‌پذیر را دنبال‌ می‌کنند در یک‌ محیط‌ پویا و رقابتی‌ عمل‌ می‌کنند، مدیران‌ باید روشهای‌ خلاقی‌ را برای‌ مدیریت‌ و هدایت‌ و کنترل‌ وظایف‌ گوناگون‌ اتخاذ کنند. تا بتوانند همگام‌ با تغییر و تحول‌ محیط‌ بیرونی‌ سازمان، محیط‌ درونی‌ سازمان‌ را با محیط‌ بیرونی‌ تطبیق‌ دهند و نسبت‌ به‌ نیازهای‌ متغیر محیط‌ بیرونی‌ و درونی‌ واکنش‌ کامل‌ نشان‌ دهند.

‌ ‌تولید انعطاف‌پذیر می‌تواند تاثیر مهمی‌ روی‌ این‌ مسئله‌ که‌ چگونه‌ باید سازمان‌ اداره‌ شود، داشته‌ باشد. شرکتهایی‌ که‌ سیستم‌های‌ تولید انعطاف‌پذیر را به‌کار می‌گیرند باید همکاری‌ و هماهنگی‌ وسیعی‌ را بین‌ واحدهای‌ مختلف‌ سازمان‌ ایجاد کنند، به‌طوری‌ که‌ همه‌ واحدها در مورد محصولاتی‌ که‌ تولید می‌شود و هم‌چنین‌ در مورد هریک‌ از ابعاد محصول‌ و تغییرات‌ لازم‌ در آن‌ اطلاعات‌ کامل‌ در اختیار داشته‌ باشند. در ساختار سازمانی‌ اینگونه‌ شرکتها به‌همراه‌ هر فروشنده‌ یک‌ مهندس‌ اجرایی‌ به‌کار گرفته‌ می‌شود. این‌ تعداد در مورد شرکتهایی‌ که‌ تولید آنان‌ براساس‌ روش‌ انبوه‌ است‌ به‌ازای‌ هر 16 نفر یک‌ مهندس‌ اجرایی‌ می‌باشد. این‌ امر باعث‌ می‌شود که‌ مهندسان‌ و فروشندگان‌ دست‌ در دست‌ هم‌ و به‌ همکاری‌ و همدلی‌ نسبت‌ به‌ تامین‌ نیازهای‌ مشتریان‌ تلاش‌ کنند.

‌ ‌یکی‌ از محققان‌ مشاهدات‌ خود را در مورد کارخانه‌ نابی‌ که‌ استراتژی‌ تولید انعطاف‌پذیر را اتخاذ کرده‌ بدینگونه‌ ترسیم‌ می‌کند:
 ‌ ‌کارگران‌ خط‌ تولید در این‌ کارخانه‌ به‌صورت‌ گروهی‌ کار می‌کنند ویک‌ سیستم‌ اطلاع‌رسانی‌ ساده‌ اما گسترده‌ وجود دارد که‌ به‌ هر کس‌ این‌ امکان‌ را می‌دهد تا سریعاً‌ به‌ مشکلات‌ پاسخ‌ دهد و بتواند وضعیت‌ کلی‌ کارخانه‌ را درک‌ کند.

‌ ‌در کارخانه‌ نابی‌ همه‌ اطلاعات‌ از قبیل‌ اهداف‌ روزانه‌ تولید، خودروهایی‌ که‌ تا آن‌ وقت‌ روز تولید شده‌اند، خرابی‌ تجهیزات، کسری‌ کارکنان، نیاز به‌ اضافه‌کاری‌ و غیره‌ روی‌ تابلوهای‌ آن‌دُن‌ (ANDON) (نمایش‌ گرهای‌ الکترونیکی) نمایش‌ داده‌ می‌شوند، این‌ تابلوها از هر سکوی‌ کار قابل‌ رویت‌ است. بدین‌ صورت‌ هر زمان‌ در هر کجای‌ کارخانه‌ که‌ مشکلی‌ روی‌ می‌دهد، هر کارگری‌ که‌ بداند می‌تواند کمک‌ کند.

‌ ‌در واقع‌ قلب‌ کارخانه‌ نابی، همانا گروه‌ کار پویا است. ایجاد چنین‌ گروههای‌ کار آسانی‌ نیست. نخست‌ به‌ کارگران‌ گستره‌ متنوعی‌ از مهارتها را آموزش‌ می‌دهند. شغلها در گروهها، کاری‌ چنان‌ طراحی‌ شده‌ که‌ وظایف‌ میان‌ کارگران‌ گردشی‌ است‌ و کارگران‌ براساس‌ آن‌ می‌توانند جای‌ خالی‌ یکدیگر را پر کنند. کارگران‌ در شرکت‌ نابی‌ دارای‌ مهارتهای‌ متعددی‌ هستند از جمله‌ تعمیر ابزارآلات‌ ساده، کنترل‌ کیفیت، تمیزکاری، سفارش‌ مواد مورد نیاز، بنابراین‌ آنها تشویق‌ می‌شوند تا فعالانه‌ فکر کنند، به‌طوری‌ که‌ پیش‌ از جدی‌شدن‌ مشکلات، راه‌حلهایی‌ برای‌ آنها بیندیشند.

‌ ‌طی‌ مطالعات‌ صورت‌ گرفته‌ کارخانجاتی‌ که‌ تولید انعطاف‌پذیر را عمل‌ کرده‌اند آشکارا مشخص‌ شده‌ است‌ که‌ کارگران‌ تنها زمانی‌ به‌ تولید انعطاف‌پذیر پاسخ‌ می‌دهند. که‌ نوعی‌ حس‌ تعهد دو جانبه‌ موجود باشد.

رفتار با مشتری‌

‌ ‌هدف‌ یک‌ سازمان‌ موفق‌ اساساً‌ ایجاد و گسترش‌ یک‌ رابطه‌ درازمدت، محکم‌ و سودمند با مشتریان‌ از طریق‌ فراهم‌کردن‌ محصولاتی‌ با کیفیت‌ عالی‌ و ارائه‌ خدمات‌ موثر به‌ آنان‌ است.
 ‌ ‌شرکتهایی‌ که‌ براساس‌ استراتژی‌ تولید انعطاف‌پذیر عمل‌ می‌کنند نسبت‌ به‌ سایر شرکتهای‌ دیگر محصولات‌ با کیفیت‌ بهتری‌ تولید می‌کنند. زیرا محصولات‌ آنها مطابق‌ با نیاز مشتری‌ است. از طرف‌ دیگر اساس‌ این‌ استراتژی‌ براین‌ طرز تفکر قرار گرفته‌ است‌ که‌ تولید محصول‌ مشتری‌پسند نیاز به‌ ایجاد یک‌ رابطه‌ محکم‌ با مشتریان‌ است.
 ‌ ‌اغلب‌ این‌ شرکتها رضایت‌ مشتریان‌ را به‌عنوان‌ شاخص‌ موفقیت‌ درنظر می‌گیرند. در اینگونه‌ شرکتها ابتدا نیازهای‌ مشتریان‌ را مشخص‌ می‌کنند، سپس‌ کلیه‌ امکانات‌ و منابع‌ را جهت‌ تامین‌ این‌ نیازها فراهم‌ می‌کنند.
 ‌ ‌مطالعات‌ آلدن‌ هایاشی‌ نشان‌ می‌دهد که‌ سازندگان‌ تولید انبوه‌ بندرت‌ قادرند که‌ در برابر نیازهای‌ متنوع‌ مشتریان‌ عکس‌العمل‌ نشان‌ دهند و اغلب‌ آنان‌ دارای‌ این‌ طرزتفکر هستند که: «می‌خواهی‌ بخواه، نمی‌خواهی‌ نخواه. » اساساً‌ در اینگونه‌ تولیدات‌ روابط‌ بین‌ تولیدکننده‌ و مصرف‌کننده‌ یک‌ رابطه‌ زورمدارانه‌ است. به‌ این‌ مفهوم‌ که‌ کارخانه‌ سعی‌ می‌کند برای‌ هموارکردن‌ تولید، کالاهایشان‌ را به‌ مشتریان‌ تحمیل‌ کنند. و هیچگونه‌ تعهد درازمدتی‌ از سوی‌ طرفین‌ وجود ندارد و این‌ امر حس‌ بی‌اعتمادی‌ را به‌ حداکثر می‌رساند.

‌ ‌آلدن‌ هایاشی‌ در تولید انعطاف‌پذیر رفتار با مشتری‌ را باتوجه‌ به‌ سه‌ اصل‌ زیر بیان‌ می‌کند:

‌ ‌نخست‌ اینکه‌ سیستم‌ فروش‌ فعال‌ است‌ نه‌ منفعل‌ یعنی‌ به‌جای‌ اینکه‌ آنان‌ منتظر مشتری‌ باشند خود به‌سراغ‌ مشتریان‌ می‌روند.

‌ ‌دوم‌ اینکه‌ مشتری‌ در نظر تولیدکننده‌ انعطاف‌پذیر جزء تفکیک‌ناپذیر روند تولید است. سوم‌ اینکه‌ سیستم، انعطاف‌پذیر است‌ به‌این‌ مفهوم‌ که‌ کل‌ سیستم‌ فروش‌ به‌اندازه‌ سه‌ هفته‌ موجودی‌ کالا دارد که‌ تازه‌ بیشتر آن‌ قبلاً‌ فروخته‌ شده‌ است.

افزایش‌ توانایی‌ جهت‌ رقابت‌

‌ ‌اساساً‌ امروزه‌ نمی‌توان‌ تاثیر تکنولوژی‌ را بر روند تولید و بهبود آن‌ نادیده‌ گرفت. کاپن‌ و گلارز در یک‌ تحقیق‌ به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌ بهبود و پیشرفت‌ تکنولوژی‌ نه‌تنها موجب‌ کوتاه‌شدن‌ چرخه‌ عمر محصول‌ می‌شود بلکه‌ موجب‌ تغییر در بخشهایی‌ از بازار نیز می‌گردد. چرخه‌ کوتاه‌ عمر محصولات‌ و افزایش‌ رقابت‌ بر اهمیت‌ سرعت‌ و تناسب‌ سازمانی‌ می‌افزاید. تولیدکنندگان‌ اگر تجهیزاتشان‌ را طوری‌ طراحی‌ کنند که‌ نسبت‌ به‌ خطوط‌ و فرآیندهای‌ تولید تغییرپذیر و منعطف‌ باشند، موقعیت‌ بهتری‌ نسبت‌ به‌ رقبا در بازار کسب‌ خواهند کرد.

‌ ‌تولید انعطاف‌پذیر شرکت‌ را قادر می‌سازد تا محصولات‌ متعدد و متنوع‌تری‌ را تولید کند. از طرف‌ دیگر، منعطف‌بودن‌ فرآیند تولید، باعث‌ گسترش‌ تغییرات‌ سریع‌ در طرحها و افزایش‌ نوآوری‌ در سازمان‌ می‌گردد. از آنجایی‌ که‌ شرکت‌ می‌تواند با آهنگ‌ مناسب‌ تولیداتش‌ را مطابق‌ با نیاز و خواست‌ بازار تغییر دهد. به‌سهولت‌ نیز می‌تواند در برابر رقبا و تغییر تقاضای‌ مشتریان‌ مقابله‌ کند.

‌ ‌کریج‌ گالبریس‌ و آلکس‌ دنوبل‌ براین‌ اعتقاد هستند: «وقتی‌ که‌ فرآیند تولید براساس‌ تولید انعطاف‌پذیر طراحی‌ گردد از همان‌ امکانات‌ و تجهیزات‌ نیز می‌توان‌ برای‌ تولید محصولات‌ دیگر استفاده‌ کرد، بنابراین‌ محصولات‌ مشتری‌پسند در یک‌ طیف‌ وسیع‌ و به‌آسانی‌ ساخته‌ می‌شود. »

‌ ‌در دنیای‌ متحول‌ امروز هرگاه‌ شرکتی‌ بتواند در عرضه‌ محصولی‌ که‌ متناسب‌ با نیاز مشتریان‌ وبازار است‌ پیش‌ قدم‌ باشد، سود کلانی‌ را برای‌ سازمان‌ به‌ارمغان‌ خواهد آورد. تولید به‌روش‌ انعطاف‌پذیر، مدت‌ زمان‌ عرضه‌ محصول‌ به‌ بازار را کاهش‌ می‌دهد. ساکسینان‌ در تحقیقات‌ خود متوجه‌ این‌ نکته‌ شد که‌ زمان‌ متوسط‌ عمر کالا برای‌ کارخانجاتی‌ که‌ خطوط‌ تولید آنان‌ مجهز به‌ تکنولوژی‌ انعطاف‌پذیر است‌ 6 هفته‌ می‌باشد. این‌ مدت‌ برای‌ تولیدکنندگان‌ سنتی‌ و انبوه‌ که‌ فرایند تولید آنان‌ تنها براساس‌ یک‌ محصول‌ طراحی‌ شده‌ 16 هفته‌ است. مضافاً‌ زمان‌ مونتاژ در تولید انعطاف‌پذیر به‌ 4 روز کاهش‌ یافته‌ اما این‌ مدت‌ برای‌ سایر سازندگان‌ دیگر 6 هفته‌ است. در مجموع‌ مدت‌ زمان‌ تولید محصول‌ و عرضه‌ آن‌ در تولید انعطاف‌پذیر به‌ 9 ماه‌ کاهش‌ پیدا کرده‌ است. در حالی‌ که‌ این‌ مدت‌ برای‌ تولید انعطاف‌پذیر 2 سال‌ یا بیشتر است.

‌ ‌در زمینه‌ طراحی‌ و مهندسی‌ محصول‌ نیز، این‌ استراتژی‌ سازمان‌ را قادر می‌سازد، که‌ با تغییر در برنامه‌ کامپیوتری، طرحهای‌ خود را ظرف‌ چندروز تغییر دهد. در حالی‌ که‌ برای‌ سازمانهایی‌ که‌ به‌طور سنتی‌ و انبوه‌ تولید می‌کنند این‌ امر مستلزم‌ ماهها وقت‌ است.

تعریف‌ جدید از سازمان‌

‌ ‌وقتی‌ از شرکتهایی‌ که‌ تولیداتشان‌ برمبنای‌ روش‌ انبوه‌ است، سئوال‌ شود: «شما چه‌ محصولاتی‌ را تولید می‌کنید. » بلافاصله‌ محصولات‌ خود را فهرست‌ می‌کنند. در حالی‌ که‌ وقتی‌ از سازندگانی‌ که‌ روش‌ تولید انعطاف‌پذیر را به‌کار می‌گیرند سئوال‌ شود: «شما چه‌ چیزی‌ را تولید می‌کنید. » پاسخ‌ می‌دهند: «هرچه‌ شما بخواهید. » امروزه‌ در بازاری‌ که‌ شتابان‌ در حال‌ تغییر است. توانایی‌ تغییرات‌ سریع‌ در محصول‌ می‌تواند به‌عنوان‌ یک‌ سلاح‌ رقابتی‌ قوی‌ به‌شمار آید.

‌ ‌شرکتهایی‌ که‌ روش‌ تولید انعطاف‌پذیر را به‌کار می‌گیرند قادرند که‌ افکار خود را بر روی‌ «روزنه‌های‌ فرصت‌ بازار» متمرکز کنند. و به‌محض‌ اینکه‌ روزنه‌ها شروع‌ به‌ باز و بسته‌شدن‌ می‌کنند، به‌سرعت‌ می‌توانند طرحهایشان‌ را تغییر دهند و از فرصتهای‌ پیش‌آمده‌ به‌نحو مطلوب‌ استفاده‌ کنند. تولید انعطاف‌پذیر همراه‌ با بازاریابی‌ احتمال‌ این‌ خطر را که‌ ممکن‌ است‌ شرکت‌ محصولی‌ را تولید کند و خریداری‌ نداشته‌ باشد را کاهش‌ می‌دهد. اما سازندگانی‌ که‌ به‌طور سنتی‌ تولید می‌کنند، اساساً‌ برای‌ تولید یک‌ کالا بااستاندارد مشخص‌ و به‌منظور افزایش‌ کارایی‌ و کاهش‌ قیمت‌ واحد کالا سازماندهی‌ شده‌اند. و این‌ خطر همواره‌ آنها را تهدید می‌کند که‌ نتوانند به‌سرعت‌ در مقابل‌ تغییرات‌ عکس‌العمل‌ نشان‌ دهند. و این‌ باعث‌ می‌شود که‌ فرصتهایی‌ که‌ در بازار برای‌ آنها پیش‌ می‌آید از دست‌ بدهند. تجهیزات‌ و ماشین‌آلات‌ نیز در این‌ نوع‌ سازمانها تا مدت‌ زمانی‌ که‌ عمر تجهیزات‌ اجازه‌ می‌دهد و یا تا مدت‌ زمانی‌ که‌ مشتریان‌ مایل‌ به‌ خرید محصولات‌ باشند به‌ تولید ادامه‌ می‌دهند. اما در تولید به‌ روش‌ انعطاف‌پذیر سپری‌ در برابر تغییرات‌ محیطی‌ فراهم‌ می‌شود که‌ اکثر شرکتهای‌ سنتی‌ از آن‌ بی‌بهره‌ هستند.

آزادی‌ عمل‌ در قیمت‌گذاری‌

‌ ‌تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر ضمن‌ جلب‌ رضایت‌ مشتریان‌ سعی‌ می‌کنند که‌ محصولات‌ را طبق‌ خواست‌ مشتری‌ و مناسب‌ با بازار تولید کنند. براین‌ اساس‌ آنها می‌توانند محصولات‌ خود را با قیمت‌ بهتر و بالاتر بفروشند تا بدین‌ ترتیب‌ مرزهای‌ سود بالاتر را حفظ‌ کنند. اما رقبایی‌ که‌ به‌شیوه‌ انبوه‌ تولید می‌کنند بیشتر تحت‌ تاثیر بازار هستندو این‌ بازار و مشتری‌ است‌ که‌ قیمت‌ را بر آنها تحمیل‌ می‌کند. اغلب‌ دیده‌ شده‌ است‌ که‌ تولید کالاهای‌ مشتری‌پسند در محیطی‌ که‌ از تکنولوژی‌ بالایی‌ برخوردار است‌ مشکل‌ و حتی‌ ممکن‌ است‌ فروش‌ نرود. در این‌ شرایط‌ تولیدکنندگانی‌ که‌ استراتژی‌ انعطاف‌پذیر را اتخاذ کرده‌اند، می‌توانند با اتخاذ استراتژیهای‌ منعطف‌ و به‌موقع‌ از این‌ شرایط‌ جان‌ سالم‌ بدر ببرند.

‌ ‌اما تولیدکنندگان‌ انبوه‌ به‌علت‌ اصرار در حفظ‌ وضعیت‌ موجود دچار چالش‌ می‌گردند، که‌ رهایی‌ از این‌ وضعیت‌ هزینه‌های‌ بسیار فراوان‌ را به‌ سازمان‌ آنها تحمیل‌ می‌کند. البته‌ استراتژی‌ تولید انعطاف‌پذیر خالی‌ از مشکل‌ نیست‌ و این‌ استراتژی‌ مانند سایر استراتژیهای‌ دیگر مشکلات‌ مربوط‌ به‌ خود را دارد. از جمله‌ تثبیت‌ قیمت‌ در بازار مستلزم‌ مذاکره‌ بین‌ فروشنده‌ و خریدار است‌ و تغییر در قیمت، زمان‌ بیشتر و توجه‌ بیشتر مدیران‌ را می‌طلبد. زیرا ممکن‌ است‌ که‌ در هر معامله‌ای‌ قیمتها نیاز به‌ ارزیابی‌ مجدد داشته‌ باشد.

خط‌ سیر انتقال‌ کالا

‌ ‌از آنجا که‌ تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر به‌ تکنولوژی‌ سطح‌ بالا مجهزند روابط‌ بسیار نزدیکی‌ با عرضه‌کنندگان‌ و مشتریان‌ برقرار می‌کنند تا بتوانند سریع‌ به‌ نیازهای‌ بازار در حال‌ تغییر پاسخ‌ دهند. تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر دست‌ به‌ تلاشهای‌ مشترکی‌ با عرضه‌کنندگان‌ ومشتریان‌ بی‌واسطه‌ می‌زنند. این‌ نوع‌ همکاریها به‌ آنها این‌ امکان‌ را می‌دهد که‌ به‌آسانی‌ محصولاتی‌ را که‌ کاربرد ویژه‌ دارند، توسعه‌ دهند. باوجود همکاری‌ وسیع، توانایی‌ تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر در تغییر سریع‌ محصول‌ اغلب‌ باعث‌ عدم‌ انطباق‌ خط‌ سیر کالا با عرضه‌کنندگان‌ مواد اولیه‌ و توزیع‌کنندگان‌ می‌شود.

‌ ‌تولیدکنندگانی‌ که‌ تولید انعطاف‌پذیر را به‌کار می‌گیرند ممکن‌ است‌ نتوانند قراردادهای‌ طویل‌المدتی‌ برای‌ مواد اولیه‌ موردنیاز ببندند. اساساً‌ ممکن‌ است‌ بین‌ اهداف‌ تولیدکنندگان‌ که‌ می‌خواهند قیمت‌ محصولات‌ را کاهش‌ دهند و توزیع‌کنندگانی‌ که‌ می‌خواهند باایجاد قراردادهای‌ بلندمدت‌ به‌ سود بیشتر دست‌ یابند نوعی‌ تضاد و اختلاف‌ ایجاد کند.

‌ ‌توزیع‌کنندگانی‌ که‌ محصولات‌ این‌گونه‌ تولیدکنندگان‌ را توزیع‌ می‌کنند، احتمال‌ دارد که‌ مشکلات‌ زیادی‌ را تجربه‌ کنند، کار اصلی‌ توزیع‌کننده‌ این‌ است‌ که‌ تولید را با عرضه‌ محصول‌ محدود به‌ آخرین‌ مصرف‌کننده‌ هدایت‌ کند. اگر توزیع‌کننده‌ای‌ قادر نباشد به‌آسانی‌ از یک‌ بازار به‌ بازار دیگر گریز بزند، موجودی‌ آن‌ به‌میزان‌ قابل‌ ملاحظه‌ای‌ کاهش‌ می‌یابد

‌ ‌اتخاذ استراتژی‌ تولید انعطاف‌پذیر لازمه‌اش‌ روابط‌ جدیدی‌ در خط‌ سیر کالا است. تولیدکنندگان‌ در جستجوی‌ روابط‌ گسترده‌ و عمیقی‌ با عرضه‌کننده‌ هستند زیرا برای‌ توزیع‌ هر کالا مستلزم‌ یک‌ توزیع‌کننده‌ خاص‌ است. از طرف‌ دیگر توزیع‌کنندگان‌ نیز مایل‌ هستند که‌ با ادامه‌ همکاری‌ از سود بیشتری‌ بهره‌مند گردند. در سیستم‌ تولید انبوه‌ توزیع‌کنندگان‌ کالا باانبوهی‌ از مشتریانی‌ مواجه‌اند که‌ متقاضی‌ کالاهای‌ مشابه‌ هستند. این‌ امر موجب‌ کاهش‌ هزینه‌ و افزایش‌ سود می‌گردد. اما در چارچوب‌ جدید توزیع‌کننده‌ با تک‌تک‌ مشتریان‌ که‌ متقاضی‌ کالاهای‌ متفاوتی‌ هستند باید روابط‌ نزدیک‌ و تنگاتنگ‌ برقرار کند. و لازمه‌ این‌ روابط‌ داشتن‌ کارکنان‌ بیشتری‌ است. و این‌ موضوع‌ باعث‌ می‌شود تا هزینه‌ تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر افزایش‌ یابد. به‌هرحال‌ ایجاد انعطاف‌پذیری‌ یک‌ توانایی‌ اساسی‌ برای‌ تولیدکنندگانی‌ است‌ که‌ می‌خواهند سودمند باقی‌ بمانند.

روشهای‌ تبلیغاتی‌

‌ ‌تولیدکنندگانی‌ که‌ روح‌ انعطاف‌پذیری‌ را عینیت‌ می‌بخشند نوآوری‌ و همسویی‌ در بازار را تمرین‌ می‌کنند. در این‌ نوع‌ استراتژی‌ تولیدکنندگان‌ متناسب‌ با نیاز مشتریان‌ کالایی‌ را تولید می‌کنند، سپس‌ به‌محض‌ تغییر در نیازها نسبت‌ به‌ تولید کالای‌ دیگر اقدام‌ می‌کنند. توانایی‌ تغییر در محصول‌ مستلزم‌ تغییر در عناصر تبلیغاتی‌ است. عناصر تبلیغاتی‌ برای‌ تولیدکنندگان‌ انبوه‌ نسبتاً‌ ساده‌ است‌ و برنامه‌های‌ تبلیغاتی‌ آنها بیشتر درصدد تبلیغ‌ شکل‌ محصول‌ است‌ که‌ ماشین‌آلات‌ آنها برای‌ تولید آن‌ محصول‌ اختصاص‌ یافته‌ است. تولیدکنندگانی‌ که‌ در چارچوب‌ استراتژی‌ انعطاف‌پذیر عمل‌ می‌کنند با پیچیدگیهای‌ خاص‌ در زمینه‌ تطبیق‌ عناصر تبلیغاتی‌ مواجه‌ نیستند.

‌ ‌تولیدکنندگان‌ انعطاف‌پذیر به‌جای‌ تبلیغ‌ ویژگیهای‌ خاص‌ محصول، بیشتر محور تبلیغات‌ خود را در جهت‌ حل‌ مشکلات‌ مشتریان‌ متمرکز می‌کنند و برنامه‌های‌ تبلیغاتی‌ آنان‌ همسو با نیازهای‌ مشتریان‌ است. به‌عنوان‌ یک‌ مزیت‌ در تولید انعطاف‌پذیر می‌توان‌ اشاره‌ کرده‌ که‌ با تغییر در تولید نیاز به‌ تجدید مجدد عناصر تبلیغاتی‌ نیست‌ و این‌ امر موجب‌ کاهش‌ هزینه‌ نیز می‌شود.

ماهیت‌ فعالیتهای‌ فروش‌

‌ ‌منعطف‌بودن‌ تولید، بر روی‌ پرسنل‌ فروش‌ و سایر فعالیتهای‌ فروش‌ تاثیر می‌گذارد. پرسنل‌ فروش‌ و مهندسان‌ اجرایی‌ برای‌ اینکه‌ بتوانند با تولیدات‌ و تقاضاهای‌ جدید همسو باشند نیاز به‌ آموزش‌ گسترده‌ و مداوم‌ دارند و باید خلاقانه‌تر عمل‌ کنند. هم‌چنین‌ کار خود را پرمخاطره‌تر بدانند. و نیز از دانش‌ و تجربه‌ کافی‌ برخوردار باشند، چرا که‌ در تولید انعطاف‌پذیر هدف‌ این‌ است‌ که‌ همه‌ افراد در هر رده‌ سازمانی‌ باید مسئولیت‌پذیر باشند.

‌ ‌در این‌ سیستم، پرسنل‌ فروش‌ باید ارتباط‌ تنگاتنگ‌ با مشتریان‌ برقرار کنند و بیشتر به‌ نظرات‌ آنان‌ و اینکه‌ آنها طالب‌ چه‌ کالایی‌ هستند، گوش‌ بدهند: اساساً‌ عامل‌ موفقیت‌ فروش‌ در این‌ سیستم‌ها براساس‌ سه‌ عامل‌ زیر است:

O فروشندگان‌ به‌ حرفهای‌ مشتریان‌ گوش‌ می‌دهند؛

O مطالبی‌ که‌ مشتریان‌ می‌گویند در محصول‌ پیاده‌ می‌کنند؛

O ایجاد ایستگاههای‌ شنوایی: دائماً‌ به‌ نظرات‌ مشتریان‌ گوش‌ می‌دهند و آن‌ را منتقل‌ می‌کنند.

ایجاد ایستگاههای‌ شنوایی‌ یا گرفتن‌ نظرات‌ مشتری‌ به‌ یکی‌ از طریق‌ زیر انجام‌ می‌گیرد.

الف: توفان‌ مغزی؛ از مشتریان‌ خواسته‌ می‌شود که‌ نظرات‌ خودشان‌ را در مورد محصول‌ بیان‌ کنند؛
ب: رفتن‌ به‌ محل‌ کار مشتری؛
ج: خدمات‌ بعد از فروش؛
د: آزمایشگاه‌ در محل‌ کارخانه؛
م: از طریق‌ پرسشنامه.
‌ ‌توماس‌ ورتوباTHOMAS WORTOBAA اعتقاد دارد: «فروشندگان‌ در این‌ سیستم‌ باید اشخاصی‌ باشند که‌ ترکیب‌ ویژه‌ای‌ را خلق‌ کنند که‌ مناسب‌ نیازهای‌ ویژه‌ هر خریدار باشد. » از آنجایی‌ که‌ عامل‌ دانش‌ مستلزم‌ آموزش‌ مداوم‌ است. سازندگانی‌ که‌ تولید انعطاف‌پذیر را به‌کار می‌گیرند باید پرسنل‌ فروش‌ را با روحیه‌ای‌ خلاق‌ پرورش‌ دهند. برقراری‌ حدود میزان‌ فروش‌ مستلزم‌ توجه‌ مدیریت‌ و ایجاد جو مناسب‌ برای‌ نوآوری‌ است. در این‌ سازمانها از اعضای‌ فروش‌ انتظار می‌رود که‌ سهمیه‌های‌ واحد را برای‌ محصولاتی‌ که‌ تولید شده‌اند فراهم‌ کنند و مدیران‌ فروش‌ سیستمی‌ را ایجادکنند که‌ میزان‌ مشتری‌یابی‌ فروشندگان‌ و سودی‌ که‌ آنها برای‌ شرکت‌ فراهم‌ می‌کنند را ارزیابی‌ کنند.

اقدامات‌ و فعالیتهای‌ مدیران‌

‌ ‌به‌کارگیری‌ استراتژی‌ تولید انعطاف‌پذیر، درگیریها و مشغله‌های‌ وسیعی‌ را برای‌ مدیران‌ به‌همراه‌ دارد. نخست‌ اینکه‌ فعالیت‌ مدیران‌ در این‌ سیستم‌ که‌ در آن‌ محصول، خط‌ سیر کالا و مشتریان‌ در حال‌ تغییر است، مستلزم‌ تلاش، مهارت، صبر و حوصله‌ زیادی‌ است، ثانیاً‌ تغییرات‌ مداوم‌ در فرایند تولید، تعیین‌ قیمت‌ مناسب، تطبیق‌ عناصر تبلیغاتی‌ و متوازن‌ ساختن‌ توزیع، کار پیچیده‌ و مشکلی‌ است. هم‌چنین‌ مدیران‌ باید در ارتباط‌ مستمر با فروشندگان‌ ومهندسان‌ اجرایی‌ باشند و به‌ آنها در ارتباط‌ با تغییراتی‌ که‌ قرار است‌ در مورد محصول‌ داده‌ شود، آموزش‌ دهد، علی‌رغم‌ این‌ همه‌ مشکلات، اینگونه‌ شرکتها در تحویل‌ کالاهایی‌ که‌ مشتریان‌ در جستجوی‌ آن‌ هستند از رقبایشان‌ که‌ در چارچوب‌ تولید انبوه‌ تولید می‌کنند، تواناترند و موفق‌تر عمل‌ می‌کنند و این‌ برقوت‌ قلبی‌ و اراده‌ و اعتمادبه‌نفس‌ مدیران‌ می‌افزاید.

‌ ‌علاوه‌بر اینها تولید انعطاف‌پذیر مستلزم‌ شرکت‌ گسترده‌ و مشارکت‌ کلیه‌ کارکنان‌ است. مدیران‌ باید فضایی‌ را ایجاد کنند تا کارکنان‌ ترغیب‌ و تشویق‌ به‌ مشارکت‌ گردندO.

منابع‌
1 – ایران‌زاده‌ – سلیمان‌ «مدیریت‌ در آینده» تبریز، ناشر گلباد، چاپ‌ اول‌ 1378.
2 – ایران‌زاده‌ – سلیمان‌ «مدیریت‌ فرهنگ‌ سازمان» تبریز، ناشر مولف، چاپ‌ اول‌ 1377.
3 – دراکر – پیتر «چالش‌های‌ مدیریت‌ در سده‌ 21» ترجمه‌ محمود طلوع، ناشر رسا، چاپ‌ اول‌ 1378.
4 – گیتس‌ – بیل‌ «راه‌ آینده» ترجمه‌ محمدعلی‌ آسوده، انتشارات‌ ستارگان‌ چاپ‌ اول‌ سال‌ 1376.
5 – ایران‌زاده‌ – سلیمان‌ «استراتژیهای‌ جدید تولید» تدبیر شماره‌ 57.
6 – ایران‌زاده‌ – سلیمان‌ «مدیریت‌ کیفیت‌ فراگیر و مهندسی‌ مجدد، استراتژی‌ ترکیب» تدبیر، شماره‌ 911.



:: برچسب‌ها: تولید انعطاف‌پذیر ,
:: بازدید از این مطلب : 45
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 6 دی 1395 | نظرات ()